کلمه جو
صفحه اصلی

garbage can


سطل آشغال

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large, usu. cylindrical container for household rubbish.

- Everyone puts their garbage cans out on the street on Tuesday.
[ترجمه ترگمان] روز سه شنبه هر کس سطل های زباله خود را در خیابان قرار می دهد
[ترجمه گوگل] هر کس در روز سه شنبه خیابان های زباله خود را در خیابان می گذارد

• container that holds waste particles
a garbage can is a container that you put rubbish into; used in american english.

جملات نمونه

1. A bomb planted in a garbage can exploded early today.
[ترجمه ترگمان]بمبی که در یک سطل زباله کار گذاشته شده بود، امروز می تواند منفجر شود
[ترجمه گوگل]بمبی که در یک زباله کشت می شود می تواند در اوایل امروز منفجر شود

2. The angry walker spewed his charges at a garbage can.
[ترجمه ترگمان]واکر عصبانی اتهامات خود را در یک سطل زباله پرت کرد
[ترجمه گوگل]واکر خشمگین، اتهاماتش را در یک میله زباله یاری کرد

3. That garbage can was belted with blue paint.
[ترجمه ترگمان] اون سطل آشغال با رنگ آبی پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]این زباله را می توان با رنگ آبی پوشانده بود

4. They forgot to lid the garbage can.
[ترجمه ترگمان]آن ها فراموش کردند که زباله ها را در بیاورند
[ترجمه گوگل]آنها مشغول خوردن زباله بودند

5. Captain Morris, the mess officer, scowled at the garbage can of steaming water.
[ترجمه ترگمان]سروان موریس، مامور کثیف، با اخم به سطل زباله که می تواند از آب بخار بیرون بیاید اخم کرد
[ترجمه گوگل]کاپیتان موریس، افسر افسانه ای، در آب آشامیدنی از آب آشامیدنی استفاده می کند

6. I found an old coat thrown across a garbage can in a back alley.
[ترجمه ترگمان]یه کت کهنه رو که روی سطل آشغال انداخته بود پیدا کردم
[ترجمه گوگل]من یک کت و شلوار قدیمی را در یک میله زباله در یک کوچه برگردانم

7. Dumping Viola Angotti in the garbage can was a way of re-establishing his pride - of making himself feel big and important.
[ترجمه ترگمان]زباله وی ولا در زباله ها راهی برای بازسازی غرور خود بود - که باعث می شد خودش احساس بزرگ و مهم کند
[ترجمه گوگل]انفجار ویولا Angotti در زباله دانستن راهی برای دوباره ایجاد غرور خود بود - ساختن خود را احساس بزرگ و مهم است

8. He went to the garbage can.
[ترجمه ترگمان]رفت سطل زباله
[ترجمه گوگل]او به زباله می رفت

9. Garbage can also be a good source for making building blocks.
[ترجمه ترگمان]زباله می تواند منبع خوبی برای ساختن بلوک های سازنده باشد
[ترجمه گوگل]زباله همچنین می تواند منبع خوبی برای ساخت بلوک های ساختمان باشد

10. Whose fly-like thoughts crawl in the garbage can.
[ترجمه ترگمان]کسی که پرواز میکنه مثل این میمونه که توی سطل زباله سینه خیز حرکت کنه
[ترجمه گوگل]کدام یک از افکار پروازی در زباله می تواند

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

12. A terrible smell emanated from the garbage can on the road.
[ترجمه ترگمان]بوی وحشتناکی از سطل زباله در جاده ساطع می شد
[ترجمه گوگل]بوی وحشتناکی از زباله ها می تواند در جاده ها رخ دهد

13. Chandler sulkily picks up a garbage can lid and uses it as an umbrella.
[ترجمه ترگمان]چندلر با درهم شکستن یک سطل زباله می تواند در آن سرپوش بگذارد و از آن به عنوان یک چتر استفاده کند
[ترجمه گوگل]چاندلر دستش را می بندد و می تواند آن را به عنوان یک چتر استفاده کند

14. Free . I pulled them out of a garbage can somewhere in Portland.
[ترجمه ترگمان]مجانی اونا رو از یه سطل آشغال توی \"پورتلند\" بیرون کشیدم
[ترجمه گوگل]رایگان من آنها را از یک زباله می توانم جایی در پورتلند

15. I think that should be relegated to the garbage can of history.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که باید به زباله دان انداخته شود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که باید به زباله دان تاریخ برسد

پیشنهاد کاربران

سطل زباله، سطل اشغال، سطل


زباله دان

سطل زباله/سطل آشغال

سطل زباله یا زباله دان



کلمات دیگر: