1. After this typographic treat, readers learned how a certain Evans had committed unspeakable crimes.
[ترجمه ترگمان]بعد از این treat typographic، خوانندگان یاد گرفتند که چگونه یک ایوانس به طور خاص مرتکب جنایت unspeakable شده است
[ترجمه گوگل]پس از این درمان تایپوگرافی، خوانندگان یاد گرفتند که چگونه یک Evans معین جنایت های غیر قابل توصیف را انجام داده است
2. Some of these packages include excellent typographic extras, like a spell checker or thesaurus.
[ترجمه ترگمان]برخی از این بسته ها شامل موارد اضافی typographic اضافی مانند a افسون یا گنجینه اصطلاحات هستند
[ترجمه گوگل]برخی از این بسته های شامل عناوین تایپوگرافی عالی مانند یک املا و اصطلاحنامه
3. Product Designer, Book Designer, Typographic lover and researcher, based in Shanghai.
[ترجمه ترگمان]طراح محصول، طراح کتاب، lover typographic و محقق، مستقر در شانگهای
[ترجمه گوگل]طراح محصول، طراح کتاب، عاشق تایپوگرافی و محقق، واقع در شانگهای
4. This typographic phenomena is even more true for display graphics than for print or other mediums.
[ترجمه ترگمان]این پدیده typographic حتی برای نمایش گرافیکی بیشتر از چاپی یا دیگر واسطه ها، صادق است
[ترجمه گوگل]این پدیده های چاپی بیشتر برای گرافیک های صفحه نمایش نسبت به چاپ و سایر رسانه ها صادق است
5. Bold : Typographic term for a heavier than standard weight of a type face.
[ترجمه ترگمان]سیاه: واژه typographic برای سنگین تر از وزن استاندارد یک نوع صورت
[ترجمه گوگل]واژه تایپوگرافی ضخیم برای سنگین تر از وزن استاندارد یک صورت
6. According to classic typographic books, the optimal number of characters per line is between 55 and 7 but between 75 and 85 characters per line is more popular in practice.
[ترجمه ترگمان]طبق کتاب typographic کلاسیک، تعداد بهینه کاراکترها در هر خط بین ۵۵ تا ۷ است اما بین ۷۵ تا ۸۵ کاراکتر در هر خط بیشتر در عمل محبوب تر است
[ترجمه گوگل]با توجه به کتاب های تایپوگرافی کلاسیک، تعداد بهینه کاراکتر در هر خط بین 55 تا 7 است، اما بین 75 تا 85 حرف در هر خط در عمل محبوب تر است
7. The modern printing system has been established with typographic printing and printing as the main methods.
[ترجمه ترگمان]سیستم چاپ مدرن با چاپ typographic و چاپ به عنوان روش های اصلی تاسیس شده است
[ترجمه گوگل]سیستم چاپ مدرن با چاپ و نشر چاپی به عنوان روش اصلی تاسیس شده است
8. Double dagger: A typographic symbol used as a third order reference mark.
[ترجمه ترگمان]خنجر دو برابر: نماد typographic به عنوان علامت مرجع سوم استفاده می شود
[ترجمه گوگل]دزد دوگانه یک نماد تایپوگرافی به عنوان یک علامت مرجع نظم سوم استفاده می شود
9. Typographic parameters: The basic typesetting specification required before a piece of text can be set.
[ترجمه ترگمان]پارامترهای typographic: ویژگی حروف چینی پایه مورد نیاز قبل از یک قطعه متن می تواند تنظیم شود
[ترجمه گوگل]پارامترهای تایپوگرافی قبل از اینکه بخشی از متن را می توان تنظیم کرد، الزامات فرموله سازی اولیه مورد نیاز است
10. I will pay you $ 1 for every typographic error you find.
[ترجمه ترگمان]من برای هر خطای typographic که پیدا می کنید ۱ دلار به شما پرداخت می کنم
[ترجمه گوگل]من 1 دلار برای هر خطای تایپوگرافی پیدا میکنم
11. Several typographic conventions are used in main text to guide the readers eye.
[ترجمه ترگمان]چندین قرارداد typographic در متن اصلی مورد استفاده قرار می گیرند تا چشم خوانندگان را هدایت کنند
[ترجمه گوگل]چندین کنوانسیون تایپوگرافی در متن اصلی برای هدایت چشم خوانندگان استفاده می شود
12. Also included are rich typographical controls, including kerning, ligatures, typographic case, and support for more than 30 multilingual writing systems.
[ترجمه ترگمان]همچنین شامل تعداد زیادی از کنترل ها، شامل فاصله گذاری، ligatures، مورد typographic، و پشتیبانی بیش از ۳۰ سیستم نوشتاری چند زبانه هستند
[ترجمه گوگل]همچنین شامل ابزارهای تایپوگرافی غنی از جمله کرنینگ، لیگاتورها، مورد تایپوگرافی و پشتیبانی از بیش از 30 سیستم نوشتن چند زبانه است
13. Papermaking art and typographic it is China's old 4 big inventions, chiliad comes, sending out flimsy of one page page bore the weight of the dribs and drabs that human civilization develops.
[ترجمه ترگمان]هنر Papermaking و typographic آن ۴ اختراعات بزرگ قدیمی چین است، chiliad می آید، و out یک صفحه صفحه ای وزن of و drabs را که تمدن بشر توسعه می دهد، تحمل می کند
[ترجمه گوگل]هنر کاغذ سازی و تایپوگرافی آن 4 اختراع بزرگ 4 چین بزرگ است، شکلات می آید، ارسال یک صفحه صفحه ناچیز وزن وزن طناب ها و drags که تمدن بشری توسعه می یابد
14. The simplest form of electronic publishing is word processing with a typographic style of output; office publishing, if you will.
[ترجمه ترگمان]ساده ترین شکل انتشار الکترونیکی عبارت است از پردازش کلمه با سبک typographic خروجی، انتشارات دفتر، اگر شما بخواهید
[ترجمه گوگل]ساده ترین فرم انتشار الکترونیکی، پردازش کلمه با یک سبک تایپوگرافی از خروجی است؛ انتشارات دفتر، اگر شما خواهد شد
15. What final proof would be produced from the text capture and correction phases: line-printer? typographic proof?
[ترجمه ترگمان]چه دلیل نهایی را می توان از مرحله ثبت و تصحیح متن: چاپگر خط تولید کرد؟ اثبات جرم؟
[ترجمه گوگل]چه اثری نهایی از خط فریم متن و تصحیح خط تولید چاپ می شود؟ اثبات چاپی