1- (برای همیشه) تعطیل کردن یا شدن، منحل کردن یا شدن 2- (موقتا) تعطیل کردن یا شدن، (برنامه و غیره را) متوقف کردن 3- (درمورد تاریکی و مه و غیره) فرا گرفتن، نشستن بر
close down
1- (برای همیشه) تعطیل کردن یا شدن، منحل کردن یا شدن 2- (موقتا) تعطیل کردن یا شدن، (برنامه و غیره را) متوقف کردن 3- (درمورد تاریکی و مه و غیره) فرا گرفتن، نشستن بر
انگلیسی به فارسی
تعطیل شدن
فرا گرفتن، احاطه کردن
انگلیسی به انگلیسی
• cease to operate, cause cessation of operations (e.g. "i close down my store every night at 9 p.m.")
closedown is the end of broadcasting for the day on the television or radio.
a closedown is also the act or process of closing something down and stopping it from working or continuing to exist.
closedown is the end of broadcasting for the day on the television or radio.
a closedown is also the act or process of closing something down and stopping it from working or continuing to exist.
مترادف و متضاد
Stop trading as a business
Surround someone (as to impede their movement)
جملات نمونه
1. Their factory had to close down for good.
[ترجمه Mehdi.V] کارخانه آنها مجبور شد تا برای همیشه تعطیل بشه.
[ترجمه ترگمان]کارخانه آن ها می بایست به خوبی از هم جدا شود[ترجمه گوگل]کارخانه آنها برای خنثی کردن بسته بود
2. Then came the bombshell: the factory was to close down.
[ترجمه ترگمان]پس از آن چیز به ذهنش رسید: کارخانه نزدیک بود به زمین بیفتد
[ترجمه گوگل]سپس بمب اتمی را که کارخانه آن را بسته بود، به پایان رساند
[ترجمه گوگل]سپس بمب اتمی را که کارخانه آن را بسته بود، به پایان رساند
3. His accountant has advised him to close down his business.
[ترجمه ترگمان]حسابدار به او توصیه کرده است که کارش را تعطیل کند
[ترجمه گوگل]حسابدار او به او توصیه کرده است تا کسب و کار خود را خاتمه دهد
[ترجمه گوگل]حسابدار او به او توصیه کرده است تا کسب و کار خود را خاتمه دهد
4. The firm has decided to close down its Chicago branch.
[ترجمه ترگمان]شرکت تصمیم گرفته است شعبه شیکاگو را تعطیل کند
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم گرفته است شعبه شیکاگو خود را لغو کند
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم گرفته است شعبه شیکاگو خود را لغو کند
5. If we close down for repairs, we'll lose business.
[ترجمه ترگمان]اگر به خاطر تعمیرات تعطیل کنیم، کارمان را از دست خواهیم داد
[ترجمه گوگل]اگر ما برای تعمیرات بسته کنیم، کسب و کار را از دست خواهیم داد
[ترجمه گوگل]اگر ما برای تعمیرات بسته کنیم، کسب و کار را از دست خواهیم داد
6. There was low cloud, white drifts of mist close down on the ice.
[ترجمه ترگمان]ابری از مه بر روی یخ خم شده بود
[ترجمه گوگل]ابرهای کم، رگه های سفید رطوبت بستن بر روی یخ بود
[ترجمه گوگل]ابرهای کم، رگه های سفید رطوبت بستن بر روی یخ بود
7. Lack of funding threatens to close down the museum.
[ترجمه ترگمان]کمبود بودجه تهدیدی برای تعطیلی این موزه محسوب می شود
[ترجمه گوگل]فقدان کمک مالی باعث توقف موزه می شود
[ترجمه گوگل]فقدان کمک مالی باعث توقف موزه می شود
8. The women may close down the village boozer, but they will not shut down the business altogether.
[ترجمه ترگمان]این زنان ممکن است به روستای village نزدیک شوند، اما روی هم رفته تجارت را تعطیل نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]زنان می توانند روستای روستایی را ببندند، اما این کارها را به طور کامل تعطیل نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]زنان می توانند روستای روستایی را ببندند، اما این کارها را به طور کامل تعطیل نخواهند کرد
9. Save your work and close down any applications that are open.
[ترجمه ترگمان]کارتان را ذخیره کرده و هر برنامه ای که باز است را ببندید
[ترجمه گوگل]کار خود را ذخیره کنید و هر برنامه ای که باز است را ببندید
[ترجمه گوگل]کار خود را ذخیره کنید و هر برنامه ای که باز است را ببندید
10. He was going to close down about half the stations, centralize operations, shatter the old ward boundaries of police districts.
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت حدود نیمی از ایستگاه ها را تعطیل کند، عملیات های متمرکز را متمرکز کند، مرزه ای بخش قدیمی مناطق پلیس را درهم بشکند
[ترجمه گوگل]او نزدیک به نیمی از ایستگاه ها را متوقف می کرد، عملیات را متمرکز می کرد، مرزهای قدیمی بخش های پلیس را می شکند
[ترجمه گوگل]او نزدیک به نیمی از ایستگاه ها را متوقف می کرد، عملیات را متمرکز می کرد، مرزهای قدیمی بخش های پلیس را می شکند
11. Should we close down sewage plants because they are not absolutely perfectly clean?
[ترجمه ترگمان]آیا ما باید به کارخانجات فاضلاب نزدیک شویم، زیرا آن ها کاملا پاک نیستند؟
[ترجمه گوگل]آیا ما باید گیاهان فاضلاب را خاموش کنیم، زیرا آنها کاملا کاملا تمیز نیستند؟
[ترجمه گوگل]آیا ما باید گیاهان فاضلاب را خاموش کنیم، زیرا آنها کاملا کاملا تمیز نیستند؟
12. So they fan off the loose and close down the spaces for the fly-half or blind-side winger.
[ترجمه ترگمان]پس آن ها شل و شل می شوند و فضای خالی را برای the نیمه چپ یا نیمه چپ رها می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها فشرده شدن را خنثی می کنند و فضاهای را برای نیمی از پرواز یا نابینای بسته می گذارند
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها فشرده شدن را خنثی می کنند و فضاهای را برای نیمی از پرواز یا نابینای بسته می گذارند
13. Close down Excel and load it again, but this time your command centre worksheet is automatically loaded.
[ترجمه ترگمان]دوباره اکسل را ببندید و دوباره آن را بار کنید، اما این بار کاربرگ مرکز فرماندهی شما به طور خودکار بار می شود
[ترجمه گوگل]اکسل را ببندید و دوباره آن را بارگیری کنید، اما این بار صفحه کار خود را به صورت خودکار بارگیری کنید
[ترجمه گوگل]اکسل را ببندید و دوباره آن را بارگیری کنید، اما این بار صفحه کار خود را به صورت خودکار بارگیری کنید
14. If I close down the flue up the chimney, then less of the heat escapes up and out.
[ترجمه ترگمان]اگر لوله بخاری را تا بالای بخاری نزدیک کنم، کم تر از گرما به هوا می رود و بیرون می رود
[ترجمه گوگل]اگر دیگ دودکش را پایین بیاورم، گرمای کمتر از آن بالا می رود و خارج می شود
[ترجمه گوگل]اگر دیگ دودکش را پایین بیاورم، گرمای کمتر از آن بالا می رود و خارج می شود
15. The efforts on closedown and suspension of small sugar refineries, small saccharin refineries and small paper mills are also being carried out in steps.
[ترجمه ترگمان]تلاش های on و تعلیق پالایشگاه های کوچک، پالایشگاه های کوچک و کارخانه های کوچک کاغذ نیز در حال انجام است
[ترجمه گوگل]تلاش برای بستن و تعلیق پالایشگاه های کوچک شکر، پالایشگاه های کوچک سچارین و کارخانه های کوچک کاغذ نیز در مرحله ای انجام می شود
[ترجمه گوگل]تلاش برای بستن و تعلیق پالایشگاه های کوچک شکر، پالایشگاه های کوچک سچارین و کارخانه های کوچک کاغذ نیز در مرحله ای انجام می شود
16. The factory owner sprang the news of closedown on the workers, leaving hundreds of them helpless.
[ترجمه ترگمان]صاحب کارخانه خبر of را به کارگران داد و صدها تن از آن ها را بی پناه گذاشت
[ترجمه گوگل]صاحب کارخانه خبر از تعطیلی کارگران را برانگیخت، صدها نفر از آنها را بی اثر گذاشت
[ترجمه گوگل]صاحب کارخانه خبر از تعطیلی کارگران را برانگیخت، صدها نفر از آنها را بی اثر گذاشت
17. Closedown and bankruptcy, one of state-owned enterprise's main means to exit, is related to large mounts of asset, liability and employees, easily turning economic issues into social issues.
[ترجمه ترگمان]ورشکستگی و ورشکستگی، یکی از ابزارهای اصلی شرکت در خروج، مربوط به افزایش سرمایه، مسئولیت و کارمندان است که به راحتی مسائل اقتصادی را به مسائل اجتماعی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]نزدیک شدن و ورشکستگی، یکی از مهمترین معیارهای خروج از شرکت دولتی، مربوط به نگهداری از دارایی، مسئولیت و کارمندان است، به راحتی تبدیل مسائل اقتصادی به مسائل اجتماعی می شود
[ترجمه گوگل]نزدیک شدن و ورشکستگی، یکی از مهمترین معیارهای خروج از شرکت دولتی، مربوط به نگهداری از دارایی، مسئولیت و کارمندان است، به راحتی تبدیل مسائل اقتصادی به مسائل اجتماعی می شود
18. Closedown of block of reproductive path deformation, Hymen and vaginal horizontal stroke are lain between, through department of gynaecology the examination gets very easily diagnostic.
[ترجمه ترگمان]Closedown بلوک جابجایی مسیر باروری، Hymen و سکته افقی واژینال، از طریق بخش of، به راحتی تشخیص داده می شوند
[ترجمه گوگل]بسته شدن بلوک تغییر شکل مسیر تولید مثل، سکته مغزی هیمن و واژینال بین، بین بخش زنان و زایمان، معاینه بسیار آسان می شود
[ترجمه گوگل]بسته شدن بلوک تغییر شکل مسیر تولید مثل، سکته مغزی هیمن و واژینال بین، بین بخش زنان و زایمان، معاینه بسیار آسان می شود
19. The triamcinolone acetonide probably through shrinkage, closedown and restrain the hyperplasia of vessel, reduce the Oxygen support to prevent scars from hyperplasia.
[ترجمه ترگمان]The acetonide احتمالا از طریق انقباض، انقباض و مهار the کشتی، از حمایت اکسیژن برای جلوگیری از زخم ناشی از hyperplasia جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]استئونید تریامسینولون احتمالا از طریق انقباض، بستن و جلوگیری از هیپرپلازی رگ، حمایت از اکسیژن را برای جلوگیری از زخم ها از هیپرپلازی کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]استئونید تریامسینولون احتمالا از طریق انقباض، بستن و جلوگیری از هیپرپلازی رگ، حمایت از اکسیژن را برای جلوگیری از زخم ها از هیپرپلازی کاهش می دهد
20. The efforts on closedown and suspension of small sugar refineries, small saccharin refineries and small paper mills are also being carried out in . . .
[ترجمه ترگمان]تلاش های on و تعلیق پالایشگاه های کوچک، پالایشگاه های کوچک و کارخانه های کوچک کاغذ نیز در حال انجام است
[ترجمه گوگل]تلاش های مربوط به تعطیل و تعطیل کردن پالایشگاه های کوچک شکر، پالایشگاه های کوچک سچارین و کارخانه های کاغذ کوچک نیز انجام می شود
[ترجمه گوگل]تلاش های مربوط به تعطیل و تعطیل کردن پالایشگاه های کوچک شکر، پالایشگاه های کوچک سچارین و کارخانه های کاغذ کوچک نیز انجام می شود
21. Closedown and bankruptcy of resource-exhausted state-owned enterprises is a kind of public policy, thus bankruptcy law is not exactly suited for this kind of problems.
[ترجمه ترگمان]ورشکستگی و ورشکستگی بنگاه های دولتی فرسوده از منابع، نوعی سیاست عمومی است، بنابراین قانون ورشکستگی دقیقا برای این نوع مشکلات مناسب نیست
[ترجمه گوگل]نزدیک شدن و ورشکستگی شرکت های دولتی که از منابع خسته شده اند، یک نوع سیاست عمومی هستند، بنابراین قانون ورشکستگی دقیقا برای این نوع مشکلات مناسب نیست
[ترجمه گوگل]نزدیک شدن و ورشکستگی شرکت های دولتی که از منابع خسته شده اند، یک نوع سیاست عمومی هستند، بنابراین قانون ورشکستگی دقیقا برای این نوع مشکلات مناسب نیست
22. Only the switchgear door is closed, and closedown state is released, Permit that grounding switch is closed.
[ترجمه ترگمان]تنها در کلید بسته شده است و state آزاد می شود و اجازه می دهد که سوئیچ grounding بسته شود
[ترجمه گوگل]فقط درب سوئیچینگ بسته شده است، و وضعیت حالت بسته شدن آزاد شده است، اجازه دهید سوئیچ زمستانی بسته شود
[ترجمه گوگل]فقط درب سوئیچینگ بسته شده است، و وضعیت حالت بسته شدن آزاد شده است، اجازه دهید سوئیچ زمستانی بسته شود
23. About 90 percent of the ravers were still dancing enthusiastically when closedown finally came.
[ترجمه ترگمان]حدود ۹۰ درصد of هنوز با شور و هیجان می رقصیدند
[ترجمه گوگل]حدود 90 درصد از راورها هنوز با مشتاقانه رقص می کنند که در نهایت بسته شد
[ترجمه گوگل]حدود 90 درصد از راورها هنوز با مشتاقانه رقص می کنند که در نهایت بسته شد
24. When the clinical watch of deep caries is existing easy as phlogistic as dental pulp of sex of dental pulp hyperaemia, chronic closedown, dental pulp is necrotic (gangrenous) interblend confuse.
[ترجمه ترگمان]وقتی که ساعت بالینی of عمیق، مثل خمیر دندان در رابطه جنسی با خمیر دندان نیش، closedown مزمن، easy مزمن و pulp دارای necrotic (gangrenous)باشد، pulp ((gangrenous)گیج می شود
[ترجمه گوگل]وقتی دیده بان بالینی پوسیدگی عمیق آسان به عنوان فلوژیستیک به عنوان پالپ دندان جنس از هیپرایمی پالپ دندان موجود است، بستن مزمن معده، پالپ دندان، اشتباه متلاشیکننده غشایی (gangrenous) است
[ترجمه گوگل]وقتی دیده بان بالینی پوسیدگی عمیق آسان به عنوان فلوژیستیک به عنوان پالپ دندان جنس از هیپرایمی پالپ دندان موجود است، بستن مزمن معده، پالپ دندان، اشتباه متلاشیکننده غشایی (gangrenous) است
25. Some problems such as start-up of the motor, vector control, SPWM output, fault protection closedown, system communication, were discussed in this paper.
[ترجمه ترگمان]برخی از مشکلات مانند راه اندازی موتور، کنترل برداری، خروجی SPWM، closedown حفاظت از خطا، ارتباطات سیستم، در این مقاله مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]در این مقاله برخی از مشکلات مانند راه اندازی موتور، کنترل بردار، خروجی SPWM، بسته شدن حفاظت از خطا، ارتباطات سیستم مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله برخی از مشکلات مانند راه اندازی موتور، کنترل بردار، خروجی SPWM، بسته شدن حفاظت از خطا، ارتباطات سیستم مورد بحث قرار گرفته است
26. Secondly, we studied the market barriers systematically which are now circumscribed to greenfield entry and closedown exit.
[ترجمه ترگمان]دوم، موانع بازار را به طور سیستماتیک مورد مطالعه قرار دادیم که در حال حاضر محدود به مدخل greenfield و خروج closedown است
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، ما به طور سیستماتیک موانع بازار را بررسی کردیم که در حال حاضر محدود به ورود و خروج بستر Greenfield است
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، ما به طور سیستماتیک موانع بازار را بررسی کردیم که در حال حاضر محدود به ورود و خروج بستر Greenfield است
27. But some industry experts say it is unlikely to see a complete closedown of the website.
[ترجمه ترگمان]اما برخی متخصصان صنعت می گویند که بعید است که یک نسخه کامل از این وب سایت را ببینید
[ترجمه گوگل]اما بعضی از کارشناسان صنعت معتقدند بعید است که یک وب سایت کامل را مشاهده کنند
[ترجمه گوگل]اما بعضی از کارشناسان صنعت معتقدند بعید است که یک وب سایت کامل را مشاهده کنند
28. Because the enterprise has run out of resources and has heavy burdens of debt and personnel, the State has favored it closedown and bankruptcy policy since then.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این شرکت از منابع خارج شده است و بار سنگینی بر بدهی و پرسنل دارد، دولت از آن زمان به سیاست ورشکستگی و ورشکستگی کمک کرده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که این بنگاه از منابع خارج شده و بارها و بارها از بدهی و پرسنل سنگین است، دولت از آن زمان تاکنون از سیاست لغو و ورشکستگی حمایت کرده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که این بنگاه از منابع خارج شده و بارها و بارها از بدهی و پرسنل سنگین است، دولت از آن زمان تاکنون از سیاست لغو و ورشکستگی حمایت کرده است
پیشنهاد کاربران
جلوگیری کردن
ورشکست کردن
بستن و تعطیل کردن مغازه یا کارگاه و . . .
یجورایی اصطلاحیه مثلا ما تو فارسی ممکنه بگیم تخته شد/تخته کرد
پلمپ شد /پلمپ کرد ی چیزی تو این مایه ها معنی میده
پلمپ شد /پلمپ کرد ی چیزی تو این مایه ها معنی میده
cease business or operation, especially permanently.
: )
: )
برای همیشه تعطیل شدن یه چیزی مثلا رستوران.
کلمات دیگر: