کلمه جو
صفحه اصلی

economic cycle

انگلیسی به انگلیسی

• periodic change in the level of economic operations within a country

جملات نمونه

1. The European market is simply going through an economic cycle.
[ترجمه ترگمان]بازار اروپا به سادگی از یک چرخه اقتصادی عبور می کند
[ترجمه گوگل]بازار اروپایی به سادگی یک چرخه اقتصادی را طی می کند

2. Third, a market economy can experience major economic cycles.
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، یک اقتصاد بازار می تواند چرخه های اقتصادی بزرگی را تجربه کند
[ترجمه گوگل]سوم، اقتصاد بازار می تواند چرخه های اقتصادی مهمی را تجربه کند

3. Markets produce unavoidable economic cycles of expansion and contraction.
[ترجمه ترگمان]بازارها چرخه های اقتصادی غیرقابل اجتناب گسترش و انقباض را تولید می کنند
[ترجمه گوگل]بازارها چرخه اقتصادی ناگزیر تولید و انقباض را تولید می کنند

4. The index closely mirrored the economic cycle.
[ترجمه ترگمان]این شاخص از نزدیک چرخه اقتصادی را انعکاس می دهد
[ترجمه گوگل]این شاخص به چرخه اقتصادی نزدیک شده است

5. At the present uncertain stage in the economic cycle, the commodity most urgently lacking is confidence.
[ترجمه ترگمان]در مرحله نامعلوم فعلی در چرخه اقتصادی، چیزی که به شدت کم است، اعتماد به نفس است
[ترجمه گوگل]در مرحله فعلی نامطمئن در چرخه اقتصادی، کالایی که ضرورتا فاقد آن است، اعتماد به نفس است

6. The theory of economic cycle involves the research on the length of economic cycle. Compared with the ARMA method frequency scale method has several advantages.
[ترجمه ترگمان]نظریه چرخه اقتصادی شامل تحقیق در طول چرخه اقتصادی است مقایسه با روش مقیاس فرکانس روش ARMA دارای چندین مزیت است
[ترجمه گوگل]نظریه چرخه اقتصادی شامل تحقیق در مورد طول دوره اقتصادی می شود در مقایسه با روش ARMA روش روش فرکانس چندین مزیت دارد

7. Of economic cycle phase different, orientation of finance monetary policy is different also.
[ترجمه ترگمان]از منظر چرخه اقتصادی متفاوت، جهت گیری سیاست پولی نیز متفاوت است
[ترجمه گوگل]از مرحله چرخه اقتصادی متفاوت است، جهت گیری سیاست پولی مالی نیز متفاوت است

8. According to the projections of the economic cycle, the financial storm duration, usually about two years.
[ترجمه ترگمان]طبق پیش بینی های چرخه اقتصادی، مدت زمان طوفان مالی معمولا حدود دو سال است
[ترجمه گوگل]با توجه به پیش بینی های چرخه اقتصادی، مدت طوفان مالی، معمولا حدود دو سال است

9. National Commission is organizing the implementation of the economic cycle of special high - tech industry.
[ترجمه ترگمان]کمیسیون ملی اجرای چرخه اقتصادی صنعت فن آوری پیشرفته خاص را سازماندهی می کند
[ترجمه گوگل]کمیسیون ملی سازماندهی اجرای چرخه اقتصادی ویژه صنایع با تکنولوژی بالا را به عهده دارد

10. One, the effect that price and economic cycle price suffer cycle.
[ترجمه ترگمان]یکی، تاثیری که قیمت چرخه اقتصادی و قیمت متحمل می شود چرخه است
[ترجمه گوگل]یکی، اثر قیمت چرخه قیمت و چرخه اقتصادی

11. This reinforces the downswing in the economic cycle rather than countering it.
[ترجمه ترگمان]این باعث تقویت روحیه در چرخه اقتصادی به جای مقابله با آن می شود
[ترجمه گوگل]این موجب تضعیف در چرخه اقتصادی میشود و نه مقابله با آن

12. Sludge resource utilization reflects the thinking of the economic cycle.
[ترجمه ترگمان]بهره برداری از منابع رسوب، تفکر چرخه اقتصادی را منعکس می کند
[ترجمه گوگل]استفاده از منابع مالت نشان دهنده تفکر چرخه اقتصادی است

13. The economic cycle is endemic and inescapable and everyone has always known this.
[ترجمه ترگمان]چرخه اقتصادی یک بیماری همه گیر و غیرقابل اجتناب است و همه همیشه این را می دانند
[ترجمه گوگل]چرخه اقتصادی بومی و غیر قابل اجتناب است و هر کس همواره این را شناخته است

14. The rule is applied over the economic cycle.
[ترجمه ترگمان]قانون در چرخه اقتصادی اعمال می شود
[ترجمه گوگل]این قانون در طول چرخه اقتصادی اعمال می شود

پیشنهاد کاربران

چرخه اقتصادی


کلمات دیگر: