پست و بزدل، بدکار و ترسو، نابکار، پست فطرت، دون، لئیم، کژدل، نامردانه، ناجوانمردانه، نامرد وار
dastardly
پست و بزدل، بدکار و ترسو، نابکار، پست فطرت، دون، لئیم، کژدل، نامردانه، ناجوانمردانه، نامرد وار
انگلیسی به فارسی
نامرد(وار)
بدبختی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: dastardliness (n.)
مشتقات: dastardliness (n.)
• : تعریف: cowardly; mean; sneaky.
• مترادف: cowardly, lowdown, mean, recreant, sneaking, sneaky, underhanded
• متضاد: gallant, noble
• مشابه: base, contemptible, craven, deceitful, despicable, insidious, low, pusillanimous, vile, yellow
• مترادف: cowardly, lowdown, mean, recreant, sneaking, sneaky, underhanded
• متضاد: gallant, noble
• مشابه: base, contemptible, craven, deceitful, despicable, insidious, low, pusillanimous, vile, yellow
- That dastardly villain cheated that nice, old couple out of their savings.
[ترجمه ترگمان] این تبهکار موذی، آن زوج نازنین و قدیمی را که از پس savings بیرون آمده بود، فریب داد
[ترجمه گوگل] این خائنانه دزدان دریایی این زن و شوهر خوب و قدیمی را از پس انداز خود فریب دادند
[ترجمه گوگل] این خائنانه دزدان دریایی این زن و شوهر خوب و قدیمی را از پس انداز خود فریب دادند
• mean, sneaky; cowardly
a dastardly action is wicked and planned to hurt someone; an old-fashioned word.
a dastardly action is wicked and planned to hurt someone; an old-fashioned word.
مترادف و متضاد
rotten
Synonyms: base, contemptible, cowardly, craven, despicable, low, mean, pusillanimous, underhanded, vile
جملات نمونه
1. the attack on poland was a dastardly act
حمله به لهستان عمل ناجوانمردانه ای بود.
2. My first part was Captain O'Hagarty, a dastardly villain in a children's play.
[ترجمه ترگمان]نخستین قسمت من ناخدا او Hagarty بود که در بازی کودکان فرومایه و پست بود
[ترجمه گوگل]قسمت اول من کاپیتان اوغارتاتی، یک تبه کار دزدان دریایی در بازی کودکان بود
[ترجمه گوگل]قسمت اول من کاپیتان اوغارتاتی، یک تبه کار دزدان دریایی در بازی کودکان بود
3. What are the dastardly deeds, thoughts and fantasies which your Negative Ego pokes and taunts you with?
[ترجمه ترگمان]کاره ای پلید، اندیشه ها و رویاهایی که \" \"خود\" به آن ها می خورد و به شما اهانت می کند، چه هستند؟
[ترجمه گوگل]اعمال، افکار و فانتزی های دزدانه ای که انعکاس انحصاری انها شما را تکان می دهد، چه هستند؟
[ترجمه گوگل]اعمال، افکار و فانتزی های دزدانه ای که انعکاس انحصاری انها شما را تکان می دهد، چه هستند؟
4. Finally the dastardly renegade arrives, and engages Sister Chiang in conversation.
[ترجمه ترگمان]سرانجام نو مسلمان از راه می رسد و در گفتگو خواهر چیانگ را در دست دارد
[ترجمه گوگل]در نهایت، مزدوران دزدان دریایی وارد می شوند و خواهر چیانگ را در گفتگو با هم می خوانند
[ترجمه گوگل]در نهایت، مزدوران دزدان دریایی وارد می شوند و خواهر چیانگ را در گفتگو با هم می خوانند
5. They thwart dastardly supervillains and have saved the world countless times over but macho superheroes now face a determined new foe in the guise of a mild-mannered child psychologist.
[ترجمه ترگمان]آن ها حملات ناجوانمردانه را خنثی می کنند و زمان های بی شماری دنیا را نجات داده اند، اما ابر قهرمانان مردانه اکنون با یک دشمن جدید مصمم در ظاهر یک روانشناس کودک رفتار ملایم روبرو می شوند
[ترجمه گوگل]آنها سرپرستان دشمنان را خنثی می کنند و جهان را بیش از اندازه نجات داده اند اما ابرقهرمانان ماچو اکنون با یک دشمن متعهد جدید در معرض یک روانشناس کودک خشن رفتار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها سرپرستان دشمنان را خنثی می کنند و جهان را بیش از اندازه نجات داده اند اما ابرقهرمانان ماچو اکنون با یک دشمن متعهد جدید در معرض یک روانشناس کودک خشن رفتار می کنند
6. In this dastardly sideplot, Crick raced to submit his and Watson's history-changing paper to Nature, in fear that Franklin would leak DNA information when Pauling visited London.
[ترجمه ترگمان]در این sideplot پست فطرت، کریک برای ارسال کاغذ به طبیعت به رقابت ادامه داد و از این می ترسید که زمانی که پاولینگ از لندن بازدید کرد، اطلاعات DNA را منتشر کند
[ترجمه گوگل]کریک در این لایحه مخرب، کریکت را به ارائه مقاله خود و واتسون تغییر تاریخ به طبیعت، در ترس از آن است که فرانکلین اطلاعات DNA را نابود هنگامی که پلینگ سفر لندن
[ترجمه گوگل]کریک در این لایحه مخرب، کریکت را به ارائه مقاله خود و واتسون تغییر تاریخ به طبیعت، در ترس از آن است که فرانکلین اطلاعات DNA را نابود هنگامی که پلینگ سفر لندن
7. The foreign ministry called the ambush a "dastardly terrorist act. "
[ترجمه ترگمان]وزارت امور خارجه این حمله را \"یک اقدام تروریستی وحشیانه\" خواند
[ترجمه گوگل]وزارت خارجه این کمین را 'عملیات تروریستی' نامید '
[ترجمه گوگل]وزارت خارجه این کمین را 'عملیات تروریستی' نامید '
8. Pancakes and sausage are the dastardly duo of the breakfast table.
[ترجمه ترگمان]پنکیک و سوسیس دو قسمت dastardly میز صبحانه هستند
[ترجمه گوگل]پانک ها و سوسیس، دوازده سالگی میز صبحانه هستند
[ترجمه گوگل]پانک ها و سوسیس، دوازده سالگی میز صبحانه هستند
9. Let's suppose someone were dastardly enough to harbor such thoughts.
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم که کسی به قدر کافی این چنین افکاری را از دست داده باشد
[ترجمه گوگل]بیایید فرض کنیم کسی به اندازه کافی دغدغه ای داشت تا چنین افکار را ببندد
[ترجمه گوگل]بیایید فرض کنیم کسی به اندازه کافی دغدغه ای داشت تا چنین افکار را ببندد
10. He described the killing as a dastardly act.
[ترجمه ترگمان]او این کشتار را یک عمل ناجوانمردانه خواند
[ترجمه گوگل]او این قتل را به عنوان یک اقدام دزدانه توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او این قتل را به عنوان یک اقدام دزدانه توصیف کرد
11. The prince swore she would be punished for her dastardly deeds.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده قسم می خورد که به خاطر کاره ای زشتش تنبیه خواهد شد
[ترجمه گوگل]شاهزاده سوگند خورده است که به خاطر اعمال دزدی او مجازات خواهد شد
[ترجمه گوگل]شاهزاده سوگند خورده است که به خاطر اعمال دزدی او مجازات خواهد شد
12. It's the story of a woman who plots a dastardly revenge on her unfaithful lover.
[ترجمه ترگمان]این داستان یک زن است که انتقام dastardly را از معشوق بی وفایی می کند
[ترجمه گوگل]این داستان یک زن است که انتقام بدخواهانه را بر عاشق بی اعتمادی خود میگذارد
[ترجمه گوگل]این داستان یک زن است که انتقام بدخواهانه را بر عاشق بی اعتمادی خود میگذارد
13. This way they reckoned that no news of their dastardly cruelty and cowardice would reach the outside world.
[ترجمه ترگمان]این طوری فکر می کردند که هیچ خبری از cruelty و بزدلی آن ها به دنیای بیرون نمی رسد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب آنها به این نتیجه رسیدند که هیچ خبری از ظلم و ستم و بدبختی آنها به جهان خارج نمی رسد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب آنها به این نتیجه رسیدند که هیچ خبری از ظلم و ستم و بدبختی آنها به جهان خارج نمی رسد
14. The penguin presses the pants into service for a dastardly diamond heist.
[ترجمه ترگمان]پنگوئن pants را برای کمک به یک سرقت الماس خیز می کند
[ترجمه گوگل]پنگوئن این شلوار را برای خیاطی الماس دزدانه فشار می دهد
[ترجمه گوگل]پنگوئن این شلوار را برای خیاطی الماس دزدانه فشار می دهد
15. But I will, at my earliest opportunity, pursue the dastardly suspicions raised by these most unexpected and perhaps revealing clues.
[ترجمه ترگمان]اما من در اولین فرصت، این سو ظن پست را دنبال می کنم که با این most و شاید آشکار کردن سرنخ ها، بزرگ شده باشد
[ترجمه گوگل]اما من، در اولین فرصت من، خواهم دید که سوء ظن هایی که توسط این نشانه های غیر منتظره و شاید افشاگر مطرح شده است را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]اما من، در اولین فرصت من، خواهم دید که سوء ظن هایی که توسط این نشانه های غیر منتظره و شاید افشاگر مطرح شده است را دنبال کنید
The attack on Poland was a dastardly act.
حمله به لهستان عمل ناجوانمردانهای بود.
کلمات دیگر: