1. he kept flattering his boss
او مرتبا پیش رئیس خود چاپلوسی می کرد.
2. mahmood was adroit at flattering others
محمود در تملق گویی از دیگران مهارت داشت.
3. I know I am not flattering, so I did not who is cumbersome.
[ترجمه ترگمان]می دانم که چاپلوسی نمی کنم، بنابراین نمی دانستم که چه کسی مزاحم می شود
[ترجمه گوگل]من می دانم که من لعنتی ندارم، بنابراین نمی دانم چه کسی دست و پا گیر است
4. I knew he was only flattering me because he wanted to borrow some money.
[ترجمه ترگمان]می دانستم که او فقط به خاطر این که می خواست کمی پول قرض بگیرد چاپلوسی می کرد
[ترجمه گوگل]من می دانستم که او فقط به من دلگرم کننده بود زیرا می خواست پولی قرض بگیرد
5. The descriptions of her were less than flattering.
[ترجمه ترگمان]توضیحات او کم تر از تعریف و تمجید بود
[ترجمه گوگل]توصیف او کمتر از دلربا بود
6. Many flattering relatives fawned on the rich old man.
[ترجمه ترگمان]بستگان تملق آمیزی نسبت به پیرمرد ثروتمند تملق می گفتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بستگان فریبنده بر مرد ثروتمند غرق شدند
7. I knew she was just flattering me.
[ترجمه ترگمان]می دانستم که او فقط به من تملق می گفت
[ترجمه گوگل]من می دانستم که او فقط مرا خوشحال می کند
8. It's a very flattering offer, and I'm honoured by your confidence in me.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد very است و از اعتماد شما به من افتخار می کنم
[ترجمه گوگل]این یک پیشنهاد بسیار دلپذیر است و من اعتماد شما را به من احترام می گذارم
9. Jamie was adroit at flattering others.
[ترجمه ترگمان]جیمی به دیگران تملق می گفت
[ترجمه گوگل]جیمی در حال جلب دیگران بود
10. A one-piece is more flattering than a bikini.
[ترجمه ترگمان] یه تیکه more از بیکینی استفاده میکنه
[ترجمه گوگل]یک قطعه بیشتر از دوچرخه جالب است
11. This style of dress is flattering to most women.
[ترجمه ترگمان]این سبک لباس برای بسیاری از زنان تملق آمیز است
[ترجمه گوگل]این سبک لباس برای اکثر زنان ملایم است
12. His flattering remark brought a blush in to her cheeks.
[ترجمه ترگمان]این حرف flattering گونه هایش را گلگون ساخت
[ترجمه گوگل]سخنرانی غرورآمیز او را به گونه هایش سرخ کرد
13. He is flattering you.
[ترجمه ترگمان]او به شما تملق می گوید
[ترجمه گوگل]او شما را خوشحال می کند
14. It wasn't a very flattering photograph.
[ترجمه ترگمان]عکس قشنگی نبود
[ترجمه گوگل]این یک عکس بسیار دلنشین نبود
15. The dress is fitted to give you a flattering silhouette.
[ترجمه ترگمان]این لباس برای دادن یک سیلوئت به شما نصب شده است
[ترجمه گوگل]لباس مناسب است تا به شما یک شبح زیبایی بدهید