1. modern advertising is replete with barbarisms
آگهی های تجارتی امروزی پر است از اشتباهات لغوی.
2. with a heart replete with gratitude
با قلبی آکنده از امتنان
3. He was replete with roast duck.
[ترجمه S] او از اردک سرخ شده سیر بود
[ترجمه ترگمان]کاملا پر از اردک سرخ شده بود
[ترجمه گوگل]او با اردک کبابی پر شده بود
4. The Harbor was replete with boats.
[ترجمه Hassan] بندر با قایق ها پر شده بود
[ترجمه ترگمان]بندر هاربر از قایق ها پر شده بود
[ترجمه گوگل]بندر با قایق پر شده بود
5. He was replete with food and drink.
[ترجمه alirezazarei] او با غذا و نوشیدنی سیر شده بود
[ترجمه ترگمان]مملو از غذا و نوشیدنی بود
[ترجمه گوگل]او با غذا و نوشیدن کامل بود
6. His story was replete with falsehood.
[ترجمه ترگمان]داستان او از دروغ پر بود
[ترجمه گوگل]داستان او با دروغ کامل بود
7. This car has an engine replete with the latest technology.
[ترجمه ترگمان]این ماشین دارای یک موتور انباشته از آخرین فن آوری است
[ترجمه گوگل]این ماشین دارای موتور کامل با آخرین فن آوری است
8. We all felt pleasantly replete.
[ترجمه ترگمان]همگی سرحال و خرم بودند
[ترجمه گوگل]همه ما احساس خوشحالی کردیم
9. Griffith Park is replete with hiking trails, and Mount Hollywood is excellent for plotting future treks.
[ترجمه ترگمان]گریفیث، پر از مسیرهای پیاده روی است و کوه هالیوود برای طراحی treks آینده بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]گریفیث پارک با مسیرهای پیاده روی پر است و کوه هالیوود برای نقشه برداری مسیرهای آینده عالی است
10. Past inaugurations have been replete with stories of bruised egos and sour encounters.
[ترجمه ترگمان]inaugurations گذشته انباشته از داستان هایی از egos و برخوردهای ترش هستند
[ترجمه گوگل]مراسم افتتاحیه گذشته با داستان های کوهنوردان و برخورد های نارنجی پر شده است
11. People sat about, replete and vacant.
[ترجمه ترگمان]همه جا، پر سر و صدا نشسته بودند
[ترجمه گوگل]مردم نشستند، تکبر و خالی بودند
12. The history of penal practice is replete with particular sanctions falling into disuse.
[ترجمه ترگمان]تاریخچه اعمال شاقه پر از تحریم های ویژه است که بلااستفاده مانده اند
[ترجمه گوگل]تاریخ اجرای قانون مجازات با تحریم های خاصی که در معرض سوء استفاده قرار می گیرد، کامل است
13. The unfinished and unpublished memoirs of Farini are replete with such hyperbole.
[ترجمه ترگمان]خاطرات ناتمام و unpublished of انباشته از این گزافه گویی است
[ترجمه گوگل]خاطرات ناتمام و منتشر نشده Farini با چنین هیپربال پر است
14. The ceremony in this Anglo-Norman setting was replete with references to Charlemagne, Napoleon, and Churchill.
[ترجمه ترگمان]مراسمی که در این مجموعه آنگلو نورمن به تصویب رسید، انباشته از منابع شارلمانی، ناپلیون، و چرچیل بود
[ترجمه گوگل]این مراسم در این مجموعه انگلو نورمن با مراجعه به Charlemagne، Napoleon و Churchill تکمیل شد
15. Government documents and official statements concerning integration are replete with romantic and ill-defined language.
[ترجمه ترگمان]اسناد دولتی و بیانیه های رسمی مربوط به یکپارچه سازی مملو از زبان romantic و بیمار است
[ترجمه گوگل]اسناد دولتی و بیانیه های رسمی مربوط به ادغام با زبان عاشقانه و نامشخص تعریف شده است