(امریکا) دبیرستان مقدماتی، پیش دبیرستان (معمولا دارای کلاس های 7 و 8 و 9)، دبیرستان مقدماتی که شامل کلاس هفتم و هشتم است
junior high school
(امریکا) دبیرستان مقدماتی، پیش دبیرستان (معمولا دارای کلاس های 7 و 8 و 9)، دبیرستان مقدماتی که شامل کلاس هفتم و هشتم است
انگلیسی به فارسی
دبیرستان مقدماتی (که شامل کلاس هفتم و هشتم است)
دبیرستان، دبیرستان مقدماتی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an intermediate school between elementary and high school, usu. including grades seven, eight, and nine; middle school.
• school level that is between the elementary and high school levels (starting with grade 6 or 7 and going to grade 8 or 9)
جملات نمونه
1. The seventh-grader at Stapley Junior High School suffered migraine headaches and often missed school.
[ترجمه ترگمان]دانش آموز کلاس هفتم در دبیرستان Stapley Junior دچار سردردهای میگرنی شده بود و اغلب به مدرسه نرفته بود
[ترجمه گوگل]گرند هفتم در دبیرستان Stapley دچار سردرد میگرنی شد و اغلب مدرسه را از دست داد
[ترجمه گوگل]گرند هفتم در دبیرستان Stapley دچار سردرد میگرنی شد و اغلب مدرسه را از دست داد
2. Cramming is not confined to the junior high school and senior high school years.
[ترجمه ترگمان]cramming به دبیرستان دانش آموز سال سوم و دبیرستان عالی محدود نمی شود
[ترجمه گوگل]Cramming محدود به دوره راهنمایی و دبیرستان نیست
[ترجمه گوگل]Cramming محدود به دوره راهنمایی و دبیرستان نیست
3. He attended a magnet junior high school for gifted children in Los Angeles and spent a year in high school in Reseda.
[ترجمه ترگمان]او در دبیرستان دبیرستان بچه های با استعداد در لس آنجلس شرکت کرد و یک سال را در دبیرستان in گذراند
[ترجمه گوگل]او در یک دبیرستان مگنوم برای کودکان باتجربه در لس آنجلس حضور داشت و یک سال در رشته دبیرستان بود
[ترجمه گوگل]او در یک دبیرستان مگنوم برای کودکان باتجربه در لس آنجلس حضور داشت و یک سال در رشته دبیرستان بود
4. Perhaps he or she was a junior high school teacher who once commented that your writing skills were far below average.
[ترجمه ترگمان]شاید او یک معلم دبیرستان بود که زمانی گفت که مهارت های نوشتاری شما به طور متوسط بسیار پایین است
[ترجمه گوگل]شاید او معلم دبیرستان بود که یک بار اظهار داشت که مهارت های نوشتاری شما خیلی کمتر از حد متوسط است
[ترجمه گوگل]شاید او معلم دبیرستان بود که یک بار اظهار داشت که مهارت های نوشتاری شما خیلی کمتر از حد متوسط است
5. Church league to junior high school to high school.
[ترجمه ترگمان]انجمن کلیسا در دبیرستان به دبیرستان می رفت
[ترجمه گوگل]کلیسای لیگ به دبیرستان به دبیرستان
[ترجمه گوگل]کلیسای لیگ به دبیرستان به دبیرستان
6. A51 Tandragee near junior high school - temporary traffic control in operation.
[ترجمه ترگمان]A۵۱ Tandragee در نزدیکی دبیرستان موقت دبیرستان - کنترل ترافیک موقت در عملیات
[ترجمه گوگل]A51 Tandragee در نزدیکی دبیرستان - کنترل ترافیک موقت در عملیات
[ترجمه گوگل]A51 Tandragee در نزدیکی دبیرستان - کنترل ترافیک موقت در عملیات
7. I teach history at the high school and junior high school levels.
[ترجمه ترگمان]من تاریخ دبیرستان و سطح دبیرستان را تدریس می کنم
[ترجمه گوگل]من در دوران دبیرستان و دبیرستان درس می خوانم
[ترجمه گوگل]من در دوران دبیرستان و دبیرستان درس می خوانم
8. Her voice had the pubescent innocence of a junior high school majorette.
[ترجمه ترگمان]صدای او، innocence pubescent دوران دبیرستان junior بود
[ترجمه گوگل]صدای او بی گناهی نابالغ از مدرسه دبیرستان بود
[ترجمه گوگل]صدای او بی گناهی نابالغ از مدرسه دبیرستان بود
9. An afternoon Islamic study group he joined during junior high school filled him with purpose, and eventually with anti-Semitism, anti-Americanism and an abhorrence of photography.
[ترجمه ترگمان]یک گروه مطالعاتی اسلامی بعد از ظهر در طی دبیرستان با هدف، و در نهایت با ضد سامی گرایی، ضد آمریکایی گرایی و نفرت از عکاسی، به او پیوست
[ترجمه گوگل]یک گروه مطالعات اسلامی بعد از ظهر که در دوران دبیرستان پیوست، او را به هدف و هدفش، و در نهایت با ضد یهودیت، ضد آمریکایی و فریب عکاسی پر کرد
[ترجمه گوگل]یک گروه مطالعات اسلامی بعد از ظهر که در دوران دبیرستان پیوست، او را به هدف و هدفش، و در نهایت با ضد یهودیت، ضد آمریکایی و فریب عکاسی پر کرد
10. I do not play baseball at Health Junior High School every afternoon.
[ترجمه ترگمان]من هر روز بعد از ظهر در دبیرستان نوجوانان بهداشت بازی نمی کنم
[ترجمه گوگل]من هر روز بعد از ظهر بیس بال بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من هر روز بعد از ظهر بیس بال بازی می کنم
11. They were stuck on each other ever since junior high school.
[ترجمه ترگمان]اونا از زمان دبیرستان به همدیگه گیر کرده بودن
[ترجمه گوگل]آنها از زمان مدرسه ی راهنمایی به همدیگر گیر کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها از زمان مدرسه ی راهنمایی به همدیگر گیر کرده بودند
12. I can't remember quarreling with him in junior high school.
[ترجمه ترگمان]یادم نمی اید در دبیرستان با او دعوا کرده باشم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم با او در دبیرستان مقابله کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم با او در دبیرستان مقابله کنم
13. I play baseball at Health Junior High School every afternoon.
[ترجمه ترگمان]من هر روز بعدازظهر در دبیرستان جوانان بهداشت بازی می کنم
[ترجمه گوگل]هر روز بعد از ظهر من در بیس بال بازی می کنم
[ترجمه گوگل]هر روز بعد از ظهر من در بیس بال بازی می کنم
14. What is your best memory from junior high school?
[ترجمه ترگمان]بهترین خاطره ای که از دبیرستان یادته چیه؟
[ترجمه گوگل]بهترین حافظه از دبیرستان چیست؟
[ترجمه گوگل]بهترین حافظه از دبیرستان چیست؟
پیشنهاد کاربران
مدرسه راهنمایی
مقطع مقدماتی دبیرستان که معادل آن در ایران میشود مدرسه راهنمایی
قبلا می شد راهنمایی الان میشه متوسطه اول
بخش اولیه ی secondary education ( قبلش elementary/primary school )
یعنی متوسطه اول
دبیرستانای اونا شامل دو بخشه هر کدوم ۳ سال پس روی هم ۶ سال
۳ بخشِ اول میان زیرمجموعه junior high school و ۳ سالِ دوم میشه همون senior high school که دیگه بهش این اسمو نمیدن همون میگن high scool خشک و خالی. تیمامممم
یعنی متوسطه اول
دبیرستانای اونا شامل دو بخشه هر کدوم ۳ سال پس روی هم ۶ سال
۳ بخشِ اول میان زیرمجموعه junior high school و ۳ سالِ دوم میشه همون senior high school که دیگه بهش این اسمو نمیدن همون میگن high scool خشک و خالی. تیمامممم
کلمات دیگر: