(خودمانی - زننده) 1- دلخور کردن، عصبانی کردن 2- رفتن، گور خود را گم کردن
piss off
(خودمانی - زننده) 1- دلخور کردن، عصبانی کردن 2- رفتن، گور خود را گم کردن
انگلیسی به انگلیسی
• go away, leave, depart; annoy, make angry (slang)
پیشنهاد کاربران
گور تو گم کن
گمشو
to piss someone off= to grieve somone= to sadden someone
مثال: she really pisses me off او مرا واقعا ناراحت میکنند عصبی میکند
مثال: she really pisses me off او مرا واقعا ناراحت میکنند عصبی میکند
piss off= fuck off = get lost= گم شو
piss off=fuck off=bugger off=sod off=get lost:گمشو، برو گمشو، گورت را گم کن.
شاشیدن ب کسی ، کسی رو عصبی کردن، بهم ریختن کسی
همون معنی fuck off رو میده که به معنی گم شو ، گورتو گم کن هست .
عصبانی کردن، دلخور کردن
پدر کسی رو در آوردن . ( معمولا تو آهنگ ها به این شکل استفاده میشه )
برو درتو بذار
You really pissing me off : واقعا داری اعصابمو خورد میکنی
برو گمشو
گمشو
به جای piss off میتونید از fuck off هم استفاده کنید
piss off= fuck off
به جای piss off میتونید از fuck off هم استفاده کنید
piss off= fuck off
رو مخی
I am pissed off
اعصابم خورده.
اعصابم خورده.
حال بهم خوردن نمیشه؟
عصبانی کردن، از کوره به در کردن، کفری کردن
your confidence is pissing me off
اعتماد به نفست داره منو کفری میکنه
your confidence is pissing me off
اعتماد به نفست داره منو کفری میکنه
کلمات دیگر: