کلمه جو
صفحه اصلی

fancy dress


جامه ی بالماسکه، لباس بالماسکه، بالماسکه

انگلیسی به فارسی

لباس فانتزی، لباس بالماسکه


لباس بالماسکه، بالماسکه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a masquerade costume, esp. one that represents a particular period or class of person.

• costume worn at a ball or masquerade
fancy dress is clothing that you wear for a party where people dress to look like particular characters, for example from history or stories.

جملات نمونه

1. Many of the dancers at the fancy dress ball wore colourful masks.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رقاصان در مهمانی شیک لباس ماسک رنگی به تن داشتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از رقاصها در توپ لباس فانتزی ماسک های رنگارنگ داشتند

2. I've got a cowboy outfit for the fancy dress party.
[ترجمه ترگمان]من یه لباس کابوی برای مهمونی بالماسکه دارم
[ترجمه گوگل]من یک لباس کابوی برای حزب لباس فانتزی کردم

3. Several of the managers donned fancy dress for the office party.
[ترجمه ترگمان]چند تن از مدیران لباس فانتزی برای مهمانی اداری به تن کردند
[ترجمه گوگل]تعدادی از مدیران لباس های خنده دار را برای حزب دفتر خریده اند

4. Guests were told to come in fancy dress.
[ترجمه ترگمان] مهمون ها گفتن که بیان تو لباس شیک
[ترجمه گوگل]مهمانان گفته بودند که در لباس فانتزی قرار بگیرند

5. I thought he was in fancy dress.
[ترجمه ترگمان] فکر می کردم تو یه لباس شیک - ه
[ترجمه گوگل]من فکر کردم او در لباس فانتزی بود

6. I'm going to the fancy dress party as Snow Queen, who are you going as?
[ترجمه ترگمان]من دارم میرم به مهمونی مجلل لباس \"اسنو کویین\"، تو کی هستی؟
[ترجمه گوگل]من به حزب لباس عجیب و غریب به عنوان برفی ملکه رفتن، که شما می خواهید به عنوان؟

7. Many of the dancers at the fancy dress ball wore colorful masks.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رقاصان در مهمانی شیک لباس ماسک رنگی به تن داشتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از رقاصها در توپ لباس فانتزی ماسک های رنگارنگ داشتند

8. He turned up at a fancy dress Easter dance in the guise of a white rabbit.
[ترجمه ترگمان]در لباس شب عید پاک، در لباس یک خرگوش سفید، سر و کله اش پیدا شد
[ترجمه گوگل]او در یک لباس فانتزی رقص عید پاک با پوشش خرگوش سفید ظاهر شد

9. Many of the marathon runners compete in fancy dress.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از runners ماراتن در لباس فانتزی رقابت می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دونده های ماراتن در لباس فانتزی رقابت می کنند

10. A mini ramp jam with fancy dress and the odd one foot tail grab ollie.
[ترجمه ترگمان]یک سراشیبی کوچک با لباس شیک و یک دم پای عجیب اولی که اولی را به دست می گیرد
[ترجمه گوگل]یک مامور رمپ مینی با لباس فانتزی و عجیب و غریب یک پا دم اولی

11. In their fancy dress, they ordered pizza before going by motorcade to the Tennessee ball.
[ترجمه ترگمان]آن ها در لباس فانتزی، قبل از رفتن به مهمانی کاروان موتوری تنسی، به پیتزا سفارش کردند
[ترجمه گوگل]آنها در لباس فانتزی خود، قبل از رفتن به اتوبوس به توپ تنسی، به پیتزا دستور دادند

12. A fancy dress parade again preceded the match, and there was a funfair, sideshows and trade stands.
[ترجمه ترگمان]یک نمایش خیالی دوباره پیش از مسابقه اسب دوانی برپا شده بود و در آنجا یک نمایش funfair و تجاری وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک رژه لباس فانتزی دوباره قبل از مسابقه بود، و سرگرم کننده بود، sideshows و پایه های تجاری وجود دارد

13. No, I am not going to a fancy dress party, but to work.
[ترجمه ترگمان]نه، من به یک مهمانی مجلل لباس نمی روم بلکه برای کار کردن
[ترجمه گوگل]نه، من به یک حزب لباس فانتزی نمی روم، بلکه کار می کنم

14. A masked fancy dress ball in Cannes, especially at the Villa Russe, was an event.
[ترجمه ترگمان]یک مهمانی بالماسکه در کن، به خصوص در ویلای Villa، رویدادی بود
[ترجمه گوگل]یک توپ لباس فانتزی مخفی در کن، به ویژه در ویلا روس، رویدادی بود

پیشنهاد کاربران

لباس تم - لباس شب

لباس مجلسی خاص و منحصر به فرد


کلمات دیگر: