نابرادری، برادر ناتنی، برادر ناتنی نابرادری، برادربطنی، برادرصلیب
half brother
نابرادری، برادر ناتنی، برادر ناتنی نابرادری، برادربطنی، برادرصلیب
انگلیسی به فارسی
نابرادری، برادر ناتنی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a male offspring related to siblings through one parent only.
• step-brother, brother through one parent only
your half-brother is a boy or man with either the same mother or the same father as you.
your half-brother is a boy or man with either the same mother or the same father as you.
جملات نمونه
1. Other characters include his half brother, two male teachers and the male head teacher.
[ترجمه ترگمان]بقیه شخصیت ها شامل برادر ناتنی او، دو معلم مرد و معلم سر مرد می شوند
[ترجمه گوگل]شخصیت های دیگر شامل برادر ناتنی او، دو معلم مرد و معلم مرد سر است
[ترجمه گوگل]شخصیت های دیگر شامل برادر ناتنی او، دو معلم مرد و معلم مرد سر است
2. Sir Kenneth was the half brother of Osgood MacKenzie who created the famous gardens in Inverewe.
[ترجمه ترگمان]دکتر کنت برادر ناتنی کنت of بود که باغ های معروف Inverewe را خلق کرده بود
[ترجمه گوگل]سر کنت برادر نیمه اسگود مککینزی بود که باغ های معروف را در Inverewe ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]سر کنت برادر نیمه اسگود مککینزی بود که باغ های معروف را در Inverewe ایجاد کرد
3. The president's half brother and one of his sons sued the government for trampling on their civil rights!
[ترجمه ترگمان]برادر ناتنی رئیس جمهور و یکی از پسران او از دولت برای پایمال کردن حقوق مدنی خود شکایت کردند
[ترجمه گوگل]برادر ناتنی رئیس جمهور و یکی از پسرانش از حکومت برای از بین بردن حقوق مدنی خود شکایت کردند!
[ترجمه گوگل]برادر ناتنی رئیس جمهور و یکی از پسرانش از حکومت برای از بین بردن حقوق مدنی خود شکایت کردند!
4. Her stepfather put up $ 000, her half brother, $ 500.
[ترجمه ترگمان]پدرخوانده او، ۰۰۰ دلار، ۵۰۰ دلار بود
[ترجمه گوگل]پدربزرگش هزار دلار، برادر ناتنی اش، 500 دلار گذاشت
[ترجمه گوگل]پدربزرگش هزار دلار، برادر ناتنی اش، 500 دلار گذاشت
5. Gilbert's half brother Sir Walter Raleigh continuted in his work.
[ترجمه ترگمان]برادر ناتنی گیلبرت سر والتر Raleigh s در کار خود بود
[ترجمه گوگل]برادر ناتنی گیلبرت، سر والتر رالی، در کار خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]برادر ناتنی گیلبرت، سر والتر رالی، در کار خود ادامه داد
6. His birth certificate shows he is Barack Obama's half brother.
[ترجمه ترگمان]گواهی تولد او نشان می دهد که او برادر ناتنی باراک اوباما است
[ترجمه گوگل]گواهی تولد او نشان می دهد که او برادر ناتنی باراک اوباما است
[ترجمه گوگل]گواهی تولد او نشان می دهد که او برادر ناتنی باراک اوباما است
7. Celie is fourteen years old, she has one sister, Nettie and numerous half brothers and sisters.
[ترجمه ترگمان]Celie چهارده ساله است، یک خواهر، Nettie و چندین برادر و خواهر دارد
[ترجمه گوگل]سلی چهارده ساله است، او یک خواهر، Nettie و چند برادر و خواهر نیمه دارد
[ترجمه گوگل]سلی چهارده ساله است، او یک خواهر، Nettie و چند برادر و خواهر نیمه دارد
8. By the way, i happened to obtain a new word: half brother.
[ترجمه ترگمان]در ضمن، من یک کلمه جدید بدست آوردم برادر ناتنی
[ترجمه گوگل]به هر حال، من یک کلمه جدید به دست آوردم: برادر ناتنی
[ترجمه گوگل]به هر حال، من یک کلمه جدید به دست آوردم: برادر ناتنی
9. I learned that he was less indirect than his half brother the King.
[ترجمه ترگمان]فهمیدم که او کم تر از برادر خود پادشاه است
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که او کمتر نسبت به برادر ناتنی خود پادشاه بود
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که او کمتر نسبت به برادر ناتنی خود پادشاه بود
10. Behind her, lugging a large pine tree, came her mother, stepfather and ten - year - old half brother.
[ترجمه ترگمان]پشت سرش یک درخت کاج بزرگ با خودش داشت، مادرش، ناپدری و ده ساله
[ترجمه گوگل]پشت سر او، چوب درخت کاج بزرگ، مادرش، پدربزرگ و برادر نابالغ ده ساله اش را گرفت
[ترجمه گوگل]پشت سر او، چوب درخت کاج بزرگ، مادرش، پدربزرگ و برادر نابالغ ده ساله اش را گرفت
11. Young Ben Franklin learned the printing trade by as an apprentice to his half brother James.
[ترجمه ترگمان](بن فرانکلین)جوان حرفه چاپ را به عنوان یک شاگرد برای برادر ناتنی اش جیمز آموخت
[ترجمه گوگل]جوان بن فرانکلین تجارت چاپ را به عنوان یک شاگرد به برادر کوچکش جیمز آموخت
[ترجمه گوگل]جوان بن فرانکلین تجارت چاپ را به عنوان یک شاگرد به برادر کوچکش جیمز آموخت
12. He was married to Nefertiti, and Tutankhamun, also known as King Tut, may have been his son or half brother.
[ترجمه ترگمان]او با Nefertiti، and Tutankhamun که هم به نام شاه Tut معروف است، ممکن است پسر یا برادر او باشد
[ترجمه گوگل]او با Nefertiti ازدواج کرد و Tutankhamun، همچنین به عنوان King Tut شناخته می شود، ممکن است پسرش یا نیمی از برادرش باشد
[ترجمه گوگل]او با Nefertiti ازدواج کرد و Tutankhamun، همچنین به عنوان King Tut شناخته می شود، ممکن است پسرش یا نیمی از برادرش باشد
13. Athena II married Zeus II child of Zeus and Hestia ; although they were half brother and sister, this type of marriage was allowed by Pleiadian law.
[ترجمه ترگمان]Athena دوم فرزند زئوس II در Zeus و هستیا بود؛ اگر چه آن ها برادر و خواهر ناتنی بودند، این نوع ازدواج توسط قانون Pleiadian مجاز بود
[ترجمه گوگل]آتنا II ازدواج زئوس دوم از زئوس و هشیا؛ اگرچه آنها نیمی از برادر و خواهر بودند، این نوع ازدواج توسط قانون پلیدان اجازه داده شد
[ترجمه گوگل]آتنا II ازدواج زئوس دوم از زئوس و هشیا؛ اگرچه آنها نیمی از برادر و خواهر بودند، این نوع ازدواج توسط قانون پلیدان اجازه داده شد
14. Young Ben Franklin learned the printing trade by serving as an apprentice half brother James.
[ترجمه ترگمان](بن فرانکلین)جوان حرفه چاپ را با خدمت به عنوان دستیار برادر، جیمز، آموخت
[ترجمه گوگل]جوان بن فرانکلین تجارت چاپ را با خدمت به عنوان برادر نیمه برادر جیمز آموخت
[ترجمه گوگل]جوان بن فرانکلین تجارت چاپ را با خدمت به عنوان برادر نیمه برادر جیمز آموخت
پیشنهاد کاربران
نیم برادر
برادرناتنی
برادری که از ظرف پدر و یا مادر با شما مشترک است و نه هر دو آنها
برادر صلیب
وقتی مادر یا پدر یکی از شوهر یا زنش جدا بشود و با کسی ازدواج کند و از او بچه دار شود ان بچه اگر پسر باشد می شود half brother اون شخص
برادری که یا از مادر ویا از پدر یکی باشد
برادری که یا از نا مادری شخصی هست یا از نا پدری
وقتی که پدر یا مادر شخص از هم جدا شده و با زن یا مرد دیگری ازدواج میکنند، اگر ان زن یا مرد پسری از فرد دیگری داشته باشند، به ان پسر half brother شخص میگویند.
کلمات دیگر: