عوضی گرفتن، بیهوده کوشیدن
bark up the wrong tree
عوضی گرفتن، بیهوده کوشیدن
انگلیسی به انگلیسی
• make an error; make a claim to the incorrect person
جملات نمونه
1. If he expects to borrow money from me, he is barking up the wrong tree.
[ترجمه Setareh] اگر او انتظار دارد از من پول بگیرد، جای نادرستی را انتخاب کرده است. یا اگر او انتظار دارد از من پول بگیرد، سخت در اشتباه است.
[ترجمه ترگمان]اگر انتظار دارد از من پول قرض بگیرد، از درخت اشتباه پارس می کند[ترجمه گوگل]اگر او انتظار دارد از من پول قرض کند ، درخت اشتباه را از بین می برد
2. She thinks it'll solve the problem, but I reckon she's barking up the wrong tree.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند این مساله مشکل را حل می کند، اما فکر می کنم از درخت اشتباهی پارس می کند
[ترجمه گوگل]او فکر می کند این مسئله #39 را حل می کند ، اما من فکر می کنم که او درخت 39 را پارس کرده است
[ترجمه گوگل]او فکر می کند این مسئله #39 را حل می کند ، اما من فکر می کنم که او درخت 39 را پارس کرده است
3. If you think that, you're barking up the wrong tree altogether.
[ترجمه ترگمان]اگر این طور فکر می کنی، روی تنه یک درخت اشتباهی پارس می کنی
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کنید ، #39 ؛ کاملاً درخت اشتباه را پارس می کنید
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کنید ، #39 ؛ کاملاً درخت اشتباه را پارس می کنید
4. You're barking up the wrong tree if you're expecting us to lend you any money.
[ترجمه ترگمان]اگر انتظار داشتید پول به شما قرض بدهم از درخت اشتباهی پارس می کنید
[ترجمه گوگل]شما #39 ؛ اگر #39 هستید ، درخت اشتباه را پارس می كنید ؛ انتظار دارید كه هر گونه پول به شما وام دهیم
[ترجمه گوگل]شما #39 ؛ اگر #39 هستید ، درخت اشتباه را پارس می كنید ؛ انتظار دارید كه هر گونه پول به شما وام دهیم
5. Scientists in Switzerland realised that most other researchers had been barking up the wrong tree.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان در سوییس دریافت که بسیاری از محققان در حال پارس کردن از درخت اشتباه بودند
[ترجمه گوگل]دانشمندان در سوئیس دریافتند که اکثر محققان دیگر درخت اشتباه را پارس کرده اند
[ترجمه گوگل]دانشمندان در سوئیس دریافتند که اکثر محققان دیگر درخت اشتباه را پارس کرده اند
6. The police spent three months barking up the wrong tree on the murder investigation.
[ترجمه ترگمان]پلیس سه ماه وقت صرف تحقیق روی درخت اشتباهی کرده
[ترجمه گوگل]پلیس سه ماه وقت خود را صرف جنگیدن درخت اشتباه در تحقیقات قتل کرد
[ترجمه گوگل]پلیس سه ماه وقت خود را صرف جنگیدن درخت اشتباه در تحقیقات قتل کرد
7. Could he once again be barking up the wrong tree?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن بود یک بار دیگر از درخت اشتباهی پارس کند؟
[ترجمه گوگل]آیا او می تواند یکبار دیگر درخت اشتباه را پارس کند؟
[ترجمه گوگل]آیا او می تواند یکبار دیگر درخت اشتباه را پارس کند؟
8. They have maybe barked up the wrong tree.
[ترجمه ترگمان] شاید از درخت اشتباهی پارس کردن
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است درخت اشتباهی را پوست کنند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است درخت اشتباهی را پوست کنند
9. People who feel sorry for my old bridesmaid and travelling companion are barking up the wrong tree.
[ترجمه ترگمان]آدم هایی که به خاطر bridesmaid پیر و همراه سفر خود احساس تاسف می کنند، در حال عوعو کردن از درخت اشتباه هستند
[ترجمه گوگل]افرادی که از ساقدوش عروس و همسفر قدیمی من متاسف هستند ، درخت اشتباه را پوست می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که از ساقدوش عروس و همسفر قدیمی من متاسف هستند ، درخت اشتباه را پوست می کنند
10. Can't help thinking that they are on the right track and it's we who are barking up the wrong tree.
[ترجمه ترگمان]به این فکر می کنم که آن ها در مسیر درست هستند و ما هستیم که از درخت اشتباهی پارس می کنیم
[ترجمه گوگل]آیا نمی توانیم به 39 فکر کنیم که آنها در مسیر صحیح قرار دارند و ما که داریم درخت اشتباهی را پوست می کنیم
[ترجمه گوگل]آیا نمی توانیم به 39 فکر کنیم که آنها در مسیر صحیح قرار دارند و ما که داریم درخت اشتباهی را پوست می کنیم
11. In retrospect it now seems that both camps were barking up the wrong tree.
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به گذشته، به نظر می رسد که هر دوی این اردوگاه ها از درخت غلط پارس می کنند
[ترجمه گوگل]با نگاه به گذشته ، اکنون به نظر می رسد که هر دو اردوگاه درخت اشتباهی را پارس می کردند
[ترجمه گوگل]با نگاه به گذشته ، اکنون به نظر می رسد که هر دو اردوگاه درخت اشتباهی را پارس می کردند
12. You're barking up the wrong tree if you think Sam can help you.
[ترجمه ترگمان]اگر فکر می کنی سام می تواند به تو کمک کند، از درخت اشتباهی پارس می کنی
[ترجمه گوگل]شما #39 ؛ اگر فکر می کنید سام می تواند به شما کمک کند ، درخت اشتباهی را پارس می کنید
[ترجمه گوگل]شما #39 ؛ اگر فکر می کنید سام می تواند به شما کمک کند ، درخت اشتباهی را پارس می کنید
13. Mr. A weselves bark up the wrong tree if he imagines he can fool her.
[ترجمه ترگمان]آقای A اگر خیال کند می تواند او را گول بزند پوست درخت را خراب می کند
[ترجمه گوگل]اگر آقای A تصور کند که می تواند او را گول بزند ، درخت اشتباهی را پارس می کند
[ترجمه گوگل]اگر آقای A تصور کند که می تواند او را گول بزند ، درخت اشتباهی را پارس می کند
14. Mr. A may bark up the wrong tree if he thinks he can fool her.
[ترجمه ترگمان]آقای \"ای\" ممکنه درخت اشتباهی رو درست کنه اگه فکر کنه می تونه اون رو گول بزنه
[ترجمه گوگل]اگر آقای A فکر کند که می تواند او را گول بزند ممکن است درخت اشتباهی را پوست کند
[ترجمه گوگل]اگر آقای A فکر کند که می تواند او را گول بزند ممکن است درخت اشتباهی را پوست کند
پیشنهاد کاربران
اصطلاح - تیرت خطا رفت -
سوراخ دعا را گم کردن، سخت در اشتباه بودن ( داری اشتباه میزنی برادر )
به اشتباه کسی را متهم کردن
به اشتباه کسی رو سرزنش کردن.
تلاش بیهوده کردن.
در مورد یک چیزی داری اشتباه می کنی.
توضیح درباره اصطلاح bark up the wrong tree
ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح زیر درخت اشتباهی پارس کردن است و به معنای اشتباه گرفتن یا تلاش بیهوده کردن است. این اصطلاح معادل نزدیک اصطلاح فارسی سوراخ دعا را گم کردن است.
منبع: سایت بیاموز
ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح زیر درخت اشتباهی پارس کردن است و به معنای اشتباه گرفتن یا تلاش بیهوده کردن است. این اصطلاح معادل نزدیک اصطلاح فارسی سوراخ دعا را گم کردن است.
منبع: سایت بیاموز
این گوری که سرش گریه میکنی مرده نداره.
کلمات دیگر: