کلمه جو
صفحه اصلی

fallopian


پیداشده توسط فلوپیوس کالبدشناس ایتالیایی

انگلیسی به فارسی

فالوپه


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to or discovered by fallopius (16th century italian anatomist)

جملات نمونه

1. infundibulum of fallopian tube
قیف لوله ی رحم،قیف دیسه ی لوله ی زهدان

2. the isthmus of the fallopian tubes
تنگراه لوله های فالوپ

3. The fallopian tubes connect the ovaries with the uterus.
[ترجمه ترگمان]لوله های fallopian، تخمدان ها را با رحم مرتبط می کنند
[ترجمه گوگل]لوله های فالوپی تخمدان را با رحم وصل می کنند

4. The womb, cervix, fallopian tubes and ovaries are all left in place.
[ترجمه ترگمان]رحم، رحم، لوله fallopian و ovaries همه جا رو ترک کردن
[ترجمه گوگل]رحم، دهانه رحم، لوله های فالوپ و تخمدان ها همه جای خود هستند

5. The journey of the sperm to the Fallopian tube is of necessity longer.
[ترجمه ترگمان]سفر اسپرم به لوله Fallopian دیگر ضرورتی ندارد
[ترجمه گوگل]سفر اسپرم به لوله فالوپیا ضروری است

6. Light microscopical studies of smooth muscle of the fallopian tubes showed no histological abnormalities.
[ترجمه ترگمان]مطالعات microscopical در مورد ماهیچه صاف و نرم لوله های fallopian هیچ گونه ناهنجاری بافتی نشان نداد
[ترجمه گوگل]مطالعات میکروسکوپی نور از عضلات صاف لوله های فالوپی هیچ اختلال هیستولوژیک را نشان ندادند

7. Primary fallopian tube carcinoma was commonly seen with pelvic accompanied by vaginal discharge or abnormal bleeding, which was called bigeminal signs of tubal carcinoma.
[ترجمه ترگمان]carcinoma لوله fallopian اولیه معمولا در لگن همراه با تخلیه واژینال یا خونریزی غیر عادی دیده می شود که علائم bigeminal of tubal نامیده می شود
[ترجمه گوگل]کارسینوم لوله اولیه فوموپی معمولا با لگن همراه با تخلیه واژینال یا خونریزی غیرطبیعی دیده می شود که نشانه های برون مرزی کارسینوم لوله ای است

8. Methods : 16 cases with primary, carcinoma of fallopian tube were reviewed retrospectively.
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۶ مورد با آزمایش اولیه و carcinoma لوله fallopian به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روشها: 16 بیمار مبتلا به سرطان اولیه لوله فالوپ، به صورت گذشته نگر بررسی شدند

9. This is most likely prolapsed fallopian tube.
[ترجمه ترگمان]این به احتمال زیاد لوله fallopian نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این به احتمال زیاد پرولاپس لوله فالوپی است

10. The mesosalpinx is bounded by the fallopian tube superiorly, the uterus medially, the ovary laterally, and the ovarian ligament inferiorly.
[ترجمه ترگمان]mesosalpinx به وسیله لوله رحمی superiorly، رحم medially، تخمدان به طور جانبی و the پلی کیستیک تخمدانی محدود می شود
[ترجمه گوگل]Mesosalpinx توسط لوله فالوپی به طور قابل توجهی محدود است، رحم medially، تخمدان به سمت جانبی و رباط تخمدان پایین تر

11. As this happens, the fertilised egg is carried down the fallopian tube into the uterus.
[ترجمه ترگمان]همانطور که این اتفاق می افتد، تخم fertilised لوله fallopian را به داخل رحم حمل می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که این اتفاق می افتد، تخم های بارور شده لوله فالوپی را به رحم منتقل می کند

12. In vitro fertilization can restore fertility to women who ovulate but can not conceive because their Fallopian tubes are blocked.
[ترجمه ترگمان]در لقاح مصنوعی، باروری آزمایشگاهی می تواند باروری را به زنانی احیا کند که ovulate اما نمی توانند تصور کنند چرا که لوله های Fallopian مسدود شده اند
[ترجمه گوگل]لقاح آزمایشگاهی می تواند باروری را برای زنان که تخمک گذاری می کنند، بازگردانند، اما نمی توانند تصور کنند زیرا لوله های فالوپی آنها مسدود شده اند

13. It was when I was lord of the womb, king of the fallopian tubes.
[ترجمه ترگمان]وقتی من فرمانروای رحم بودم، پادشاه of fallopian بود
[ترجمه گوگل]این زمانی بود که من پادشاه رحم بودم، پادشاه لوله های فالوپ

14. As a medical procedure it was first used for women who could not become pregnant because of blocked or missing fallopian tubes.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک روش پزشکی، ابتدا برای زنانی مورد استفاده قرار گرفت که نمی توانستند به خاطر مسدود کردن لوله ها و یا ناپدید شدن لوله ها باردار شوند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک روش پزشکی، برای زنان که نمی توانند باردار شوند به علت مسدود شدن یا از دست دادن لوله های فالوپ، برای زنان بکار گرفته شد


کلمات دیگر: