همه جا، از هرسو، دور و نزدیک
far and near
همه جا، از هرسو، دور و نزدیک
انگلیسی به فارسی
دور و نزدیک
انگلیسی به انگلیسی
• all over, everywhere; distant and close
جملات نمونه
1. People came from far and near to hear the famous violinist.
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک می آمدند تا صدای violinist مشهور را بشنوند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک آمدند تا ویلیست معروف را بشنوند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک آمدند تا ویلیست معروف را بشنوند
2. Songs of extolling the motherland are ringing far and near.
[ترجمه ترگمان]سروده ای کشور سرزمین مادری بسیار دور و نزدیک به صدا در می آید
[ترجمه گوگل]آهنگهایی که از سرزمین مادری به سر می برند، دور و نزدیک زنگ می زنند
[ترجمه گوگل]آهنگهایی که از سرزمین مادری به سر می برند، دور و نزدیک زنگ می زنند
3. Chinese Gardens have irregular layout, density and spacing, far and near, with garden in garden. Variational space sequences become gurgitation and constringency of the rhythm.
[ترجمه ترگمان]باغ های چینی آرایش نامنظم، چگالی و فاصله، دور و نزدیک، با باغ در باغ دارند دنباله های فضایی variational به gurgitation و constringency ریتم تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]باغهای چینی دارای چیدمان نامنظم، چگالی و فاصله هستند، به دور و نزدیک، با باغ در باغ توالی های فضایی اختیاری تبدیل به جورجیت و تداخل ریتم می شود
[ترجمه گوگل]باغهای چینی دارای چیدمان نامنظم، چگالی و فاصله هستند، به دور و نزدیک، با باغ در باغ توالی های فضایی اختیاری تبدیل به جورجیت و تداخل ریتم می شود
4. People came from far and near to hear the speaker speak.
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک می آمدند تا صدای سخنران را بشنوند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک آمدند تا سخنران صحبت کنند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک آمدند تا سخنران صحبت کنند
5. A clip-clop of a horse a horse from far and near, horseback sat a handsome youth.
[ترجمه ترگمان]صدای تلق تلق تلق تلق تلق اسبی از دور و نزدیک اسب جوان جذابی نشسته بود
[ترجمه گوگل]اسب یک اسب اسب از دور و نزدیک، اسب جوان جوان خوش تیپ است
[ترجمه گوگل]اسب یک اسب اسب از دور و نزدیک، اسب جوان جوان خوش تیپ است
6. Examination included far and near visual acuity test, eye refractive status (based on retinoscopy, with 1%atropine cycloplegia), eye fundus, corneal curvature, eye axial length.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها شامل تست acuity بینایی، وضعیت شکست چشم (براساس retinoscopy، با ۱ % atropine cycloplegia)، fundus چشمی، انحنا چشم، طول محوری چشم می شود
[ترجمه گوگل]آزمایش شامل تست شدید بینایی، وضعیت انکساری چشم (بر اساس رتینوسکوپی، با 1٪ آتروپین سیکلوپلیگیا)، فوندوس چشم، انحنای قرنیه، طول محوری چشم بود
[ترجمه گوگل]آزمایش شامل تست شدید بینایی، وضعیت انکساری چشم (بر اساس رتینوسکوپی، با 1٪ آتروپین سیکلوپلیگیا)، فوندوس چشم، انحنای قرنیه، طول محوری چشم بود
7. People came from far and near to watch the football game.
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک به تماشای مسابقه فوتبال می آمدند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک به بازی فوتبال رفتند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک به بازی فوتبال رفتند
8. The peak of the mountain can be seen far and near.
[ترجمه ترگمان]قله کوه را می توان بسیار نزدیک و نزدیک دید
[ترجمه گوگل]اوج کوه را می توان به دور و نزدیک دید
[ترجمه گوگل]اوج کوه را می توان به دور و نزدیک دید
9. The popular song rings far and near.
[ترجمه ترگمان]این ترانه مشهور دور و نزدیک است
[ترجمه گوگل]آهنگ های محبوب دور و نزدیک
[ترجمه گوگل]آهنگ های محبوب دور و نزدیک
10. Method Using the Yan′s far and near random-dot stereogram to examine 69 intermittent exotropia patient′s stereoacuity before and after the operation.
[ترجمه ترگمان]روش استفاده از the مسافت دور و نزدیک به نقطه random برای بررسی ۶۹ روش متناوب patient's قبل و بعد از عملیات
[ترجمه گوگل]روش با استفاده از استریوگرام نقطه ای دور و نزدیک یان برای بررسی 69 استات سیتی بیمار اگزوترروپی متناوب قبل و بعد از عمل
[ترجمه گوگل]روش با استفاده از استریوگرام نقطه ای دور و نزدیک یان برای بررسی 69 استات سیتی بیمار اگزوترروپی متناوب قبل و بعد از عمل
11. People came from far and near to see the performance.
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک به دیدن نمایش می آمدند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک آمدند تا عملکرد را ببینند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک آمدند تا عملکرد را ببینند
12. People came from far and near to attend his lecture.
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک می آمدند تا در سخنرانی او شرکت کنند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک به سخنرانی خود آمدند
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک به سخنرانی خود آمدند
13. Skirting the lotus pond, far and near, high and low, are trees among which willows predominate.
[ترجمه ترگمان]دور دریاچه نیلوفر آبی، دور و پایین، در میان درختان بید predominate است
[ترجمه گوگل]درختان لوتوس، دور و نزدیک، بالا و پایین، درختانی هستند که بین آنها بیدین غالب است
[ترجمه گوگل]درختان لوتوس، دور و نزدیک، بالا و پایین، درختانی هستند که بین آنها بیدین غالب است
14. People came from far and near to see t he Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک به دیدن بازی های المپیک آمده بودند
[ترجمه گوگل]مردم برای دیدن بازی های المپیک از دور و نزدیک آمدند
[ترجمه گوگل]مردم برای دیدن بازی های المپیک از دور و نزدیک آمدند
کلمات دیگر: