کلمه جو
صفحه اصلی

law and order


قانون و نظم عمومی

انگلیسی به انگلیسی

• use of force to create order and prevent crime
when there is law and order in a country, the laws are generally accepted and obeyed there.

جملات نمونه

1. The Tories have lost the plot on law and order.
[ترجمه ترگمان]محافظه کاران طرح قانون و نظم را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]توری ها بر اساس قانون و نظم قرار گرفته اند

2. We are concerned about the breakdown of law and order in the country.
[ترجمه ترگمان]ما نگران شکست نظم و قانون در کشور هستیم
[ترجمه گوگل]ما نگران فروپاشی قانون و نظم در کشور هستیم

3. The self-declared guardians of law and order held a press conference.
[ترجمه ترگمان]محافظان خود اعلام کردند که قانون و قانون یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار می کنند
[ترجمه گوگل]سپاه پاسداران دفاع از قانون و نظم، یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد

4. They claim to be the party of law and order.
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعا می کنند که حزب قانون و نظم هستند
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که حزب قانون و نظم هستند

5. It's a policeman's job to maintain law and order.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه پلیس است که نظم و قانون را حفظ کند
[ترجمه گوگل]این یک کار پلیس برای حفظ نظم و قانون است

6. If law and order break down, anarchy will result.
[ترجمه ترگمان]اگر نظم و قانون کاهش یابد، هرج و مرج نتیجه خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر قانون و نظم را از بین ببرد، هرج و مرج نتیجه خواهد بود

7. The police are responsible for the preservation of law and order.
[ترجمه ترگمان]پلیس مسئول حفظ نظم و قانون است
[ترجمه گوگل]پلیس مسئول حفظ قانون و نظم است

8. If there were a breakdown of law and order, the army might be tempted to intervene.
[ترجمه ترگمان]اگر از نظم و قانون تفکیک شده بود، ممکن بود ارتش بخواهد دخالت کند
[ترجمه گوگل]اگر اختلال قانون و نظم وجود داشت، ارتش ممکن است وسوسه شود که مداخله کند

9. The breakdown of law and order could result in killing on a massive scale.
[ترجمه ترگمان]تفکیک قانون و نظم ممکن است منجر به کشته شدن در یک مقیاس گسترده شود
[ترجمه گوگل]فروپاشی قانون و نظم می تواند باعث کشته شدن در مقیاس وسیع شود

10. Law and order were quickly restored after the riots.
[ترجمه ترگمان]پس از شورش ها نظم و قانون به سرعت احیا شدند
[ترجمه گوگل]قانون و نظم پس از شورش ها به سرعت احیا شد

11. The police are the preservers of law and order.
[ترجمه ترگمان]پلیس قانون نظم و قانون است
[ترجمه گوگل]پلیس نگهبان قانون و نظم است

12. The government struggled to maintain law and order.
[ترجمه ترگمان]دولت می کوشد تا نظم و قانون را حفظ کند
[ترجمه گوگل]دولت برای حفظ نظم و قانون تلاش کرد

13. The police are guardians of law and order.
[ترجمه ترگمان]پلیس نگهبانان قانون و نظم است
[ترجمه گوگل]پلیس نگهبان قانون و نظم است

14. Would you say the government's stance on law and order has softened?
[ترجمه ترگمان]آیا شما می گویید موضع دولت در زمینه نظم و قانون ملایم تر شده است؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید موضع دولت در مورد قانون و نظم را تضعیف کنید؟

پیشنهاد کاربران

نظم و قانون

نظم و ترتیب

قانون و نظم اجتماعی

قانون، نظم، ترتیب

هنجار های اجتماعی



کلمات دیگر: