کلمه جو
صفحه اصلی

day by day


روز به روز، کم کم

انگلیسی به انگلیسی

• each day, every day

جملات نمونه

1. Water dropping day by day wears the hardest rock away.
[ترجمه ترگمان]روزی که همه چیز را از دست می دهد، سخت تر از آن است که سنگ را از آن بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]روز به روز آب از بین می رود سخت ترین سنگ را دور می زند

2. Things go on day by day.
[ترجمه ترگمان]روزها همه چیز خراب می شود
[ترجمه گوگل]همه چیز روز به روز ادامه دارد

3. We will muddle through and just play it day by day.
[ترجمه ترگمان]ما گیج می شویم و آن را روز به روز نمایش می دهیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق آن سر و صدا خواهیم کرد و فقط آن را روز به روز بازی خواهیم کرد

4. Activists are increasing in number day by day.
[ترجمه ترگمان]فعالان در روز تعداد رو به افزایش هستند
[ترجمه گوگل]فعالان روز به روز در حال افزایش هستند

5. Day by day the structure heightened.
[ترجمه ترگمان]روز به روز افزایش می یافت
[ترجمه گوگل]روز به روز ساختار افزایش می یابد

6. Day by day he became weaker.
[ترجمه ترگمان]روز به روز ضعیف تر می شد
[ترجمه گوگل]روز به روز ضعیفتر شد

7. Day by day the disappointed lover peaked and pined.
[ترجمه ترگمان]روز، معشوق نومید به اوج خود رسید و حسرت می خورد
[ترجمه گوگل]روزی روزگاری عاشق ناامید شد

8. I live for the moment, day by day, not for the past.
[ترجمه ترگمان]من برای لحظه ای زندگی می کنم، هر روز، نه برای گذشته
[ترجمه گوگل]من برای لحظه ای، روز به روز، نه برای گذشته زندگی می کنم

9. Day by day the situation is improving.
[ترجمه ترگمان]روز به روز بهتر می شود
[ترجمه گوگل]روز به روز وضعیت بهبود می یابد

10. Competition is getting hotter day by day.
[ترجمه ترگمان]رقابت روز گرم تر می شود
[ترجمه گوگل]رقابت روز به روز گرمتر می شود

11. Day by day he grew weaker.
[ترجمه ترگمان]روز به روز ضعیف تر می شد
[ترجمه گوگل]روز به روز او ضعیف تر شد

12. Day by day she learnt more about her job.
[ترجمه ترگمان]روز به روز از کارش بیشتر یاد می گرفت
[ترجمه گوگل]روز به روز او بیشتر در مورد کار او آموخت

13. The old man's health dwindled slowly day by day.
[ترجمه ترگمان]روز به روز حالش به تدریج کم می شد
[ترجمه گوگل]سلامت سالمندان روز به روز به آرامی در حال افزایش است

14. Her health was improving day by day.
[ترجمه ترگمان]سلامت او روز به روز در حال بهبود بود
[ترجمه گوگل]سلامت او روز به روز بهبود یافت

15. Day by day his condition improved.
[ترجمه ترگمان]روز به روز بهبود یافت
[ترجمه گوگل]روز به روز وضعیت او بهبود یافت

پیشنهاد کاربران

روز به روز

به معنی روز به روز، ، اصطلاح به کار می رود برای بیان مداومت کاری، یا فزایش یا کاهش پیوسته چیزی. .


کلمات دیگر: