بیلی
bale out
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• take off water from a ship by dipping and throwing over the side
جملات نمونه
1. Turn off the water, drain down and bale out the cistern to give it a good clean.
[ترجمه ترگمان]آب را خاموش کنید، پایین بکشید و bale را پایین بیاورید تا آن را تمیز و تمیز نگه دارید
[ترجمه گوگل]خاموش کردن آب، تخلیه کردن و ریختن مخزن را به خوبی تمیز کنید
[ترجمه گوگل]خاموش کردن آب، تخلیه کردن و ریختن مخزن را به خوبی تمیز کنید
2. Return in good time to bale out the kitchen and read note reminding you of half-day closing in Muswell Hill.
[ترجمه ترگمان]به موقع برگردید و از آشپزخانه بیرون بیایید و یادداشت کنید که نیمه روز تعطیلی در Muswell هیل را یاد آوری کنید
[ترجمه گوگل]بازگشت به موقع به خارج کردن آشپزخانه و خواندن یادداشت به شما یادآوری نزدیک شدن نیم روز در Muswell هیل
[ترجمه گوگل]بازگشت به موقع به خارج کردن آشپزخانه و خواندن یادداشت به شما یادآوری نزدیک شدن نیم روز در Muswell هیل
3. One day, a pilot was forced to bale out of a fighter plane over London and came down by parachute, landing in a crowded street.
[ترجمه ترگمان]یک روز خلبان مجبور به بسته شدن از یک هواپیمای جنگنده در لندن شد و با چترنجات پایین آمد و در یک خیابان شلوغ فرود آمد
[ترجمه گوگل]یک روز یک خلبان مجبور شد از یک هواپیمای جنگی در لندن بیرون بیاید و به چوبه دار فرود می آمد و در خیابان شلوغ فرود می آمد
[ترجمه گوگل]یک روز یک خلبان مجبور شد از یک هواپیمای جنگی در لندن بیرون بیاید و به چوبه دار فرود می آمد و در خیابان شلوغ فرود می آمد
4. A storm rose, and we had to bale out our boat.
[ترجمه ترگمان]طوفان برخاست، و ما مجبور بودیم قایق خود را صاف کنیم
[ترجمه گوگل]یک طوفان افزایش یافت و ما مجبور شدیم قایقمان را از بین ببریم
[ترجمه گوگل]یک طوفان افزایش یافت و ما مجبور شدیم قایقمان را از بین ببریم
5. Take this thimble and with it bale out the water in the pond till there isn't a drop left.
[ترجمه ترگمان]این انگشتانه را بگیر و با آن، آب را در آبگیر، تا وقتی که یک قطره باقی نمانده باشد
[ترجمه گوگل]این لکه ها را بردارید و با آب آن را در آبگیر بچرخانید تا یک قطره چپ نباشد
[ترجمه گوگل]این لکه ها را بردارید و با آب آن را در آبگیر بچرخانید تا یک قطره چپ نباشد
6. When the storm rose on the river, they had to bale out to reach the shore safely.
[ترجمه ترگمان]وقتی طوفان بر روی رودخانه بالا آمد ناچار شدند تا با سلامت به ساحل برسند
[ترجمه گوگل]هنگامی که طوفان بر روی رودخانه افتاد، آنها مجبور بودند با خیال راحت به ساحل بروند
[ترجمه گوگل]هنگامی که طوفان بر روی رودخانه افتاد، آنها مجبور بودند با خیال راحت به ساحل بروند
7. My objection to his high heels was that he would do himself a mischief if he had to bale out!
[ترجمه ترگمان]اعتراض من به این پاشنه های بلندش این بود که اگر سر و کله اش پیدا می شد، خودش دردسر درست می کرد!
[ترجمه گوگل]اعتراض من به پاشنه بلند او این بود که اگر او مجبور به زدن بیرون شود، خود را بدبخت خواهد کرد!
[ترجمه گوگل]اعتراض من به پاشنه بلند او این بود که اگر او مجبور به زدن بیرون شود، خود را بدبخت خواهد کرد!
8. Just as they reached the top and comparative safety, Lilley yelled for everyone to bale out.
[ترجمه ترگمان]درست در همان لحظه ای که به بالاترین نقطه امن و نسبی رسیدند، Lilley نعره زد که همه سر خود را صاف کنند
[ترجمه گوگل]لیلی، همانطور که به ایمنی بالا و مقایسهای رسیده بود، همه را به زانو زد
[ترجمه گوگل]لیلی، همانطور که به ایمنی بالا و مقایسهای رسیده بود، همه را به زانو زد
کلمات دیگر: