مسابقه، بازی ورزشی، هر یک از دورها یا بازی های یک مسابقه
gammy
مسابقه، بازی ورزشی، هر یک از دورها یا بازی های یک مسابقه
انگلیسی به فارسی
مسابقه، بازی ورزشی، هر یک از دورها یا بازیهای یک مسابقه
گامای
انگلیسی به انگلیسی
• sore, crippled, lame (british slang)
جملات نمونه
1. I've got a gammy knee.
[ترجمه ترگمان]زانوی gammy دارم
[ترجمه گوگل]من زامبی گامای دارم
[ترجمه گوگل]من زامبی گامای دارم
2. Gammy: My great-grandfather gave it to my great-grandmother when they got married.
[ترجمه ترگمان]Gammy: پدر بزرگم وقتی ازدواج کردند آن را به مادر بزرگم داد
[ترجمه گوگل]گیم: پدربزرگ من وقتی که ازدواج کردند مادر بزرگش را به من داد
[ترجمه گوگل]گیم: پدربزرگ من وقتی که ازدواج کردند مادر بزرگش را به من داد
3. He ran the short distance down the side-street as fast as his gammy leg would let him.
[ترجمه ترگمان]به سرعت از کنار خیابان رد شد، به همان سرعتی که پای gammy به او اجازه می داد
[ترجمه گوگل]او فاصله کوتاهی از طرف خیابان را سریع می کرد، همانطور که سرعت پایش به او اجازه می داد
[ترجمه گوگل]او فاصله کوتاهی از طرف خیابان را سریع می کرد، همانطور که سرعت پایش به او اجازه می داد
4. The idea was to put him in it from time to time to give his gammy leg a rest.
[ترجمه ترگمان]این ایده این بود که او را از وقت به بعد در آن بگذارد تا استراحت کند
[ترجمه گوگل]ایده این بود که او را از آن بگذراند تا زمان بیداری خود را بگذارد
[ترجمه گوگل]ایده این بود که او را از آن بگذراند تا زمان بیداری خود را بگذارد
5. He was in increasing pain from slipped discs, arthritic joints, a gammy foot and a growth on his chest.
[ترجمه ترگمان]او در حال افزایش درد از دیسک های فشرده، مفاصل arthritic، یک فوت gammy و رشد روی سینه اش بود
[ترجمه گوگل]او در حال افزایش درد از دیسک های تیز، مفصل آرتریت، پای پا و رشد در قفسه سینه خود بود
[ترجمه گوگل]او در حال افزایش درد از دیسک های تیز، مفصل آرتریت، پای پا و رشد در قفسه سینه خود بود
پیشنهاد کاربران
Gammy به معنای چیزی که درست کار نمیکنه ، آسیب دیده ، صدمه دیده ،
gammy spell سحری که درست کار نمیکنه ، وردی ( در جادوگری ) درست کار نمیکنه
gammy knee زانوی که آسیب دیده
gammy spell سحری که درست کار نمیکنه ، وردی ( در جادوگری ) درست کار نمیکنه
gammy knee زانوی که آسیب دیده
کلمات دیگر: