کلمه جو
صفحه اصلی

economic aid

انگلیسی به فارسی

کمک اقتصادی


انگلیسی به انگلیسی

• financial support

جملات نمونه

1. The administration has delinked human rights from economic aid to under developed nations.
[ترجمه ترگمان]دولت حقوق بشر را از کمک های اقتصادی به کشورهای توسعه یافته محروم کرده است
[ترجمه گوگل]دولت به حقوق بشر از کمک های اقتصادی به کشورهای تحت توسعه تبدیل شده است

2. The president ordered a review of US economic aid to Jordan.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور دستور بازبینی کمک اقتصادی آمریکا به آردن را داد
[ترجمه گوگل]رییس جمهور دستور داد تا کمک های اقتصادی ایالات متحده به اردن را بررسی کند

3. The offer of economic aid was a goad to political change.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد کمک اقتصادی، a برای تغییر سیاسی بود
[ترجمه گوگل]پیشنهاد کمک های اقتصادی یک تغییر سیاسی بود

4. His remarks amounted to an indirect appeal for economic aid.
[ترجمه ترگمان]اظهارات او به درخواست غیرمستقیم برای کمک های اقتصادی رسید
[ترجمه گوگل]اظهارات وی به درخواست غیرمستقیم برای کمک اقتصادی کمک کرد

5. Economic aid tends to undermine the national independence of third world countries.
[ترجمه ترگمان]کمک های اقتصادی باعث تضعیف استقلال ملی کشورهای جهان سوم می شود
[ترجمه گوگل]کمک های اقتصادی منجر به تضعیف استقلال ملی کشورهای جهان سوم می شود

6. He warned that no economic aid could be forthcoming until a long-term constitutional solution had been found.
[ترجمه ترگمان]او هشدار داد که هیچ کمک اقتصادی نمی تواند تا زمانی که یک راه حل قانون اساسی بلند مدت پیدا شود، صورت بگیرد
[ترجمه گوگل]او هشدار داد که تا زمانی که یک راه حل قانون اساسی بلند مدت پیدا نشد، هیچ کمک اقتصادی نمی تواند پیش برود

7. The United States suspended military and economic aid, but such support had been worth only US$400,000 in 1990.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده کمک های نظامی و اقتصادی را به حالت تعلیق درآورد، اما این حمایت فقط در سال ۱۹۹۰ به ۴۰۰ دلار آمریکا می ارزید
[ترجمه گوگل]ایالات متحده کمک نظامی و اقتصادی را متوقف کرد، اما در سال 1990 چنین حمایتی فقط 400 هزار دلار بود

8. So did Dulles, who promised economic aid to those who broke with the Kremlin.
[ترجمه ترگمان]دالس نیز این کار را انجام داد و او قول داد که به کسانی که با کرملین ورشکسته شده اند کمک اقتصادی کند
[ترجمه گوگل]بنابراین دالس، که قول داد کمک اقتصادی به کسانی که با کرملین شکست خورده بود، انجام داد

9. Economic aid from 24 countries will be funneled into the war zone.
[ترجمه ترگمان]کمک های اقتصادی ۲۴ کشور به منطقه جنگی سر خواهند زد
[ترجمه گوگل]کمک های اقتصادی از 24 کشور به منطقه جنگی تبدیل خواهد شد

10. Our goal is a wider geographic dispersal of economic aid.
[ترجمه ترگمان]هدف ما، پراکندگی جغرافیایی وسیع تر از کمک های اقتصادی است
[ترجمه گوگل]هدف ما، گسترش گسترده جغرافیایی کمک های اقتصادی است

11. When it asked for economic aid from the United States, Bush responded that the $ 119 million already promised was sufficient.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بوش از ایالات متحده درخواست کمک اقتصادی کرد، بوش پاسخ داد که ۱۱۹ میلیون دلار از قبل وعده داده شده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که برای کمک اقتصادی از ایالات متحده درخواست شد، بوش پاسخ داد که 119 میلیون دلار پیش از این وعده داده شده کافی است

12. Russia's acceptance of economic aid from Western countries will speed up recovery.
[ترجمه ترگمان]پذیرش کمک های اقتصادی از سوی کشورهای غربی به سرعت بهبود خواهد یافت
[ترجمه گوگل]پذیرش روسیه از کمک های اقتصادی از کشورهای غربی بهبود سرعت را تسریع خواهد کرد

13. My friends bailed me out with economic aid.
[ترجمه ترگمان]دوستانم با کمک های اقتصادی به من کمک کردند
[ترجمه گوگل]دوستان من به من کمک مالی کردند

14. These developing countries still need more economic aid from the UN.
[ترجمه ترگمان]این کشورهای در حال توسعه هنوز به کمک های اقتصادی بیشتری از سازمان ملل نیاز دارند
[ترجمه گوگل]این کشورها در حال توسعه همچنان نیاز بیشتری به کمک اقتصادی از سازمان ملل متحد دارند

15. He noted that China has provided some economic aid to Cameroon within its ability to promote Cameroonian social and economic development.
[ترجمه ترگمان]او اشاره کرد که چین در توانایی خود برای ترویج توسعه اجتماعی و اقتصادی کامرون، مقداری کمک اقتصادی به کامرون ارائه کرده است
[ترجمه گوگل]وی خاطرنشان کرد که چین در زمینه توانایی خود در ارتقاء توسعه اجتماعی و اقتصادی کامرون، کمک های اقتصادی به کامرون را ارائه داده است


کلمات دیگر: