1- تصادم کردن به، خوردن به، گیر کردن در، گرفتار شدن در 2- درگیر شدن با، دست به گریبان شدن با
fall foul of
1- تصادم کردن به، خوردن به، گیر کردن در، گرفتار شدن در 2- درگیر شدن با، دست به گریبان شدن با
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to come into collision, conflict, or entanglement with.
- He fell foul of the law.
[ترجمه ترگمان] او مرتکب خطا شده بود
[ترجمه گوگل] او از قانون ضایع شد
[ترجمه گوگل] او از قانون ضایع شد
• have a collision with (nautical); become entangled with; become involved; attack
جملات نمونه
1. The sailing boat fell foul of a motor speedboat in mid - river.
[ترجمه ترگمان]قایق بادبانی به سرعت از یک قایق موتوری در وسط رودخانه افتاد
[ترجمه گوگل]قایقرانی قایقرانی در اواسط رودخانه فلاکت قایق موتوری سقوط کرد
[ترجمه گوگل]قایقرانی قایقرانی در اواسط رودخانه فلاکت قایق موتوری سقوط کرد
2. He is worried that his teenage kids will fall foul of the law .
[ترجمه ترگمان]او نگران است که بچه های نوجوان او به این قانون دچار شوند
[ترجمه گوگل]او نگران است که کودکان نوجوانی او را از قانون سوء استفاده کنند
[ترجمه گوگل]او نگران است که کودکان نوجوانی او را از قانون سوء استفاده کنند
3. Things were going well for her till she fell foul of the director.
[ترجمه ترگمان]همه چیز برایش خوب پیش می رفت، تا اینکه به خطا رفت
[ترجمه گوگل]چیزها برای او خوب بود، تا اینکه او از کارگردان فرار کرد
[ترجمه گوگل]چیزها برای او خوب بود، تا اینکه او از کارگردان فرار کرد
4. The police never caught him in any criminal activity but he eventually fell foul of the tax authorities.
[ترجمه ترگمان]پلیس هرگز او را در هیچ گونه فعالیت جنایی دستگیر نکرده است، اما در نهایت به شدت از مقامات مالیاتی برکنار شد
[ترجمه گوگل]پلیس هرگز او را در فعالیت های جنایی دست نیافت، اما در نهایت مقامات مالیاتی را ناکام گذاشت
[ترجمه گوگل]پلیس هرگز او را در فعالیت های جنایی دست نیافت، اما در نهایت مقامات مالیاتی را ناکام گذاشت
5. Manufacturers may fall foul of the new government guidelines.
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان ممکن است دستورالعمل های دولت جدید را نقض کنند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان ممکن است از دستورالعمل های جدید دولت دست بردارند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان ممکن است از دستورالعمل های جدید دولت دست بردارند
6. He had fallen foul of the FBI.
[ترجمه ترگمان]او مرتکب خطا از اف بی آی شده بود
[ترجمه گوگل]او FBI ناکافی بود
[ترجمه گوگل]او FBI ناکافی بود
7. I don't want to fall foul of the police.
[ترجمه ترگمان]نمی خوام به پلیس صدمه بزنم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم از پلیس بی خبر باشم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم از پلیس بی خبر باشم
8. The chain has fallen foul of some plants in the water.
[ترجمه ترگمان]زنجیره از بعضی گیاهان در آب افتاده
[ترجمه گوگل]زنجیره ای از بعضی از گیاهان در آب افتاده است
[ترجمه گوگل]زنجیره ای از بعضی از گیاهان در آب افتاده است
9. Edwards fell foul of the authorities and was ordered to leave the country.
[ترجمه ترگمان]ادواردز سخنگوی مقامات شد و به او دستور داده شد که کشور را ترک کند
[ترجمه گوگل]ادواردز از مقامات ناکام ماند و دستور داد که کشور را ترک کند
[ترجمه گوگل]ادواردز از مقامات ناکام ماند و دستور داد که کشور را ترک کند
10. He fall foul of his boss and lose his job.
[ترجمه ترگمان]او مرتکب خطا شد و کارش را از دست داد
[ترجمه گوگل]او از رئیسش فریب می خورد و کار خود را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]او از رئیسش فریب می خورد و کار خود را از دست می دهد
11. If you give false evidence in court, you fall foul of the law.
[ترجمه ترگمان]، اگه تو دادگاه مدرک اشتباهی بگیری تو از قانون بدت میاد
[ترجمه گوگل]اگر مدارک دروغین را در دادگاه ارائه دهید، شما قانون را نقض می کنید
[ترجمه گوگل]اگر مدارک دروغین را در دادگاه ارائه دهید، شما قانون را نقض می کنید
12. He added that younger people can also fall foul of memory lapses caused by a failure to suppress extraneous information, with sleepless nights making it harder for the brain to function properly.
[ترجمه ترگمان]او اضافه کرد که افراد جوان تر نیز می توانند از خطاهای حافظه ناشی از شکست در سرکوب کردن اطلاعات اضافی جلوگیری کنند و شب ها برای مغز کار کردن به درستی کار را سخت تر می کنند
[ترجمه گوگل]وی افزود که افراد جوان نیز می توانند از دست دادن حافظه ناشی از ناتوانی در سرکوب اطلاعات بیگانه ناامید شوند، زیرا شبهای بیخوابی برای عملکرد مغز سخت تر می شود
[ترجمه گوگل]وی افزود که افراد جوان نیز می توانند از دست دادن حافظه ناشی از ناتوانی در سرکوب اطلاعات بیگانه ناامید شوند، زیرا شبهای بیخوابی برای عملکرد مغز سخت تر می شود
13. This new clerk will soon fall foul of the manager.
[ترجمه ترگمان]این کارمند جدید به زودی از مدیر مدرسه اخراج خواهد شد
[ترجمه گوگل]این کارمند جدید به زودی از مدیر ناامید خواهد شد
[ترجمه گوگل]این کارمند جدید به زودی از مدیر ناامید خواهد شد
14. Most organisations will conduct themselves honestly and will rarely fall foul of the law.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سازمان ها صادقانه خود را هدایت خواهند کرد و به ندرت به قانون تبدیل خواهند شد
[ترجمه گوگل]اکثر سازمان ها خود را صادقانه اداره می کنند و به ندرت رفع قانون می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر سازمان ها خود را صادقانه اداره می کنند و به ندرت رفع قانون می شوند
کلمات دیگر: