(شیمی - داروسازی) کالومل (کلرور جیوه به فرمول hgcl - پودر سفیدی که در نور رنگ آن تیره می شود)
calomel
(شیمی - داروسازی) کالومل (کلرور جیوه به فرمول hgcl - پودر سفیدی که در نور رنگ آن تیره می شود)
انگلیسی به فارسی
(شیمی - داروسازی) کالومل (کلرور جیوه به فرمول HgCl - پودر سفیدی که در نور رنگ آن تیره میشود)
کالومل
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a white tasteless powder containing mercury, used as a laxative, fungicide, or purgative; mercurous chloride.
• white powder containing mercury (used as a laxative and as an antiseptic)
جملات نمونه
1. The College pharmacopoeia consisted largely of aloes, calomel, copper sulphate and croton oil.
[ترجمه ترگمان]کتاب های راهنمای کالج شامل aloes، calomel، سولفات مس و روغن croton بود
[ترجمه گوگل]فارماکوپه کالج عمدتا شامل آلفا، کالومل، سولفات مس و روغن کرتون بود
[ترجمه گوگل]فارماکوپه کالج عمدتا شامل آلفا، کالومل، سولفات مس و روغن کرتون بود
2. Where were the calomel pills and opium and brandy?
[ترجمه ترگمان]قرص های ضد آفتاب و تریاک و براندی کجا بودند؟
[ترجمه گوگل]قرصهای کالومل و تریاک و براندی کجا بودند؟
[ترجمه گوگل]قرصهای کالومل و تریاک و براندی کجا بودند؟
3. He purged himself with calomel.
[ترجمه ترگمان]خود را با calomel پاک کرد
[ترجمه گوگل]او خود را با کالومل تمیز کرد
[ترجمه گوگل]او خود را با کالومل تمیز کرد
4. The calomel electrode has a small pinhole opening or wick.
[ترجمه ترگمان]الکترود calomel سوراخ سوزنی کوچکی دارد که باز می شود یا فتیله
[ترجمه گوگل]الکترود کالومل دارای یک سوراخ کوچک و یا پیچ و مهره است
[ترجمه گوگل]الکترود کالومل دارای یک سوراخ کوچک و یا پیچ و مهره است
5. We have the saturated calomel electrode.
[ترجمه ترگمان]ما الکترود calomel اشباع شده را داریم
[ترجمه گوگل]ما الکترود کالومل اشباع داریم
[ترجمه گوگل]ما الکترود کالومل اشباع داریم
6. Besides carsickness I had frequent called bilious attacks, which elicited a course of twelve calomel tablets.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر carsickness مکرر، bilious را، که یک دوره از دوازده قرص calomel را استخراج می کرد، مکرر خوانده بودم
[ترجمه گوگل]علاوه بر اتومبیل های ضعیف، حملات مکرر به نام های بیضه داشتم که طی آن دوازده قرص کالومل ایجاد شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر اتومبیل های ضعیف، حملات مکرر به نام های بیضه داشتم که طی آن دوازده قرص کالومل ایجاد شد
7. Already the hospitals were worrying about the scarcity of quinine, calomel, opium, chloroform and iodine.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ها در حال حاضر نگران کمبود گنه گنه، calomel، تریاک، کلروفرم و ید بودند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بیمارستان ها در مورد کمبود کینین، کالومل، تریاک، کلروفرم و ید نگران بودند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بیمارستان ها در مورد کمبود کینین، کالومل، تریاک، کلروفرم و ید نگران بودند
8. We can measure the calcium content of the colored or turbid drink using the method of taking calcium electrode as indicator electrode, and calomel electrode as reference electrode.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم مقدار کلسیم از نوشیدنی رنگین و turbid را با استفاده از روش گرفتن الکترود کلسیم به عنوان الکترود نشانه و الکترود calomel به عنوان الکترود مرجع اندازه گیری کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم مقدار کلسیم نوشیدنی رنگی یا کثیف را با استفاده از روش الکترود کلسیم به عنوان الکترود شاخص و الکترودهای کالومل به عنوان الگوریتم مرجع اندازه گیری کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم مقدار کلسیم نوشیدنی رنگی یا کثیف را با استفاده از روش الکترود کلسیم به عنوان الکترود شاخص و الکترودهای کالومل به عنوان الگوریتم مرجع اندازه گیری کنیم
9. Cetylpyridinium chloride( CPC) solution is used as titrant. Smear membrane graphite electrode and calomel electrode are used as indicator electrode and reference electrode.
[ترجمه ترگمان]محلول کلرید Cetylpyridinium (CPC)به عنوان titrant استفاده می شود از الکترود گرافیتی و الکترود مرجع به عنوان الکترود و الکترود مرجع استفاده می شود
[ترجمه گوگل]محلول استیلپیریدیم کلرید (CPC) به عنوان تیترانت استفاده می شود الکترود گرافیت غشایی اسمور و الکترود کالومل به عنوان الکترود و الکترود مرجع استفاده می شود
[ترجمه گوگل]محلول استیلپیریدیم کلرید (CPC) به عنوان تیترانت استفاده می شود الکترود گرافیت غشایی اسمور و الکترود کالومل به عنوان الکترود و الکترود مرجع استفاده می شود
کلمات دیگر: