کلمه جو
صفحه اصلی

hairsplitting


مته به خشخاش گذاری، موشکافی زیاد از حد، بی اهمیت، ناچیز، موشکافی، باریک بینی، موشکافانه

انگلیسی به فارسی

مته به خشخاش گذاری، موشکافی زیاد از حد، بیاهمیت، ناچیز


موی بلند، سفسطه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: hairsplitter (n.)
• : تعریف: the act of making excessively or unnecessarily fine distinctions.

• making unnecessarily fine distinctions in reasoning; quibbling
hairsplitting is the act of making distinctions between things or ideas when the differences between them are very small and not at all important or useful.
make very fine distinctions

مترادف و متضاد

nitpicking


Synonyms: bickering, carping, caviling, faultfinding, perfectionism, pettiness, quibbling, sophistry


جملات نمونه

1. It is this kind of hair-splitting that gives politics a bad name.
[ترجمه ترگمان]این نوع از تقسیم مو است که به سیاست یک نام بد می دهد
[ترجمه گوگل]این نوع از تقسیم مو است که به نام سیاسی بدل می شود

2. This, to those interested in the purpose of the insider-trading law, is lawyers' hair-splitting.
[ترجمه ترگمان]این موضوع به افرادی که به هدف قانون تجارت داخلی علاقمند هستند، تقسیم موی وکیل است
[ترجمه گوگل]این، به کسانی که به هدف قانون تجارت خودی علاقه مند هستند، تقسیم موهای وکلا است

3. But this is hair-splitting as an art form.
[ترجمه ترگمان]اما این به عنوان یک شکل هنری از هم جدا می شود
[ترجمه گوگل]اما این تقسیم مو به عنوان یک شکل هنری است

4. This is the kind of disingenuous hair-splitting that gives politics a bad name.
[ترجمه ترگمان]این نوعی شوخی ریاکارانه است که به سیاست یک نام بد می دهد
[ترجمه گوگل]این نوع از تقسیم کردن موهای نامطبوع است که به سیاست نام نام بد می دهد

5. But the arid legal hairsplitting that dominates that chamber poses fewer policy problems than the messier lower courts do.
[ترجمه ترگمان]اما the قانونی که بر آن حاکم است مشکلات کمتری نسبت به دادگاه های بدوی دارا می باشد
[ترجمه گوگل]اما اختلاف نظرهای قانونی و قانونی که بر آن حکومت می کند، مشکلات سیاسی کمتری را نسبت به دادگاه های پایین تر محاکمه می کند

6. They didn't take his hairsplitting seriously.
[ترجمه ترگمان]آن ها hairsplitting را جدی نمی گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها به طور جدی خود را به طور موقت نگرفتند

پیشنهاد کاربران

حساسیت به خرج دادن ، موشکافی کردن،
اهمیت دادن بیش از حد، مته به خشخاش گذاشتن و. . .


کلمات دیگر: