کلمه جو
صفحه اصلی

daughterly


(وابسته به فرزند مونث) دختروار، دخترانه، دختری، دخت وار، دختروار

انگلیسی به فارسی

(وابسته به فرزند مؤنث) دختروار، دخترانه، دختری، دختوار


دخترانه


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to or like a daughter

جملات نمونه

1. daughterly duties
وظایف دخترانه (نسبت به والدین)

daughterly duties

وظایف دخترانه (نسبت به والدین)



کلمات دیگر: