1. We watched her munch her way through two packets of peanuts.
[ترجمه فاطمه عبدی] اونو دیدیم که دو بسته بادوم زمینی رو تا ته با خرت خرت خورد.
[ترجمه ترگمان]او را تماشا کردیم که از میان دو بسته بادام زمینی شروع به جویدن کرد
[ترجمه گوگل]ما شاهد راه او از طریق دو بسته از بادام زمینی بودیم
2. Shall we get some munch, then?
[ترجمه فاطمه عبدی] پس یک کم قاقالیلی بگیریم؟
[ترجمه ترگمان]پس شروع می کنیم به خوردن
[ترجمه گوگل]آیا ما می خواهیم برخی از مونک، پس از آن؟
3. We watched her munch through two packets of peanuts.
[ترجمه ترگمان]با دو بسته بادام زمینی به munch نگاه کردیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق دو بسته از بادام زمینی تماشا کردیم
4. A good munch would fortify us both and united again, we could tackle the trouble ahead as a team.
[ترجمه ترگمان]A خوب می توانست هر دوی ما را تقویت کند و با هم متحد شویم
[ترجمه گوگل]یک پیروزی خوب باعث می شود که ما هر دو را دوباره متحد کنیم، ما می توانیم مشکل را به عنوان یک تیم روبرو کنیم
5. The young Edvard Munch conceived of a radically new approach to his art.
[ترجمه ترگمان]The مونک تبدیل به یک رویکرد کاملا جدید برای هنر او شد
[ترجمه گوگل]جوان ادوارد مونک از یک رویکرد کاملا جدید به هنر خود پرده برداشت
6. We now munch four million sandwiches a day.
[ترجمه ترگمان]حالا یک روز چهار تا ساندویچ می خوریم
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر چهار میلیون ساندویچ را می خوریم
7. The dolls are supposed to munch on plastic food that comes in the box.
[ترجمه ترگمان]این عروسک باید روی غذاهای پلاستیکی که در جعبه است munch کند
[ترجمه گوگل]عروسک ها باید روی مواد غذایی پلاستیکی که در جعبه قرار می گیرند شکار کنند
8. Who wants to count calories and munch on a piece of dry toast at such a time?
[ترجمه ترگمان]کی می خواد کالری هارو حساب کنه و شروع کنه به خوردن یه تیکه نون خشک؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می خواهد کالری را حساب کند و در یک لحظه یک تست خمیر خشک کند؟
9. At they munch their way through, you progressively add waste until the bin's full.
[ترجمه ترگمان]در حال خوردن به سر راه خود، شما به تدریج مواد زائد را تا زمان پر کردن سطل زباله اضافه می کنید
[ترجمه گوگل]در آن ها راه خود را از میان می برند، شما به تدریج ضایعات را اضافه می کنید تا زمانیکه سطل آشغال تمام شود
10. They munch native marine life, mow down food supplies and occupy territory, Carlton said.
[ترجمه ترگمان]کارلتون گفت: آن ها زندگی دریایی بومی را munch، منابع غذایی را درو می کنند و قلمرو خود را اشغال می کنند
[ترجمه گوگل]کارلتون گفت: آنها زندگی حیوانات بومی خود را متوقف می کنند، مواد غذایی را به اشتراک می گذارند و قلمرو اشغال می کنند
11. Mice munch away on aconites and love to nibble newly sown peas and beans.
[ترجمه ترگمان]موش ها در حال munch روی aconites و عشق به جویدن نخود و لوبیا هستند
[ترجمه گوگل]موش ها روی آکونیت ها مینشینند و عشق می ورزند تا نخود ها و لوبیای تازه کاشته شوند
12. Hodges finally sits, and I munch on sour dough bread in between sips of the luscious vintage.
[ترجمه ترگمان]بالاخره هاجس نشست و من با خمیر ترش و خمیر ترش و خمیر luscious شروع می کنم
[ترجمه گوگل]هودز در نهایت نشسته است، و من در نان خمیر ترش میان نان و نوشیدنی های نوشیدنی از میان می برد
13. Were he alive today, Edvard Munch could visit virtually any high school and randomly pick a senior to model for his famous 1893 painting "The Scream. "
[ترجمه ترگمان]او امروز زنده بود مونک می توانست از دبیرستان فارغ التحصیل شود و به طور تصادفی یک مدل ارشد برای نقاشی مشهور ۱۸۹۳ - The انتخاب کند
[ترجمه گوگل]او امروز زندگی می کرد، ادوارد مونچ می توانست تقریبا هر دبیرستان را ببیند و به طور تصادفی یک مدل ارشد برای نقاشی مشهور خود در سال 1893 'فریاد' را انتخاب کرد '
14. I like a study and a bedroom very munch.
[ترجمه ترگمان]من یه اتاق مطالعه و یه اتاق خواب رو خیلی خوب دوست دارم
[ترجمه گوگل]من یک مطالعه و یک اتاق خواب بسیار دوست دارم