کلمه جو
صفحه اصلی

in the shadow of


1- مجاور، در شرف 2- تحت الشعاع، تحت تاثیر

انگلیسی به انگلیسی

• very close to

جملات نمونه

1. They live in a charming house in the shadow of the cathedral.
[ترجمه ترگمان]در یک خانه زیبا در سایه کلیسا زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در سایه کلیسای جامع در یک خانه جذاب زندگی می کنند

2. He has always lived in the shadow of his brother.
[ترجمه ترگمان]همیشه در سایه برادرش زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او همیشه در سایه برادرش زندگی کرده است

3. For years he lived in the shadow of his famous mother.
[ترجمه ترگمان]سال ها در سایه مادر مشهور او زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]سالها در سایه مادر معروفش زندگی می کرد

4. Nothing would grow in the shadow of the grey wall.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در سایه دیوار خاکستری بزرگ نمی شد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در سایه دیوار خاکستری رشد نمی کند

5. He lived in the shadow of his famous father.
[ترجمه ترگمان]او در سایه پدر مشهور او زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او در سایه پدر معروف خود زندگی کرد

6. Doug lived in the shadow of his seemingly omnipotent father.
[ترجمه ترگمان]دوگ در سایه پدرش زنده ماند
[ترجمه گوگل]داگ در سایه پدرش ظاهرا همهجانبه زندگی می کرد

7. The new market is in the shadow of the City Hall.
[ترجمه ترگمان]بازار جدید در سایه تالار شهر قرار دارد
[ترجمه گوگل]بازار جدید در سایه شهرداری قرار دارد

8. A younger son often lives in the shadow of his elder brother.
[ترجمه ترگمان]پسر کوچک تر اغلب در سایه برادر بزرگش زندگی می کند
[ترجمه گوگل]پسر جوان بیشتر در سایه برادر بزرگترش زندگی می کند

9. She had always lived in the shadow of her older sister.
[ترجمه ترگمان]او همیشه در سایه خواهر بزرگ تر او زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او همیشه در سایه خواهر بزرگترش زندگی کرده بود

10. Kate grew up in the shadow of her film star sister.
[ترجمه ترگمان]کیت در سایه خواهرش بزرگ شد
[ترجمه گوگل]کیت در سایه خواهرش ستاره فیلمش رشد کرد

11. It was hot, and we decided to walk in the shadow of the wall .
[ترجمه ترگمان]هوا گرم بود و تصمیم گرفتیم در سایه دیوار قدم بزنیم
[ترجمه گوگل]گرم بود و تصمیم گرفتیم در سایه دیوار راه بریم

12. I liked to linger in the shadow of a pine green corridor.
[ترجمه ترگمان]دوست داشتم در سایه یک راهروی سبز کاج درنگ کنم
[ترجمه گوگل]من دوست داشتم که در سایه یک دروازه سبز کاج پای بیفتم

13. Being their son must have meant living constantly in the shadow of two brilliant luminaries.
[ترجمه ترگمان]پسر آن ها باید به معنی زندگی پیوسته در سایه دو ستاره درخشان باشد
[ترجمه گوگل]در حالیکه پسرش باید به معنای مداوم در سایه دو عالم درخشان باشد

14. But here, towns lay in the shadow of the landscape.
[ترجمه ترگمان]اما اینجا، شهرها در سایه منظره قرار داشتند
[ترجمه گوگل]اما در اینجا، شهرها در سایه چشم انداز قرار دارند

15. He was lying face downwards in the shadow of the short diving-board, fully dressed in a blazer and white linen trousers.
[ترجمه ترگمان]او در سایه یک تخته شیرجه کوتاه دراز کشیده بود، کاملا با کت و شلوار سفید پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او در سایه هیئت مدیره غواصی کوتاه، به طور کامل در لباس شلوار جین و شلوار سفید پوش قرار دارد

پیشنهاد کاربران

خیلی نزدیک به چیزی یا کسی بودن

https://www. merriam - webster. com/dictionary/in the shadow of

تحت الشعاع چیزی قرار داشتن

Definition of in the shadow of
1: very close to
a town located in the shadow of the Rocky Mountains
2: in a position of being unnoticed because all the attention is given to someone else
She grew up in the shadow of her very popular sister.



کلمات دیگر: