کلمه جو
صفحه اصلی

balance of payments


تراز پرداخت های بین المللی، موازنه ی پرداخت های بین المللی، تراز (موازنه ی) پرداخت ها

انگلیسی به فارسی

تعادل پرداخت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the difference between a nation's payments to another nation and its receipts from the other nation, including imports, exports, and other flow of capital.

• payments indicated by a balance sheet
a country's balance of payments is the difference between the payments it makes to other countries for imports, services, and investments, and the payments it receives from other countries for exports, services, and investments. a country's balance of payments is usually calculated over a period of one year.

جملات نمونه

1. Yet the imminent crisis in its balance of payments may be the President's nemesis.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بحران قریب الوقوع در توازن پرداخت ها ممکن است رقیب رئیس جمهور باشد
[ترجمه گوگل]با این وجود بحران سرازیری در تعادل پرداختها ممکن است ناامید کننده رئیس جمهور باشد

2. Britain's balance of payments improved modestly last month.
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها در بریتانیا در ماه گذشته به طور متوسط بهبود یافت
[ترجمه گوگل]تعادل انگلیس در ماه گذشته به طرز شگرفی بهبود یافت

3. The balance of payments was in surplus last year .
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها در سال گذشته مازاد بود
[ترجمه گوگل]تعادل پرداخت ها در سال گذشته مازاد بود

4. The current account of the balance of payments is in deficit.
[ترجمه ترگمان]حساب جاری تعادل پرداخت ها کسری بودجه است
[ترجمه گوگل]حساب جاری تعادل پرداخت ها در کسری بودجه است

5. Britain's balance of payments deficit has improved slightly.
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها به بریتانیا اندکی بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]کسری بودجه بریتانیا کمی بهبود یافته است

6. The US balance of payments was in deficit.
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها در ایالات متحده به میزان کسری درآمد
[ترجمه گوگل]تعادل پرداخت ایالات متحده در کسری بودجه بود

7. Accordingly, sophisticated econometric analyses of balance of payments behaviour should be treated with strong scepticism.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، تجزیه و تحلیل اقتصادسنجی پیچیده تری از تعادل رفتار پرداخت ها باید با شک و تردیدهای قوی برخورد شود
[ترجمه گوگل]بر این اساس، تجزیه و تحلیل اقتصادسنجی پیچیده رفتارهای تعادلی پرداخت ها باید با شک و تردید جدی برخورد شود

8. It contributes £000 million net to our balance of payments. Financial services employ 12 percent of our workforce.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ۰۰۰ میلیون پوند در برابر پرداخت ها سهم دارد خدمات مالی ۱۲ درصد نیروی کار ما را استخدام می کنند
[ترجمه گوگل]این مبلغ به مبلغ 000 میلیون پوند برای تعادل پرداخت ما کمک می کند  خدمات مالی 12 درصد از نیروی کار ما را استخدام می کند

9. A record balance of payments deficit is not the right background for enforced increases in industrial costs.
[ترجمه ترگمان]یک تعادل سابقه کسری پرداخت ها، پس زمینه مناسب برای افزایش در هزینه های صنعتی نیست
[ترجمه گوگل]تعادل رکورد کسری بودجه، زمینه مناسب برای افزایش اعمال هزینه های صنعتی نیست

10. The balance of payments has become a stranglehold.
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها به یک خفقان تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]تعادل پرداخت ها به یک غفلت تبدیل شده است

11. Despite a ten-year transition period, both countries suffered balance of payments problems on entering the Community.
[ترجمه ترگمان]با وجود دوره انتقالی ۱۰ ساله، هر دو کشور در ورود به جامعه دچار مشکل پرداخت ها شدند
[ترجمه گوگل]با وجود یک دوره گذار 10 ساله، هر دو کشور در معرض مشکلات پرداخت تعادل در ورود به جامعه قرار گرفتند

12. The organisation was set up to deal with balance of payments and current account problems, when countries go heavily into debt.
[ترجمه ترگمان]این سازمان برای پرداختن به تعادل پرداخت ها و مشکلات حساب جاری، زمانی که کشورها به شدت مقروض می شوند، راه اندازی شد
[ترجمه گوگل]این سازمان برای مقابله با تعادل پرداخت ها و مشکلات حساب جاری تنظیم شده بود، زمانی که کشورها به شدت به بدهی می پرداختند

13. The balance of payments gets better precisely because incomes are down and people can not afford to buy imported products.
[ترجمه ترگمان]تعادل پرداخت ها بهتر می شود زیرا درآمد پایین است و مردم توان خرید محصولات وارداتی را ندارند
[ترجمه گوگل]تعادل پرداخت دقیقا به این دلیل است که درآمد پایین است و مردم نمیتوانند به خرید محصولات وارداتی بپردازند


کلمات دیگر: