(انگلیس) دور انداختن، مرخص کردن، بیرون کردن
turf out
(انگلیس) دور انداختن، مرخص کردن، بیرون کردن
انگلیسی به فارسی
چمنزار
انگلیسی به انگلیسی
• (slang) exile someone, expel something
جملات نمونه
1. Two members were turfed out of the committee.
[ترجمه ترگمان]دو نفر از اعضای این کمیته اخراج شدند
[ترجمه گوگل]دو نفر از کمیته خارج شدند
[ترجمه گوگل]دو نفر از کمیته خارج شدند
2. We hear stories of people being turfed out and ending up on the streets.
[ترجمه ترگمان]ما داستان هایی از افرادی می شنویم که در خیابان ها جمع می شوند و به خیابان ها می رسند
[ترجمه گوگل]ما داستان هایی از افرادی که در خیابان ها می بینند و می روند را می شنویم
[ترجمه گوگل]ما داستان هایی از افرادی که در خیابان ها می بینند و می روند را می شنویم
3. The families claim they are being turfed out of their homes.
[ترجمه ترگمان]خانواده ها ادعا می کنند که از خانه هایشان بیرون رانده می شوند
[ترجمه گوگل]خانواده ها ادعا می کنند که از خانه های خود بیرون می روند
[ترجمه گوگل]خانواده ها ادعا می کنند که از خانه های خود بیرون می روند
4. She'll be turfed out of the study group if she carries on being disruptive.
[ترجمه ترگمان]اگر به شوخی ادامه دهد، از گروه مطالعه بیرون خواهد رفت
[ترجمه گوگل]اگر او در حال خرابکاری باشد، او از گروه مطالعه خارج خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر او در حال خرابکاری باشد، او از گروه مطالعه خارج خواهد شد
5. You'd have more room in your wardrobe if you turfed out all your old clothes.
[ترجمه ترگمان]اگر از لباس های کهنه your، بهتر بود اتاق بیشتری داشته باشی
[ترجمه گوگل]اگر در تمام لباسهای قدیمی خود را از بین ببرید، در کمد لباس خود بیشتر میشوید
[ترجمه گوگل]اگر در تمام لباسهای قدیمی خود را از بین ببرید، در کمد لباس خود بیشتر میشوید
6. Several families have been turfed out of their homes.
[ترجمه ترگمان]چندین خانواده از خانه های خود بیرون رانده شده اند
[ترجمه گوگل]چندین خانواده از خانه های خود بیرون آمده اند
[ترجمه گوگل]چندین خانواده از خانه های خود بیرون آمده اند
7. She turfed out all her old shoes.
[ترجمه ترگمان]اون کفش های قدیمیش رو سبز کرده
[ترجمه گوگل]او کفش های قدیمی خود را از بین برد
[ترجمه گوگل]او کفش های قدیمی خود را از بین برد
8. The shop is full of beautiful clothes that people have turfed out.
[ترجمه ترگمان]مغازه پر از لباس های زیبایی است که مردم از آن بیرون زده اند
[ترجمه گوگل]این مغازه پر از لباس های زیبا است که مردم از آن رنج می برند
[ترجمه گوگل]این مغازه پر از لباس های زیبا است که مردم از آن رنج می برند
9. He was turfed out of the party.
[ترجمه ترگمان]از مهمونی بیرون اومده بود
[ترجمه گوگل]او از طرف حزب رفته بود
[ترجمه گوگل]او از طرف حزب رفته بود
10. The party was turfed out of office after 15 years.
[ترجمه ترگمان]این حزب پس از ۱۵ سال از دفتر خارج شد
[ترجمه گوگل]این حزب پس از 15 سال از کار خارج شد
[ترجمه گوگل]این حزب پس از 15 سال از کار خارج شد
11. I turfed out a load of old shoes last week.
[ترجمه ترگمان]هفته پیش یه سری کفش های قدیمی رو سبز کردم
[ترجمه گوگل]هفته گذشته یک بار از کفش های قدیمی بارور شدم
[ترجمه گوگل]هفته گذشته یک بار از کفش های قدیمی بارور شدم
12. Sheep were turfed out of three nearby fields make temporary car parks.
[ترجمه ترگمان]گوسفندان در سه مزرعه مجاور، پارک های آبی موقت ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]گوسفند از سه میدان نزدیک در کنار پارک های موقت راه می رود
[ترجمه گوگل]گوسفند از سه میدان نزدیک در کنار پارک های موقت راه می رود
13. Prior to the spread of retirement, workers were turfed out of their jobs on an individual basis across a range of different ages.
[ترجمه ترگمان]پیش از گسترش دوران بازنشستگی، کارگران از مشاغل خود به طور انفرادی از میان گستره ای از سنین مختلف خارج می شدند
[ترجمه گوگل]قبل از گسترش بازنشستگی، کارگران از طرز کار خود به طور فردی در طیف وسیعی از سنین مختلف رانده شدند
[ترجمه گوگل]قبل از گسترش بازنشستگی، کارگران از طرز کار خود به طور فردی در طیف وسیعی از سنین مختلف رانده شدند
14. There can be few people in football who do not think Flashman should be turfed out of Barnet at the earliest opportunity.
[ترجمه ترگمان]ممکن است افراد کمی در فوتبال وجود داشته باشند که فکر نکنند Flashman باید در اولین فرصت از بارنت خارج شود
[ترجمه گوگل]در فوتبال ممکن است تعداد کمی از بازیکنان وجود داشته باشد که تصور نمی کنند فلشمن باید در اولین فرصت از بارنت خارج شود
[ترجمه گوگل]در فوتبال ممکن است تعداد کمی از بازیکنان وجود داشته باشد که تصور نمی کنند فلشمن باید در اولین فرصت از بارنت خارج شود
پیشنهاد کاربران
بیرون کردن , بیرون انداختن
– He was turfed out of the party
– Two members were turfed out of the committee
– She turfed out all her old clothes
– I turfed out a load of old shoes last week
– He was turfed out of the party
– Two members were turfed out of the committee
– She turfed out all her old clothes
– I turfed out a load of old shoes last week
کلمات دیگر: