کلمه جو
صفحه اصلی

factional


دسته ای، حزبی، مبنی بردسته بندی یاتوطئه

انگلیسی به فارسی

دسته‌ای، حزبی، مبنی‌بر دسته‌بندی یا توطئه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: factionalism (n.), factionalist (n.)
• : تعریف: of or relating to a faction.

• of or pertaining to a faction; characterized by factions, composed of small partisan groups
factional means caused by or relating to factions.

جملات نمونه

1. The press, too, was irresponsible and factional, given to vitriolic personal attacks and political character assassination.
[ترجمه ترگمان]مطبوعات نیز غیر مسئولانه و جناحی بودند، با توجه به حملات شخصی تند و تند به ترور و ترور شخصیت های سیاسی
[ترجمه گوگل]مطبوعات نیز غیر مسئولانه و فریبکارانه بودند، به حملات شخصی وحشیانه و ترور شخصیت سیاسی داده می شد

2. Nevertheless the Republicans, plagued by continuing factional disputes over strategy, tactics and supply, proved unable to recapture lost territory.
[ترجمه ترگمان]با وجود این، جمهوری خواهان، که بواسطه ادامه اختلافات جناحی در مورد استراتژی، تاکتیک و تدارکاتی، گرفتار شده بودند، نتوانستند قلمرو خود را بازپس بگیرند
[ترجمه گوگل]با این وجود جمهوریخواهان، که با ادامه اختلافات جناحی بر سر راه استراتژی، تاکتیک ها و عرضه قرار گرفتند، ثابت نکردند که سرزمین های گم شده را بازپس گیرند

3. Single-issue, factional politics has split apart the parties' traditional coalitions.
[ترجمه ترگمان]مساله تک مساله و جناحی باعث از بین رفتن ائتلاف سنتی احزاب شده است
[ترجمه گوگل]تنها موضوع، سیاست های جناحی از همبستگی های سنتی احزاب جدا است

4. North Korea may descend into factional in - fighting.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی ممکن است در جنگ جناحی باشد
[ترجمه گوگل]کره شمالی ممکن است به فساد درگیری ادامه دهد

5. The party was riven with factional fighting.
[ترجمه ترگمان]حزب از دعوای factional شکافته شده بود
[ترجمه گوگل]این حزب با مبارزه با جناح مخالف بود

6. Factional infighting have weaken the party structure.
[ترجمه ترگمان]درگیری داخلی باعث تضعیف ساختار حزب شده است
[ترجمه گوگل]نفوذ فاشیستی ساختار حزبی را تضعیف کرده است

7. Persons engaging in factional activities should be re - educated and their leaders opposed.
[ترجمه ترگمان]افراد درگیر در فعالیت های جناحی باید دوباره آموزش دیده و رهبرانشان با آن مخالفت کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که در فعالیت های جناحی شرکت دارند باید دوباره تحصیل کرده و رهبران آنها مخالف باشند

8. Will they support the transfer of factional ringleaders or not?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها از انتقال رهبران جناحی پشتیبانی می کنند یا خیر؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها از انتقال رهبران جناح حمایت می کنند یا خیر؟

9. Factional politics has failed utterly to deal with these problems.
[ترجمه ترگمان]سیاست Factional در مقابله با این مشکلات شکست خورده است
[ترجمه گوگل]سیاست فاکتور به طور کامل برای حل این مشکلات ناکام مانده است

10. Presently, some scientific research personnel are involved in factional and pay little no attention to research.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، برخی از پرسنل تحقیقات علمی درگیر جناحی هستند و توجهی به تحقیق نمی کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، برخی از پرسنل تحقیقاتی علمی درگیر هستند و هیچ توجهی به پژوهش ندارند

11. What if a factional ringleader refuses to be transferred?
[ترجمه ترگمان]چه می شد اگر رهبر فرقه ای از انتقال آن امتناع کند؟
[ترجمه گوگل]اگر سرپرستی جناحی حاضر به انتقال شود چه می شود؟

12. First, they cling to their old factional mentality and are politically subversive agitating against the Party.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، آن ها به طرز تفکر فرقه ای قدیمی خود چسبیده اند و از نظر سیاسی برای تحریک حزب تحریک شده اند
[ترجمه گوگل]اول، آنها به ذهنیت جناحی قدیمی خود می پیوندند و از نظر سیاسی مخالفتی علیه حزب دارند

13. Those who still engage in factional activities are a minority.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که هنوز در فعالیت های جناحی شرکت می کنند، اقلیت هستند
[ترجمه گوگل]کسانی که هنوز در فعالیت های جناحی شرکت دارند، اقلیت هستند

14. The latest factional violence follows warnings from some observers that the country is in danger of slipping into a "mobocracy".
[ترجمه ترگمان]آخرین خشونت جناحی عبارتند از هشدارهایی از برخی ناظران مبنی بر اینکه کشور در خطر لغزش به \"mobocracy\" قرار دارد
[ترجمه گوگل]آخرین خشونت های جناحی هشدارهای برخی از ناظران را نشان می دهد که این کشور در معرض خطر انقباض قرار گرفته است

پیشنهاد کاربران

جناحی


کلمات دیگر: