سخن سرا، سخن پرداز، استاد سخن، واژهساز
wordsmith
سخن سرا، سخن پرداز، استاد سخن، واژهساز
انگلیسی به فارسی
سخنسرا، سخنپرداز، استاد سخن
مخترع واژهها، واژهساز
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: one who uses language with especial skill or craft, such as a professional writer.
• مترادف: author, penman, writer
• مشابه: man of letters, poet, scribe
• مترادف: author, penman, writer
• مشابه: man of letters, poet, scribe
• (2) تعریف: one who coins new words or phrases.
• مترادف: neologist
• مترادف: neologist
• author, one who writes professionally; one who is skilled in using words
جملات نمونه
1. It's tempting to wonder what he'd make of wordsmiths all around re-writing his work; mellowed out or gobsmacked?
[ترجمه ترگمان]خیلی وسوسه کننده است که ببیند او از کجا امده است و کارش را دوباره انجام می دهد، نرم می شود یا نرم می شود؟
[ترجمه گوگل]این وسوسه انگیز است که تعجب کنید که او چه چیزی را از واژه نویسان می خواسته است تا کار خود را دوباره نوشت خجالت کشیدم یا خندیدم
[ترجمه گوگل]این وسوسه انگیز است که تعجب کنید که او چه چیزی را از واژه نویسان می خواسته است تا کار خود را دوباره نوشت خجالت کشیدم یا خندیدم
2. I've been a wordsmith since my hand could hold a pen.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که دستم قادر به گرفتن یک خودکار است، این کلمات را به زبان آورده ام
[ترجمه گوگل]من یک کلمه بودم چون دست من یک قلم داشت
[ترجمه گوگل]من یک کلمه بودم چون دست من یک قلم داشت
3. Anne Michaels, a Canadian poet and no mean wordsmith herself, describes "An Equal Stillness" as "a first novel of uncommon power". Praise to be heeded.
[ترجمه ترگمان]آن Michaels، یک شاعر کانادایی و نه mean خودش، \"An برابر\" را به عنوان \"اولین رمان قدرت غیر معمول\" توصیف می کند خدا را شکر که به کسی توجه نمی کنند
[ترجمه گوگل]آن مایکلز، یک شاعر کانادایی و بدون معنی خودش، توصیف �سکوت برابر� به عنوان �اولین رمان قدرت غیرمعمول� است ستایش، توجه شود
[ترجمه گوگل]آن مایکلز، یک شاعر کانادایی و بدون معنی خودش، توصیف �سکوت برابر� به عنوان �اولین رمان قدرت غیرمعمول� است ستایش، توجه شود
4. On investigation, we find one outstanding wordsmith whose prose decisively influenced the lovely cadences of the King James translation.
[ترجمه ترگمان]در تحقیقات، ما یکی از wordsmith برجسته را می یابیم که نثر او به طور قاطع بر روی سنگ های زیبای ترجمه شاه جیمز تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]در مورد تحقیقات، ما یک کلمه برجسته را پیدا کردیم که پروس آن به طور واضحی از ویژگی های دوست داشتنی ترجمه پادشاه جیمز تأثیر می پذیرفت
[ترجمه گوگل]در مورد تحقیقات، ما یک کلمه برجسته را پیدا کردیم که پروس آن به طور واضحی از ویژگی های دوست داشتنی ترجمه پادشاه جیمز تأثیر می پذیرفت
5. This long-winded wordsmith "punctiliously shifts paradigms" and "expeditiously ensures the numerical veracity of weekly sales reports. "
[ترجمه ترگمان]این wordsmith دراز مدت \"پارادایم ها\" را به اجرا می گذارد \"و\" سریع \" صحت عددی گزارش ها فروش هفتگی را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این واژه های طولانی مدت 'به شیوهای متناقض پارادایمها را تغییر می دهند' و 'به سرعت به ارزیابی عددی گزارش های هفتگی فروش اطمینان می دهد '
[ترجمه گوگل]این واژه های طولانی مدت 'به شیوهای متناقض پارادایمها را تغییر می دهند' و 'به سرعت به ارزیابی عددی گزارش های هفتگی فروش اطمینان می دهد '
6. That may be because I am a wordsmith, but also because it is the most mature.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به این دلیل باشد که من یک wordsmith هستم، بلکه به این دلیل است که it کامل است
[ترجمه گوگل]این ممکن است به این دلیل باشد که من یک کلمه است، اما همچنین به دلیل آن است که بالغ ترین
[ترجمه گوگل]این ممکن است به این دلیل باشد که من یک کلمه است، اما همچنین به دلیل آن است که بالغ ترین
7. With all his talent as a wordsmith, he was also a gifted cartoonist.
[ترجمه ترگمان]او با تمام استعداد خود به عنوان یک کاریکاتوریست، یک کاریکاتوریست بااستعداد بود
[ترجمه گوگل]با تمام استعدادش به عنوان یک قاتل، او همچنین یک کارتونیست باهوش بود
[ترجمه گوگل]با تمام استعدادش به عنوان یک قاتل، او همچنین یک کارتونیست باهوش بود
8. Using WordSmith software we also analyzed the frequency of words composing the titles of 7985 papers and found the common research interests and the hot topics of the double sides.
[ترجمه ترگمان]ما با استفاده از نرم افزار WordSmith، فراوانی واژه ها را تحلیل کردیم و عناوین مقالات ۷۹۸۵ را تنظیم کردیم و علایق تحقیقاتی مشترک و موضوعات داغ دو طرف را پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از نرم افزار WordSmith، ما همچنین فرکانس کلمات را که حاوی عناوین 7985 مقاله است، مورد بررسی قرار دادیم و منافع تحقیقاتی مشترک و موضوعات داغ دو طرف را مورد بررسی قرار دادیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از نرم افزار WordSmith، ما همچنین فرکانس کلمات را که حاوی عناوین 7985 مقاله است، مورد بررسی قرار دادیم و منافع تحقیقاتی مشترک و موضوعات داغ دو طرف را مورد بررسی قرار دادیم
9. With all histalentas wordsmith, he was also a gifted cartoonist.
[ترجمه ترگمان]با همه histalentas wordsmith، او یک کاریکاتوریست با استعداد بود
[ترجمه گوگل]با تمام واژه های هیستالنتوس، او همچنین یک کارتونیست باهوش بود
[ترجمه گوگل]با تمام واژه های هیستالنتوس، او همچنین یک کارتونیست باهوش بود
10. A: Become a great wordsmith.
[ترجمه ترگمان]الف: یک نویسنده بزرگ بشو
[ترجمه گوگل]A تبدیل شدن به یک کلمه بزرگ
[ترجمه گوگل]A تبدیل شدن به یک کلمه بزرگ
11. Become a great wordsmith.
[ترجمه ترگمان]یه نویسنده بزرگ بشو
[ترجمه گوگل]تبدیل شدن به یک کلمه بزرگ
[ترجمه گوگل]تبدیل شدن به یک کلمه بزرگ
12. In today's review section Anthony Edwards, playwright, poet, novelist and general wordsmith, talks about his glittering career.
[ترجمه ترگمان]در بخش بررسی امروز آنتونی ادواردز، نمایشنامه نویس، شاعر، رمان نویس و ژنرال wordsmith، در مورد شغل درخشان خود صحبت می کند
[ترجمه گوگل]در بخش بازبینی امروز، آنتونی ادواردز، نمایشنامه نویس، شاعر، رمان نویس و اسطوره عمومی، در باره کار پر زرق و برق خود صحبت می کند
[ترجمه گوگل]در بخش بازبینی امروز، آنتونی ادواردز، نمایشنامه نویس، شاعر، رمان نویس و اسطوره عمومی، در باره کار پر زرق و برق خود صحبت می کند
13. It's a matter for conjecture whether he would have been willing to accept a real theatre wordsmith had one been available.
[ترجمه ترگمان]این موضوع ممکن است حدس بزند که آیا حاضر است یک تماشاخانه واقعی را بپذیرد که در دسترس است یا نه
[ترجمه گوگل]این موضوع برای حدس و گمان است که آیا او مایل به پذیرش لغات واقعی تئاتری بود که در دسترس بود
[ترجمه گوگل]این موضوع برای حدس و گمان است که آیا او مایل به پذیرش لغات واقعی تئاتری بود که در دسترس بود
14. And their personal therapy group can now be swelled by the addition of Thom Yorke, the wordsmith and frontman of Radiohead.
[ترجمه ترگمان]و گروه درمانی شخصی آن ها اکنون می تواند به اضافه تام Yorke، the و frontman of رشد کند
[ترجمه گوگل]و گروه درمان شخصی خود را می توان با افزودن تام یورک، اسطوره و فرمانده Radiohead، افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]و گروه درمان شخصی خود را می توان با افزودن تام یورک، اسطوره و فرمانده Radiohead، افزایش یافته است
15. I also eventually started a blog to satisfy an inner wordsmith in me that has blossomed into a career.
[ترجمه ترگمان]همچنین در نهایت یک بلاگ برای راضی کردن یک wordsmith درونی در من ایجاد کرد که به یک شغل تبدیل شد
[ترجمه گوگل]من نیز در نهایت یک وبلاگ برای پاسخ دادن به کلمات درونی من را که به زندگی حرفه ای شکوفا شده است، آغاز کردم
[ترجمه گوگل]من نیز در نهایت یک وبلاگ برای پاسخ دادن به کلمات درونی من را که به زندگی حرفه ای شکوفا شده است، آغاز کردم
کلمات دیگر: