زرق وبرق، خودنمایی، جلوه فروشی
gaudiness
زرق وبرق، خودنمایی، جلوه فروشی
انگلیسی به فارسی
غنیمت
انگلیسی به انگلیسی
• garishness, loudness, tackiness
جملات نمونه
1. A universe of ineffable gaudiness spun itself out in his brain while the clock ticked on the wash-stand and the moon soaked with wet light his tangled clothes upon the floor.
[ترجمه ترگمان]در حالی که عقربه ساعت روی زمین تیک تاک می کرد و ماه خیس از نور خیس و خیس عرق روی زمین بود، دنیایی از gaudiness وصف ناپذیر به مغزش هجوم آورد
[ترجمه گوگل]یک جهان غرق شدن غیر قابل بیان، خود را در مغز خود چرخانده در حالی که ساعت در ایستادن شستشو نشان داده شد و ماه خیس شد و نور مرطوب لباس های درهم و برهم او بر روی زمین
[ترجمه گوگل]یک جهان غرق شدن غیر قابل بیان، خود را در مغز خود چرخانده در حالی که ساعت در ایستادن شستشو نشان داده شد و ماه خیس شد و نور مرطوب لباس های درهم و برهم او بر روی زمین
2. Gaudiness and its companion brilliance, are your birthright as a bicyclist!
[ترجمه ترگمان]استعداد و استعدادش، حق و حقوق شما به عنوان یک bicyclist است!
[ترجمه گوگل]زرق و برق و زرق و برق همراه آن، حق اولویت شما به عنوان یک دوچرخه سوار است!
[ترجمه گوگل]زرق و برق و زرق و برق همراه آن، حق اولویت شما به عنوان یک دوچرخه سوار است!
3. July, yearses ~ now, at Kun mountain gaudiness plastic hardware product limited company work.
[ترجمه ترگمان]ژوئیه، yearses در حال حاضر، در یک شرکت محدود سخت افزار پلاستیکی کار شرکت را محدود می کند
[ترجمه گوگل]جولای، سال ها ~ در حال حاضر، در Kun کوه غرور پلاستیکی محصول سخت افزار محصول محدود شرکت
[ترجمه گوگل]جولای، سال ها ~ در حال حاضر، در Kun کوه غرور پلاستیکی محصول سخت افزار محصول محدود شرکت
4. The whole individual takes a kind of overbearing gaudiness.
[ترجمه ترگمان]تمام افراد یک نوع of overbearing را به خود می گیرند
[ترجمه گوگل]کل فرد نوعی غوغای غالب را می گیرد
[ترجمه گوگل]کل فرد نوعی غوغای غالب را می گیرد
5. Gaudiness as a kind of aesthetic style rises in postmodern society.
[ترجمه ترگمان]gaudiness به عنوان نوعی سبک هنری در جامعه پست مدرن بالا می رود
[ترجمه گوگل]سرسختی به عنوان یک نوع زیبایی شناختی در جامعه پست مدرن افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]سرسختی به عنوان یک نوع زیبایی شناختی در جامعه پست مدرن افزایش می یابد
6. The European antique furniture are gaudiness.
[ترجمه ترگمان]اثاثیه قدیمی اروپایی پر زرق و برق هستند
[ترجمه گوگل]مبلمان آنتیک اروپایی درهم آمیخته است
[ترجمه گوگل]مبلمان آنتیک اروپایی درهم آمیخته است
7. Gaudiness is not only an aesthetic style, but also linked with the changes of economy, politics, culture and value orientation.
[ترجمه ترگمان]gaudiness نه تنها یک سبک زیبایی شناختی است بلکه با تغییر اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جهت گیری ارزش مرتبط است
[ترجمه گوگل]جادوگری نه تنها سبک زیباییشناختی است، بلکه با تغییرات اقتصادی، سیاست، فرهنگ و ارزش گذاری نیز مرتبط است
[ترجمه گوگل]جادوگری نه تنها سبک زیباییشناختی است، بلکه با تغییرات اقتصادی، سیاست، فرهنگ و ارزش گذاری نیز مرتبط است
8. If so, I think that shows style: an understated elegance with just a touch of gaudiness.
[ترجمه ترگمان]اگر اینطور است، من فکر می کنم که این سبک نشان می دهد: یک ظرافت ساده و تنها با یک لمس of
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، من فکر می کنم که سبک را نشان می دهد: ظرافت نامطلوب با یک لمس غم انگیز
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، من فکر می کنم که سبک را نشان می دهد: ظرافت نامطلوب با یک لمس غم انگیز
9. Bacon once used such scratches to express the suppressed vitality in human body, and to show a kind of 'ghostlike gaudiness ' (Robert Hughes) in the picture effectiveness.
[ترجمه ترگمان]بیکن زمانی از چنین خراش های برای بیان سرزندگی سرکوب شده بدن انسان استفاده کرده و نوعی of gaudiness (Robert Hughes)را در اثربخشی تصویر نشان دهد
[ترجمه گوگل]بیکن یک بار از چنین خش هایی برای بیان حیاتی سرکوب شده در بدن انسان استفاده کرد و برای نشان دادن نوعی 'غم انگیز روحانی' (رابرت هیوز) در تأثیر تصویر
[ترجمه گوگل]بیکن یک بار از چنین خش هایی برای بیان حیاتی سرکوب شده در بدن انسان استفاده کرد و برای نشان دادن نوعی 'غم انگیز روحانی' (رابرت هیوز) در تأثیر تصویر
10. Ode, which is from the book of Songs, Chu"s Tombs, requires the language gaudiness, gorgeous style of writing, the metre and sentence type. The end part usually talks about gain and loss. Mr. "
[ترجمه ترگمان]قصیده، که از کتاب آهنگ ها، Tombs چو، به زبان gaudiness، سبک جذاب نوشته، متر و نوع محکومیت نیاز دارد بخش پایانی معمولا در مورد به دست آوردن و از دست دادن است اقای
[ترجمه گوگل]اود، که از کتاب آهنگ ها، گروگان های چو است، نیاز به زرق و برق زبان، سبک زرق و برق دار نوشتن، متر و نوع حکم است قسمت انتهایی معمولا درباره سود و زیان صحبت می کند آقای '
[ترجمه گوگل]اود، که از کتاب آهنگ ها، گروگان های چو است، نیاز به زرق و برق زبان، سبک زرق و برق دار نوشتن، متر و نوع حکم است قسمت انتهایی معمولا درباره سود و زیان صحبت می کند آقای '
11. Especially analysis and discuss deeply on the motivation of artists' aesthetic pursuit in the special history time as cynicism, Popi, gaudiness and so on.
[ترجمه ترگمان]به خصوص آنالیز و بحث عمیق در مورد انگیزه پی گیری زیبایی شناسی هنرمندان در تاریخ خاص به عنوان cynicism، Popi، gaudiness و غیره
[ترجمه گوگل]به ویژه تجزیه و تحلیل و عمیقا در مورد انگیزه ای از زیبایی شناسی هنرمندان در تاریخ زمان خاص به عنوان بدبینی، پاپی، متلاشیکننده و غیره صحبت کنید
[ترجمه گوگل]به ویژه تجزیه و تحلیل و عمیقا در مورد انگیزه ای از زیبایی شناسی هنرمندان در تاریخ زمان خاص به عنوان بدبینی، پاپی، متلاشیکننده و غیره صحبت کنید
12. Bacon once used such scratches to express the suppressed vitality in human body, and to show a kind of 'ghostlike gaudiness ' in the picture effectiveness.
[ترجمه ترگمان]بیکن زمانی از چنین خراش های برای بیان سرزندگی سرکوب شده بدن انسان استفاده کرده، و نوعی ghostlike gaudiness در اثربخشی تصویر نشان دهد
[ترجمه گوگل]بیکن یک بار از چنین خش هایی برای بیان حیاتی سرکوب شده در بدن انسان استفاده کرد و برای نشان دادن نوعی 'غریبانه روحانی' در تأثیر تصویر
[ترجمه گوگل]بیکن یک بار از چنین خش هایی برای بیان حیاتی سرکوب شده در بدن انسان استفاده کرد و برای نشان دادن نوعی 'غریبانه روحانی' در تأثیر تصویر
13. Ms Xu conceives that the success of a hotel is not based on its luxury or gaudiness but on a lucid orientation and a full play of its strength.
[ترجمه ترگمان]خانم Xu تصور می کند که موفقیت یک هتل نه براساس تجملات و یا gaudiness بلکه در جهت گیری روشن و یک نمایش کامل از قدرت آن است
[ترجمه گوگل]خانم ژو تصور می کند که موفقیت یک هتل براساس لوکس یا غریب آن نیست، بلکه در جهت گیری روشن و بازی کامل از قدرت آن است
[ترجمه گوگل]خانم ژو تصور می کند که موفقیت یک هتل براساس لوکس یا غریب آن نیست، بلکه در جهت گیری روشن و بازی کامل از قدرت آن است
14. The poets of Huajian School were enlightened by the tales of Taoist culture, which set the poets to fly their imagination, thus adding touches of gaudiness and discernible beauty to Hua-jan Ci.
[ترجمه ترگمان]شاعران مدرسه Huajian از داستان های فرهنگ Taoist الهام گرفته بودند، که شاعران را بر آن می داشت که نیروی تخیل خود را به پرواز درآورند و در نتیجه adding of و زیبایی قابل تشخیص را با Ci نشان می دادند
[ترجمه گوگل]شاعران مدرسه Huajian توسط داستان های فرهنگ دایوسی روشن شد، که شاعران را برای تخیل خود به پرواز درآورد، و به این ترتیب حوا یان سی، لمس غم و اندوه و زیبایی قابل توجهی را اضافه کرد
[ترجمه گوگل]شاعران مدرسه Huajian توسط داستان های فرهنگ دایوسی روشن شد، که شاعران را برای تخیل خود به پرواز درآورد، و به این ترتیب حوا یان سی، لمس غم و اندوه و زیبایی قابل توجهی را اضافه کرد
کلمات دیگر: