کلمه جو
صفحه اصلی

fall on one's feet


(جلوی کسی به نشان تضرع یا احترام) به خاک افتادن

انگلیسی به انگلیسی

• land upright on one's feet; pull through, surmount or overcome hardship; recover, be rehabilitated

پیشنهاد کاربران

غلبه بر مشکلات ( به افتادن گربه از یک ارتفاع که دوباره روی چنگالهایش میتواند بایستد اشاره دارد )

خیلی خوش شانس یا موفق بودن در یک شرایط سخت بدون رنج بردن از نتایج منفی بزرگ


کلمات دیگر: