کاملا، از هر جهت، درست، تمام، انجام شده، کامل سرتاسر
out and out
کاملا، از هر جهت، درست، تمام، انجام شده، کامل سرتاسر
انگلیسی به فارسی
درست، تمام، انجام شده، کامل سرتاسر
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: unqualified and unmitigated; thorough.
• مترادف: complete, downright, outright, perfect, thorough, thoroughgoing, total, unmitigated
• متضاد: partial
• مشابه: absolute, arrant, bare, categorical, clear, plain, regular, sheer, unconditional, unequivocal, unlimited, unqualified
• مترادف: complete, downright, outright, perfect, thorough, thoroughgoing, total, unmitigated
• متضاد: partial
• مشابه: absolute, arrant, bare, categorical, clear, plain, regular, sheer, unconditional, unequivocal, unlimited, unqualified
- an out-and-out liar
[ترجمه ترگمان] و یه دروغگو - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل] دروغگو بیرون و خارج
[ترجمه گوگل] دروغگو بیرون و خارج
• thorough; complete; downright, absolutely
completely
completely
جملات نمونه
1. an out-and-out attack
حمله ی علنی
2. an out-and-out fool
احمق به تمام معنا
3. Shaun's an out and out wide man but Larnell can play in a three in midfield.
[ترجمه ترگمان]شوان یک مرد تمام عیار است، اما Larnell می تواند در یک قسمت از میانه زمین بازی کند
[ترجمه گوگل]شاون یک مرد عادی و گسترده است، اما لارنل می تواند در سه بازی در خط میانی بازی کند
[ترجمه گوگل]شاون یک مرد عادی و گسترده است، اما لارنل می تواند در سه بازی در خط میانی بازی کند
4. She speaks out and out English though The official language of her state is Duch and French and German.
[ترجمه ترگمان]او زبان انگلیسی بلد است، هر چند زبان رسمی ایالت او Duch و فرانسوی و آلمانی است
[ترجمه گوگل]او به زبان انگلیسی صحبت می کند هرچند زبان رسمی ایالت آن دوک و فرانسوی و آلمانی است
[ترجمه گوگل]او به زبان انگلیسی صحبت می کند هرچند زبان رسمی ایالت آن دوک و فرانسوی و آلمانی است
5. But The Northern Policy has not been successful out and out.
[ترجمه ترگمان]اما سیاست شمالی در خارج از کشور موفق نبوده است
[ترجمه گوگل]اما سیاست شمال موفق نشده است
[ترجمه گوگل]اما سیاست شمال موفق نشده است
6. B:I hope it's an out and out fabrication.
[ترجمه ترگمان]ب: امیدوارم بیرون و خارج از اینجا باشد
[ترجمه گوگل]ب امیدوارم این یک ساختار بیرون و خارج باشد
[ترجمه گوگل]ب امیدوارم این یک ساختار بیرون و خارج باشد
7. He's layman out and out, so you'd better not let him fold things up.
[ترجمه ترگمان]اون یه آدم عامی و out، پس بهتره بذاری همه چی رو به هم بریزه
[ترجمه گوگل]او بی فایده است و بیرون است، بنابراین بهتر است اجازه ندهید او چیزها را مرتب کند
[ترجمه گوگل]او بی فایده است و بیرون است، بنابراین بهتر است اجازه ندهید او چیزها را مرتب کند
8. IN/OUT and OUT parameters will be passed as single entry arrays to facilitate returning values.
[ترجمه ترگمان]پارامترهای ورودی \/ خروجی و خروجی به عنوان آرایه های یک ورودی به منظور تسهیل بازگشت مقادیر بازگشتی استفاده خواهند شد
[ترجمه گوگل]پارامترهای ورودی / خروجی و خروجی به عنوان آرایه های ورودی مجزا برای تسهیل مقادیر بازگشت داده می شود
[ترجمه گوگل]پارامترهای ورودی / خروجی و خروجی به عنوان آرایه های ورودی مجزا برای تسهیل مقادیر بازگشت داده می شود
9. Liverpool are reportedly keen to bring in out and out wingers to help provide the ammunition for strikers Luis Suarez and Andy Carroll.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، لیورپول مشتاق هستند تا افراد جناح راست را بیرون بیاورند تا به فراهم کردن مهمات برای اعتصاب کنندگان لوئیس سوارز و اندی کارول کمک کنند
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که لیورپول مشتاق است که از بالگردها خارج شود و برای کمک به ارائه مهمات برای مهاجمان لوئیس سوارز و اندی کارول کمک کند
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که لیورپول مشتاق است که از بالگردها خارج شود و برای کمک به ارائه مهمات برای مهاجمان لوئیس سوارز و اندی کارول کمک کند
10. The two weavers were cheats out and out.
[ترجمه ترگمان]دوتا بافندگان شهر خیانت کردن و بیرون انداختن
[ترجمه گوگل]دو ورزشکار تقلب کرده بودند
[ترجمه گوگل]دو ورزشکار تقلب کرده بودند
11. As an advanced midfield player he s ok, but as an out and out striker . . . Please!!
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک بازیکن پیشرو ماهر، حالش خوبه، اما به عنوان یک بیرون و بیرون، لطفا! !! !! !!
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک بازیکن نیمه نهایی پیشرفته، اما به عنوان یک مهاجم و خروج لطفا!!
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک بازیکن نیمه نهایی پیشرفته، اما به عنوان یک مهاجم و خروج لطفا!!
12. Equipped with CIP cleansing function without openings cleansing, effective spray cleansing function can clean the spent diatomite out and out, after emissions nothing left in the cone part.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، پس از انتشار گازها در قسمت مخروطی شکل، عملیات پاک سازی موثر و پاک سازی با استفاده از عملیات پاک سازی CIP، عملیات پاک سازی و پاک سازی را تمیز و تمیز می کند
[ترجمه گوگل]مجهز به عملکرد تمیز کردن CIP بدون تمیز کردن حفره ها، عملکرد پاک کردن موثر اسپری می تواند دفاتا منتقل شده و خارج را تمیز کند، پس از انتشار هیچ چیزی در قسمت مخروطی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]مجهز به عملکرد تمیز کردن CIP بدون تمیز کردن حفره ها، عملکرد پاک کردن موثر اسپری می تواند دفاتا منتقل شده و خارج را تمیز کند، پس از انتشار هیچ چیزی در قسمت مخروطی وجود ندارد
13. It is reported that the side and the back surface of the diapers are both printed on the jeans pockets, but in fact it is an diaper out and out, not made by the true denim sewing.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که هر دو طرف و سطح پشتی پوشک هر دو در جیب شلوار جین چاپ می شوند، اما در حقیقت یک پوشک گرفته شده و نه توسط دوخت و دوز واقعی جین درست شده است
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که قسمت جانبی و پشتی پوشک هر دو بر روی جین شلوار جین چاپ شده است، اما در واقع آن را پوشک و خارج از، ساخته شده توسط جین واقعی خیاط ساخته شده است
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که قسمت جانبی و پشتی پوشک هر دو بر روی جین شلوار جین چاپ شده است، اما در واقع آن را پوشک و خارج از، ساخته شده توسط جین واقعی خیاط ساخته شده است
14. We live in an era of rage. What begins as road rage escalates into out and out war as two grown men indulge in meanness and cruelty under the intense pressure of their personal problems.
[ترجمه ترگمان]ما در عصر خشم زندگی می کنیم آنچه که به عنوان خشم جاده آغاز می شود و جنگ به عنوان دو مرد بزرگ را تحت فشار شدید مشکلات شخصی خود رها می کنند
[ترجمه گوگل]ما در عصر خشم زندگی می کنیم همانطور که دو مرد متولد شده در معرض بی رحمی و بی رحمی تحت فشار شدید مشکلات شخصی خود، شروع به خشم جاده ای می کنند
[ترجمه گوگل]ما در عصر خشم زندگی می کنیم همانطور که دو مرد متولد شده در معرض بی رحمی و بی رحمی تحت فشار شدید مشکلات شخصی خود، شروع به خشم جاده ای می کنند
15. Ennis rode easy, sleeping with his eyes open, but the hours he was away from the sheep stretched out and out.
[ترجمه ترگمان]انیس به راحتی حرکت می کرد، با چشمان باز خوابیده بود، اما ساعت ها بود که از گوسفندها دور می شد و بیرون می رفت
[ترجمه گوگل]انیس به راحتی با چشمان باز می خوابید، اما ساعت ها او را از گوسفند بیرون کشید
[ترجمه گوگل]انیس به راحتی با چشمان باز می خوابید، اما ساعت ها او را از گوسفند بیرون کشید
پیشنهاد کاربران
تمام و کمال
برای بیان صفات کاملاً منفی بکار می رود.
تمام عیار , محض ( معمولا دارای بار منفی ) in every respect
downright, absolute
Out - and - out lie دروغ محض
downright, absolute
Out - and - out lie دروغ محض
وقتی این عبارت قبل از اسم می آید یعنی محض - خالص - تمام عیار
مثلا شکست محض
out and out failure
مثلا شکست محض
out and out failure
کلمات دیگر: