معنی : زن هرزه، شکایت کردن
معانی دیگر : (خودمانی) شکایت کردن، شکوه، گله، (در سگ و گربه و روباه وغیره) ماده، ماچه، لاس، ماچه سگ، ماده سگ، لاج، (قدیمی) جنده، فاحشه، زن سلیطه، پتیاره، عرقه، زن پر مدعا، لجاره، ناخوشایند، دشوار، (خودمانی) با خشم یا انتقامجویی عمل کردن، (خودمانی - با up) سنبل کردن، به هم زدن، خراب کردن (کار)، سگ ماده، قر زدن