(جراحی) برداشتن همه یا (معمولا) بخشی از معده، عمل معده، معده برداری، گواره برداری، جراحی عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
gastrectomy
(جراحی) برداشتن همه یا (معمولا) بخشی از معده، عمل معده، معده برداری، گواره برداری، جراحی عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
انگلیسی به فارسی
(جراحی) عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
گاسترکتومی
انگلیسی به انگلیسی
• surgical removal of part or all of the stomach
جملات نمونه
1. Some medical treatments, such as partial gastrectomy, may also lead to osteoporosis.
[ترجمه ترگمان]برخی درمان های پزشکی مانند as جزئی نیز ممکن است منجر به پوکی استخوان شوند
[ترجمه گوگل]برخی از درمان های پزشکی مانند گاسترکتومی جزئی ممکن است به پوکی استخوان منجر شود
[ترجمه گوگل]برخی از درمان های پزشکی مانند گاسترکتومی جزئی ممکن است به پوکی استخوان منجر شود
2. Both patients underwent subtotal gastrectomy without complications.
[ترجمه ترگمان]هر دو بیمار تحت subtotal gastrectomy بدون عوارض قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]هر دو بیمار بدون عوارض گاسترکتومی زیر جلدی تحت عمل جراحی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]هر دو بیمار بدون عوارض گاسترکتومی زیر جلدی تحت عمل جراحی قرار گرفتند
3. The experience of partial gastrectomy indicates that the time required for de novo growth of gastric carcinoma is about 15 years.
[ترجمه ترگمان]تجربه of جزیی نشان می دهد که زمان مورد نیاز برای رشد novo of gastric حدود ۱۵ سال است
[ترجمه گوگل]تجربه گاسترکتومی جزئی نشان می دهد که زمان لازم برای رشد دی نووای کارسینوم معده حدود 15 سال است
[ترجمه گوگل]تجربه گاسترکتومی جزئی نشان می دهد که زمان لازم برای رشد دی نووای کارسینوم معده حدود 15 سال است
4. If these results can be confirmed, chemotherapy without gastrectomy should be the treatment of choice for agressive gastric lymphomas.
[ترجمه ترگمان]اگر این نتایج را می توان تایید کرد، شیمی درمانی بدون gastrectomy باید درمان انتخاب برای agressive gastric gastric باشد
[ترجمه گوگل]اگر این نتایج می تواند تایید شود، شیمی درمانی بدون گاسترکتومی باید درمان انتخابی برای لنفوم های شدید معده باشد
[ترجمه گوگل]اگر این نتایج می تواند تایید شود، شیمی درمانی بدون گاسترکتومی باید درمان انتخابی برای لنفوم های شدید معده باشد
5. In three men gastrectomy may have been the cause and in two poor nutrition may have been responsible.
[ترجمه ترگمان]در سه مرد ممکن است مسبب اصلی و در دو تغذیه ضعیف بوده باشد
[ترجمه گوگل]در سه مرد گاسترکتومی ممکن است عامل اصلی باشد و در دو مورد تغذیه نامناسب ممکن است مسئول باشد
[ترجمه گوگل]در سه مرد گاسترکتومی ممکن است عامل اصلی باشد و در دو مورد تغذیه نامناسب ممکن است مسئول باشد
6. All endoscopic biopsy specimens and gastrectomy material were reviewed and classified according to the proposals of Isaacson etal.
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری از نمونه ها و مواد gastrectomy با توجه به پیشنهادها of etal مورد بررسی و دسته بندی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تمام نمونه های بیوپسی اندوسکوپیک و مواد گاسترکتومی بر اساس پیشنهادات ایزاکونون استاندارد مورد بررسی و طبقه بندی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تمام نمونه های بیوپسی اندوسکوپیک و مواد گاسترکتومی بر اساس پیشنهادات ایزاکونون استاندارد مورد بررسی و طبقه بندی قرار گرفتند
7. Total gastrectomy is a very important mode of therapy for gastric cancer.
[ترجمه ترگمان]کل gastrectomy یک روش درمان بسیار مهم برای سرطان معده است
[ترجمه گوگل]مجموع گاسترکتومی یک روش بسیار مهم برای درمان سرطان معده است
[ترجمه گوگل]مجموع گاسترکتومی یک روش بسیار مهم برای درمان سرطان معده است
8. Objective To protect normal spleen during gastrectomy.
[ترجمه ترگمان]هدف حفاظت از طحال طبیعی در دوران gastrectomy
[ترجمه گوگل]هدف حفاظت از طحال طبیعی در هنگام گاسترکتومی
[ترجمه گوگل]هدف حفاظت از طحال طبیعی در هنگام گاسترکتومی
9. It is always completely alleviated by total gastrectomy.
[ترجمه ترگمان]همیشه به طور کامل از طریق gastrectomy کل کاهش پیدا می کند
[ترجمه گوگل]این است که همیشه به طور کامل توسط gastrectomy کامل کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]این است که همیشه به طور کامل توسط gastrectomy کامل کاهش می یابد
10. Partial gastrectomy was performed in four cases, distal gastric curative resection in one case, and local wedgy resection in one case.
[ترجمه ترگمان]gastrectomy نسبی در چهار مورد انجام شد، resection curative شکمی در یک مورد، و wedgy resection محلی در یک مورد
[ترجمه گوگل]گاسترکتومی جزئی در چهار مورد، رزکسیون جراحی دیستال معده در یک مورد و رزکسیون جراحی موضعی در یک مورد انجام شد
[ترجمه گوگل]گاسترکتومی جزئی در چهار مورد، رزکسیون جراحی دیستال معده در یک مورد و رزکسیون جراحی موضعی در یک مورد انجام شد
11. Objective To observe the long-term effects after total gastrectomy with grafting jejunal segment for gastric and pyloric reconstruction for the treatment of gastric cancer.
[ترجمه ترگمان]هدف برای مشاهده اثرات بلند مدت بعد از کل gastrectomy با بخش jejunal grafting برای بازسازی gastric و pyloric برای درمان سرطان معده
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات درازمدت پس از کل گاسترکتومی با بخش جونده جفت شدن برای بازسازی معده و پیلوری برای درمان سرطان معده است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات درازمدت پس از کل گاسترکتومی با بخش جونده جفت شدن برای بازسازی معده و پیلوری برای درمان سرطان معده است
12. Result Subtotal gastrectomy including the lesion is better than other methods.
[ترجمه ترگمان]نتیجه Subtotal شامل ضایعه بهتر از دیگر روش ها است
[ترجمه گوگل]نتیجه گاسترکتومی زیرمجموعه شامل ضایعه بهتر از سایر روش ها است
[ترجمه گوگل]نتیجه گاسترکتومی زیرمجموعه شامل ضایعه بهتر از سایر روش ها است
13. Procedures after the discovery of these tumours have varied from mere follow up to radical gastrectomy.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل ها پس از کشف این تومورهای سرطانی از پی گیری صرف به gastrectomy رادیکال متفاوت بوده است
[ترجمه گوگل]روشها پس از کشف این تومورها از پیگیری پیوسته به گاسترکتومی رادیکال متفاوت است
[ترجمه گوگل]روشها پس از کشف این تومورها از پیگیری پیوسته به گاسترکتومی رادیکال متفاوت است
14. Objective : To investigate the diagnosis and management of delayed gastric emptying ( DGE ) after gastrectomy.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی تشخیص و مدیریت تخلیه gastric به تاخیر (DGE)بعد از gastrectomy
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تشخیص و درمان پس از تخلیه معده (DGE) پس از گاسترکتومی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تشخیص و درمان پس از تخلیه معده (DGE) پس از گاسترکتومی
کلمات دیگر: