کلمه جو
صفحه اصلی

far gone


از دست رفته، انجام شده، اصلاح (یا نجات و غیره) ناپذیر، نیم مرده

انگلیسی به انگلیسی

• in bad condition, nearing the end, in an advanced stage

پیشنهاد کاربران

مست، خسته، مریض

باردار، حامله

advanced in time


کلمات دیگر: