کلمه جو
صفحه اصلی

milometer

انگلیسی به فارسی

میلیمرتر


انگلیسی به انگلیسی

• (british) odometer, device for measuring distance traversed (as by an automobile)

جملات نمونه

1. The milometer says 3000 miles, but the last MOT certificate says 5000 miles.
[ترجمه ترگمان]The ۳۰۰۰ مایل می گوید، اما آخرین گواهی MOT ۵۰۰۰ مایل می گوید
[ترجمه گوگل]میلیمتر 3000 مایل می گوید، اما آخرین گواهینامه MOT می گوید 5000 مایل

2. It has got a water bottle, a milometer, a speedometer, a yellow saddle, and very thin racing wheels.
[ترجمه ترگمان]یک بطری آب، یک کیلومتر شمار، یک کیلومتر شمار، یک زین زرد و یک چرخ بسیار نازک
[ترجمه گوگل]این یک بطری آب، یک میلیمتر، یک سرعت سنج، زین زرد و چرخ های مسابقه ای بسیار نازک است

3. Just above the milometer was a small computer screen, and Jack guessed that she would find that pretty disconcerting.
[ترجمه ترگمان]درست بالای صفحه مانیتور یک صفحه کامپیوتر کوچک بود و جک حدس زده بود که او آن را گیج می کند
[ترجمه گوگل]درست بالای میلومتر، یک صفحه کوچک کامپیوتری بود، و جک حدس زد که او آن را کاملا مخوف پیدا خواهد کرد

4. For the most part, the Land Rover milometer was my measure, but there was never a day when I did not walk more.
[ترجمه ترگمان]بیشتر از همه، سرزمین کاوشگر زمینی، اندازه من بود، اما هرگز روزی نبود که من بیش از این راه نروم
[ترجمه گوگل]در بیشتر موارد، سنجش لندرور اندازه من بود، اما هیچ وقت روزی نبود که بیشتر راه بروم

5. She never learned how to read a milometer,or any meter.
[ترجمه ترگمان]او هرگز یاد نگرفت چگونه یک milometer و یا هر متر را بخواند
[ترجمه گوگل]او هرگز آموخت که چگونه یک میلیومتر یا هر متر را بخواند

6. Somehow the taxi-driver kept glancing at the milometer.
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی همچنان به the نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]به هر حال راننده تاکسی نگاهی به میلمورد نگاه داشت

7. I at the map and then at the milometer.
[ترجمه ترگمان]به نقشه نگاه می کنم و بعد به the
[ترجمه گوگل]من در نقشه و سپس در میلومتر

8. The reading on the milometer is eight yuan and fifty fen.
[ترجمه ترگمان]خواندن روزنامه milometer ۸ تا fifty و پنجاه تا سقوط کرده
[ترجمه گوگل]خواندن mmometer هشت یوان و پنجاه فنجان است

9. Many people would rather bargain with the taxi driver than pay the fee according the milometer .
[ترجمه ترگمان]به گفته the، بسیاری از مردم ترجیح می دهند با راننده تاکسی چانه بزنند تا هزینه را پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد با راننده تاکسی مقرون به صرفه تر می شوند تا هزینه های مربوط به میلی متر را پرداخت کنند

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. I looked at the map and then at the milometer.
[ترجمه ترگمان]به نقشه نگاه کردم و بعد به the
[ترجمه گوگل]من به نقشه نگاه کردم و سپس در میلومتر

12. Somehow hte taxi - driver kept glancing at the milometer.
[ترجمه ترگمان]یک جورایی راننده تاکسی به the نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]تاکسی Hte تا حدودی - راننده نگاهی به میلیمتر نگاه داشت

13. I looked at the map and than at the milometer.
[ترجمه ترگمان]به نقشه نگاه کردم تا به the
[ترجمه گوگل]من به نقشه نگاه کردم و نسبت به میلیمتر

پیشنهاد کاربران

نشانگر مایل شمار اتومبیل


کلمات دیگر: