کلمه جو
صفحه اصلی

stalingrad


استالین گراد (نام سابق شهر ولگوگراد volgograd در روسیه)

انگلیسی به فارسی

استالینگراد


استالین گراد (نام سابق شهر ولگوگراد Volgograd در روسیه)


انگلیسی به انگلیسی

• former name of volgograd (city in western russia)

جملات نمونه

1. stalingrad shattered the myth of hitler's invincibility
استالین گراد افسانه ی شکست ناپذیری هیتلر را در هم کوبید.

2. stalingrad was the bloodiest battlefield of world war two
استالینگراد خونین ترین رزمگاه جنگ جهانی دوم بود.

3. With the defeat at Stalingrad this altered abruptly.
[ترجمه ترگمان]با شکست مواجه شد که ناگهان تغییر کرد
[ترجمه گوگل]با شکست در استالینگراد این تغییر ناگهانی

4. I call it the Stalingrad complex.
[ترجمه ترگمان] من بهش میگم، پیچیده ست
[ترجمه گوگل]من آن را پیچیده استالینگراد می نامم

5. Stalingrad was the greatest single blow of the war.
[ترجمه ترگمان]stalingrad بزرگ ترین ضربه جنگ بود
[ترجمه گوگل]استالینگراد بزرگترین ضربه تنها جنگ بود

6. In order to facilitate the command, Stalingrad army into south - east of Stalingrad and the two army.
[ترجمه ترگمان]به منظور تسهیل فرمان، ارتش Stalingrad به جنوب شرقی of و دو ارتش رسید
[ترجمه گوگل]ارتش استالینگراد به جنوب شرق استالینگراد و دو ارتش به منظور تسهیل فرماندهی

7. Campaign by the South - West Front, Stalingrad Front and the implementation of the Don common front.
[ترجمه ترگمان]کمپین جبهه غرب - غرب، جبهه Stalingrad و اجرای جبهه Don
[ترجمه گوگل]کمپین توسط جبهه جنوب - غرب، جبهه استالینگراد و اجرای جبهه مشترک دان

8. He witnessed the Battle of Stalingrad.
[ترجمه ترگمان]او شاهد جنگ of بود
[ترجمه گوگل]او شاهد نبرد استالینگراد بود

9. After the battle of Stalingrad, Nazi Germany drew on rapidly towards destruction.
[ترجمه ترگمان]پس از نبرد of، آلمان نازی به سرعت به سوی نابودی پیش رفت
[ترجمه گوگل]پس از نبرد استالینگراد، آلمان نازی به سمت تخریب به سرعت حرکت کرد

10. Soviet infantrymen move across snow-covered hills around Stalingrad, on their advance to lift the German siege of the city in early 194
[ترجمه ترگمان]سربازان پیاده شوروی بر فراز تپه های پوشیده از برف در اطراف Stalingrad حرکت کردند و پیشروی آن ها برای بلند کردن محاصره آلمان در اوایل (۱۹۴)
[ترجمه گوگل]پیاده نظام های شوروی در تپه های تحت پوشش برف در اطراف استالینگراد حرکت می کنند، در پیشبرد پیشرفت او در محاصره آلمان در اوایل 194

11. Many felt that Stalingrad was too late as the instant when the course of the war in the east fundamentally changed, and that the launching of Operation Barbarossa was too early.
[ترجمه ترگمان]بسیاری احساس می کردند که … در لحظه ای که جریان جنگ در شرق به طور اساسی تغییر کرده بود، Stalingrad خیلی دیر شده بود و آغاز عملیات بارباروسا بسیار زود بود
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم احساس کردند که استالینگراد خیلی دیر شد، همانطور که فورا جریان جنگ در شرق بطور اساسی تغییر کرد و شروع عملیات �بارباروسا� خیلی زود بود

12. They died in the defense of Stalingrad.
[ترجمه ترگمان]آن ها در دفاع از Stalingrad کشته شدند
[ترجمه گوگل]آنها در دفاع از استالینگراد فوت کردند

13. The war might turn into a miniature Stalingrad.
[ترجمه ترگمان]جنگ ممکن است تبدیل به یک stalingrad کوچک شود
[ترجمه گوگل]جنگ ممکن است به استالینگراد کوچک تبدیل شود

14. Stalingrad in Februrary 1943 marked the turn of the tide in Russia.
[ترجمه ترگمان]Stalingrad در Februrary ۱۹۴۳ تغییر موج در روسیه را نشان داد
[ترجمه گوگل]استالینگراد در ماه فوریه سال 1943 نوسان جزر و مد در روسیه را مشخص کرد

15. The Battle of Stalingrad sealed Hitler's doom.
[ترجمه ترگمان]نبرد of حکم سرنوشت هیتلر را مسدود کرد
[ترجمه گوگل]نبرد استالینگراد عذاب هیتلر را محکوم کرد


کلمات دیگر: