کلمه جو
صفحه اصلی

fantastically


ازروی وسواس، بوالهوسانه، ازروی خیال یاتوهم، بطورغریب وعجیب

انگلیسی به انگلیسی

• in a fantastic manner, fabulously; in an imaginary manner; oddly, strangely

جملات نمونه

1. He was fantastically handsome— I just fell for him right away.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی خوشگل بود - همین الان براش افتاده بودم -
[ترجمه گوگل]او فوق العاده خوش تیپ بود - من فقط برای او سقوط کرد

2. You did fantastically well in the exam.
[ترجمه ترگمان]شما در امتحان خیلی خوب عمل کردید
[ترجمه گوگل]شما در امتحان عالی بودید

3. They're doing fantastically well this season.
[ترجمه ترگمان]آن ها در این فصل خیلی خوب عمل می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در این فصل فوق العاده خوب عمل می کنند

4. Their fantastically long tails danced behind like bridal trains and burst into colour when they caught the sun's final rays.
[ترجمه ترگمان]دنباله های بلند مدت آن ها مانند قطارهای bridal می رقصیدند و وقتی آخرین اشعه خورشید را می گرفتند به رنگ خود درآمدند
[ترجمه گوگل]دماهای فوقالعادهای طولانی در پشت قطارهای عروسک رقم خوردند و هنگامی که اشعههای نهایی خورشید را گرفتند، به رنگ تبدیل شدند

5. Their weapons were just as fantastically varied: M-2 carbines.
[ترجمه ترگمان]سلاح های آن ها بسیار متفاوت بود: M مسی و ۲ تفنگ
[ترجمه گوگل]سلاح های آنها نیز به همان اندازه فوق العاده متنوع بود: M-2 کارابین

6. The ball flew fantastically well in the air of that glen and sat invitingly on its lively turf.
[ترجمه ترگمان]توپ در هوای دره گلن با سرعت بسیار پرواز کرد و روی چمن lively نشست
[ترجمه گوگل]توپ از لحاظ فوق العاده خوب در هوا گلن پرواز کرد و با نشاط در جبهه پر جنب و جوش نشسته بود

7. Angels vs Demons Chess Set: Fantastically designed polyresin Angels and Demons Chess Set with detailed, hand - painted pieces.
[ترجمه ترگمان]فرشتگان با بازی شطرنج بازی: Fantastically با قطعات با دست و تصویر با جزئیات، polyresin فرشتگان و بازی شطرنج را طراحی کرد
[ترجمه گوگل]فرشتگان در مقابل شیاطین مجموعه: شگفت انگیز فرشتگان و شیاطین ظریف طراحی شده با قطعات دقیق، دست نقاشی شده

8. American society's fantastically skewed distribution of wealth stands as one of the main structural fault lines underpinning the Crash.
[ترجمه ترگمان]توزیع نامتوازن عامه مردم آمریکا به عنوان یکی از خطوط اصلی نقص ساختاری که این تصادف را پی ریزی می کند، ایستاده است
[ترجمه گوگل]توزیع ثروت آمیز جامعه آمریکا از ثروت به عنوان یکی از اصلی ترین خطاهای ساختاری ساختاری که بر پایه سقوط است، ایستاده است

9. He is working fantastically hard and it will be great to get him back this season.
[ترجمه ترگمان]او بسیار سخت کار می کند و برای برگرداندن او به این فصل بسیار خوب خواهد بود
[ترجمه گوگل]او کار فوق العاده سختی است و عالی خواهد بود تا او را در این فصل به دست آورد

10. If you exaggerate, you will sound fantastically American.
[ترجمه ترگمان]اگر مبالغه کنید، شما فوق العاده آمریکایی خواهید بود
[ترجمه گوگل]اگر شما اغراق می کنید، شما به طور عجیب و غریب آمریکایی خواهید گفت

11. Bruges is a fantastically beautiful old town -- a Flemish Venice with quiet canals, old cathedrals and Renaissance masterpieces.
[ترجمه ترگمان]Bruges شهر قدیمی بسیار زیبایی است - یک ونیز فلاندری با کانال های آرام، کلیساهای جامع قدیمی و شاهکارهای رنسانس
[ترجمه گوگل]بریج یک شهر زیبا و فوق العاده زیبا است - ونیز فلانه ای با کانال های آرام، کلیساهای قدیمی و شاهکارهای رنسانس

12. Before these fantastically attractive flowers of violet and red and yellow, unkindness melted away.
[ترجمه ترگمان]پیش از این گل های فوق العاده جذاب بنفش و قرمز و زرد، unkindness ذوب شد
[ترجمه گوگل]قبل از این گل های بسیار جذاب از بنفش، قرمز و زرد، بی تفاوتی ذوب گردید

13. It was these new immigrants who fuelled the fantastically opulent and innovative nightlife culture town.
[ترجمه ترگمان]این مهاجران جدید بودند که به شهر فرهنگ زندگی شبانه فوق العاده و سرشار از نوآوری شبانه دامن زدند
[ترجمه گوگل]این مهاجران جدید بودند که شهر فرهنگی شب زنده داری فوق العاده با شکوه و نوآورانه را پرورش می دادند

14. Membership fees at the big clubs are fantastically high.
[ترجمه ترگمان]هزینه عضویت در باشگاه های بزرگ بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]هزینه عضویت در باشگاه های بزرگ فوق العاده بالا است

پیشنهاد کاربران

Teachers of language teaches fantastically
معلمان زبان، فوق العاده تدریس می کند

بطور فوق العاده

خیالی ، خیال انگیز، رویا پردازانه


کلمات دیگر: