کلمه جو
صفحه اصلی

pyre


(توده ی هیزم که روی آن جسد می سوزانند)تل هیزم، چوب تل، توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده

انگلیسی به فارسی

توده، توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a stack of material, esp. wood, used for burning a dead body.

- Traditionally, the son lights the father's funeral pyre.
[ترجمه Rmaady] طبق سنت، پسر هیزم مراسم مرده سوزی پدر را روشن می کند.
[ترجمه ترگمان] به طور سنتی، پسر the مراسم تدفین پدرش را روشن می کند
[ترجمه گوگل] به طور سنتی، پسر، مراسم خاکسپاری پدر را فاش می کند

• pile of flammable material (often used to cremate a dead body)
a pyre is a high pile of wood which is built outside in order to ceremonially burn dead bodies or religious offerings.

جملات نمونه

1. Devour all on your deadly pyre!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]همه چیز را در کوره مرگبار خود بکشید!

2. As the pyre was kindled, on a rocky height above it a woman appeared.
[ترجمه ترگمان]همچنان که تل هیزم بر روی سنگی سنگی بر فراز آن روشن شده بود، زنی ظاهر شد
[ترجمه گوگل]همانطور که آتش زده شد، در یک ارتفاع سنگی بالای آن ظاهر شد

3. The pyre stood ready on a hillock.
[ترجمه ترگمان]تل هیزم روی یک تپه ایستاده بود
[ترجمه گوگل]پری آماده ایستاده بود روی یک تپه

4. The pyre was ablaze, ignited by a giant gas-fuelled blowtorch.
[ترجمه ترگمان]تل هیزم به آتش کشیده شد و سوخت عظیمی از گازهای سمی به آتش کشیده شد
[ترجمه گوگل]آتش سوزی آتش سوزی شده بود، توسط یک فریزر بزرگ با سوخت گاز تزریق شد

5. Smoke from Scathach's pyre was black, rising high into the dusk.
[ترجمه ترگمان]دودی که از کوره دررفته بود، سیاه شده بود و در تاریکی بالا می آمد
[ترجمه گوگل]دود از خشت اسکاتچ سیاه بود، بالا رفتن به غروب آفتاب

6. She crawled closer to the funeral pyre, rejoicing in its warmth, and slept.
[ترجمه ترگمان]به تل هیزم تل هیزم نزدیک شد و از گرمای آن شادمان شد و به خواب رفت
[ترجمه گوگل]او به خیمه شب یلدا نزدیک شد و با گرمای خود شادمان شد و خوابید

7. A special funeral pyre was built in the nearby woods to cremate deceased Hindu servicemen.
[ترجمه ترگمان]یک مراسم تدفین ویژه در جنگل نزدیک به سربازان مرحوم هندو ساخته شد
[ترجمه گوگل]یک قطعه مخصوص مراسم تشییع جنازه در جنگل های نزدیک به کار گذاشته شد تا بتوانند مرده های هندو را از بین ببرند

8. The coffin was put on top of the pyre and the lid prised off.
[ترجمه ترگمان]تابوت را روی تل هیزم گذاشتند و در صندوق را باز کرد
[ترجمه گوگل]تابوت در بالای پائین قرار داده شد و درب افتتاح شد

9. She rode around the blazing pyre.
[ترجمه ترگمان]دور تل هیزم سوزان راند
[ترجمه گوگل]او در اطراف سایه درخشان رفت

10. But what if everything was burned on a pyre sixty years ago?
[ترجمه ترگمان]اما اگر در شصت سال پیش، همه چیز تل هیزم می سوخت، چی می شد؟
[ترجمه گوگل]اما اگر همه چیز در شصت سال پیش در یک کور سوخته شود چه؟

11. Then he built a funeral pyre, covered it with wildflowers, and burned the body of his respected teacher.
[ترجمه ترگمان]سپس یک تل هیزم را ساخت، آن را با گل های وحشی پوشاند و پیکر معلم مورد احترام خود را سوزاند
[ترجمه گوگل]سپس او یک خیمه شب یلدا ساخت، آن را با گلهای درختی پوشانده بود و بدنش معلم محترمش را سوزاند

12. Build your funeral pyre; beside it, my carpenters will build a gallows.
[ترجمه ترگمان]، funeral را ساختن، در کنار آن، نجار من چوبه دار خواهد ساخت
[ترجمه گوگل]ساختن مراسم خاکسپاری شما؛ در کنار آن، نجارهای من یک شمشیر را ساختند

13. "This is the funeral pyre for thought in America today, " Wayne told spectators outside his bookstore as he lit the first batch of books.
[ترجمه ترگمان]وین در بیرون از کتاب فروشی در حالی که اولین گروه کتاب های خود را روشن می کرد، به تماشاچیان گفت: \" این تل هیزم تدفین برای تفکر امروز در آمریکا است \"
[ترجمه گوگل]وین به تماشاگران خارج از کتابفروشی خود به عنوان اولین مجموعه کتابها را روشن کرد

14. Gasoline for the pyre is getting to be a real problem.
[ترجمه ترگمان]بنزین برای تل هیزم در حال تبدیل شدن به یک مشکل واقعی است
[ترجمه گوگل]بنزین برای کامیون یک مشکل واقعی است

15. The ashes of its funeral pyre shall be transmuted into swans, which will swim away upon dry land as though in water.
[ترجمه ترگمان]خاکستر آن تل هیزم تل هیزم و تل هیزم و تل هیزم که بر روی زمین خشک شنا می کنند چنانکه گویی در آب شنا می کنند
[ترجمه گوگل]خاکستر خزانه تسلیحاتش باید به قوها منتقل شود، که به زمینهای خشک مانند آب جاری می شود


کلمات دیگر: