کلمه جو
صفحه اصلی

garbage collector


زباله روب

انگلیسی به انگلیسی

• a garbage collector is a person whose job is to empty the rubbish from people's dustbins and take it away to be disposed of; used in american english.

جملات نمونه

1. Latency refers to the time that the garbage collector intrudes in your application.
[ترجمه ترگمان]کمون به زمانی اشاره می کند که جمع آوری زباله در برنامه شما رخ می دهد
[ترجمه گوگل]تعطیلات به زمان اشاره می کند که جمع کننده زباله در درخواست شما نفوذ کرده است

2. Other design idioms have changed because of the garbage collector.
[ترجمه ترگمان]دیگر اصطلاحات طراحی بدلیل جمع آوری زباله تغییر کرده اند
[ترجمه گوگل]اصطلاحات دیگر طراحی شده به دلیل جمع آوری زباله تغییر کرده است

3. Garbage collector scans the long weak reference table.
[ترجمه ترگمان]تحصیلدار زباله جدول مرجع ضعیف را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]جمع کننده زباله جدول های طولانی مرجع ضعیف را اسکن می کند

4. When available memory becomes scarce, the garbage collector kicks in.
[ترجمه ترگمان]زمانی که حافظه در دسترس کمیاب می شود، جمع آوری زباله وارد می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که حافظه موجود کم می شود، جمع کننده زباله وارد می شود

5. Now that you are logging information from the garbage collector, run your application under normal load.
[ترجمه ترگمان]حالا که اطلاعات مربوط به جمع آوری زباله را در اختیار دارید، برنامه خود را تحت بار عادی اجرا کنید
[ترجمه گوگل]حالا که شما اطلاعات را از جمع کننده زباله وارد می کنید، برنامه خود را تحت بار نرمال اجرا کنید

6. C garbage collector for the code to achieve a good recovery mechanisms code.
[ترجمه ترگمان]ابزار جمع آوری زباله برای کد دستیابی به یک کد امنیتی خوب
[ترجمه گوگل]C جمع آوری زباله برای کد برای دستیابی به یک مکانیزم خوب بازیابی کد

7. This section describes how the garbage collector allocates and releases memory.
[ترجمه ترگمان]این بخش چگونگی تخصیص حافظه جمع آوری زباله و انتشار حافظه را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]این بخش نحوه جمع آوری و جمع آوری حافظه را مشخص می کند

8. Eventually the garbage collector must perform a collection in order to free some memory.
[ترجمه ترگمان]سرانجام جمع آوری زباله باید مجموعه ای را به منظور آزاد کردن برخی از حافظه انجام دهد
[ترجمه گوگل]سرانجام جمع کننده زباله باید مجموعه ای را برای انجام برخی از حافظه آزاد کند

9. Garbage collector scans the Finalization queue.
[ترجمه ترگمان]collector Garbage صف Finalization را اسکن می کند
[ترجمه گوگل]جمع کننده زباله به صف نهایی رسیدگی می کند

10. The structure and arithmetic of the Pretreatment module and GC(Garbage Collector) module are discussed. The strategy of the Optimization of Code are provided.
[ترجمه ترگمان]ساختار و حساب مدول Pretreatment و ماژول GC (جمع کننده زباله)مورد بحث قرار گرفته است استراتژی بهینه سازی کد ارائه شده است
[ترجمه گوگل]ساختار و ارزیابی ماژول Pretreatment و GC (Garbage Collector) ماژول بحث شده است استراتژی بهینه سازی کد ارائه شده است

11. The IBM garbage collector on AIX minimises the use of physical memory by decommitting (releasing the backing storage for) sections of the heap as the used area of heap shrinks.
[ترجمه ترگمان]جمع کننده زباله آی بی ام در AIX استفاده از حافظه فیزیکی را توسط decommitting به حداقل می رساند (ذخیره کردن پشتیبانی برای)بخش های هیپ را به عنوان ناحیه مورد استفاده هیپ کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]جمع آوری زباله IBM در AIX، استفاده از حافظه فیزیکی را با حذف کردن (انتشار ذخیره سازی پشتیبان برای) بخش های پشته به عنوان منطقه استفاده شده از پشته کاهش می یابد

12. Garbage collector tamps compacts the managed heap.
[ترجمه ترگمان]کلکسیون آشغال جمع کن، جعبه خرت و پرت را بسته بندی کن
[ترجمه گوگل]جمع کننده های زباله جمع می شوند

13. Describes the performance counters provide information about the garbage collector.
[ترجمه ترگمان]Describes های عملکرد، اطلاعات مربوط به جمع آوری زباله را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]توصیف کننده شمارنده عملکرد ارائه اطلاعات در مورد جمع آوری زباله است

14. Garbage collector records the start address and size of the memory block for generations.
[ترجمه ترگمان]جمع کننده زباله نشانی شروع و اندازه بلوک حافظه را برای نسل ها ثبت می کند
[ترجمه گوگل]جمع کننده زباله آدرس شروع و اندازه بلوک حافظه را برای نسل ها ثبت می کند

پیشنهاد کاربران

زباله روب

آشغال جمع کن
پاکبان


کلمات دیگر: