کلمه جو
صفحه اصلی

buffoonery


معنی : مسخرگی
معانی دیگر : مسخرگی

انگلیسی به فارسی

مسخرگی


انگلیسی به انگلیسی

• clownish behavior

مترادف و متضاد

مسخرگی (اسم)
farce, tomfoolery, drollery, buffoonery, ribbing

جملات نمونه

1. his buffoonery embarrassed his wife
لودگی او زنش را خجل می کرد.

2. criticism which was hidden under the veil of buffoonery
انتقادی که زیر نقاب دلقک بازی پنهان کرده بودند

3. Hence the bombast in the tragedies, and the buffoonery and ribaldry in the comedies.
[ترجمه ترگمان]از این رو مبالغه در تراژدی، و لودگی و ribaldry در کمدی
[ترجمه گوگل]از این رو bombast در تراژدی ها، و boughners و bastard در کمدی

4. He went to the university of buffoonery.
[ترجمه ترگمان]به دانشگاه دلقک بازی کرد
[ترجمه گوگل]او به دانشگاه بوفونز رفت

5. Begin, instead, with the following fact, that the buffoonery is already present.
[ترجمه ترگمان]در عوض، با این حقیقت شروع کنید که دلقک بازی در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه گوگل]در عوض، با این واقعیت که شروع به کار کرده اید شروع کنید

6. Jimmy Durante's buffoonery was hilarious.
[ترجمه ترگمان]مسخرگی جیمی durante خنده دار بود
[ترجمه گوگل]جادوگری جیمی دورتان خنده دار بود

7. Strongest on the immediate post-war period, this is a bumper book of buffoonery.
[ترجمه ترگمان]قوی ترین در دوره پس از جنگ، این یک کتاب فوق العاده برای دلقک بازی است
[ترجمه گوگل]قوی ترین دوره فوری بعد از جنگ، این یک کتاب سپر فانتزی است

8. Baogong Drama of the Yuan Dynasty plays the use of a large number of buffoonery, which makes Baogong drama in the comedy show the tragic characteristics.
[ترجمه ترگمان]درام سلسله یوآن چین با استفاده از تعداد زیادی دلقک بازی بازی می کند، که باعث می شود نمایش Baogong در فیلم کمدی، ویژگی های تراژیک را نشان دهد
[ترجمه گوگل]درام Baogong از سلسله یوان، استفاده از شمار زیادی از بافت های فانتزی، که باعث می شود درام بائوگنگ در کمدی نشان می دهد ویژگی های غم انگیز است

9. Some of his recomposed songs and music videos (MVs) are so exceedingly buffoonery that they tickle yours humbly funny bone to no end.
[ترجمه ترگمان]برخی از آهنگ های معروفش و ویدیوهای موسیقی او به اندازه ای مضحک هستند که از ته استخوان مضحک شما را غلغلک می دهند تا به هیچ وجه پایانی نداشته باشند
[ترجمه گوگل]برخی از ترانه ها و موزیک های مورد علاقه اش (MV) بسیار غم انگیز هستند که شما را غافلگیرانه خنده دار می کنند تا پایان ناپذیر شوند

10. He insists over and over that his task is not buffoonery, but teaching ( or even preaching ).
[ترجمه ترگمان]وی اصرار دارد و بر این نکته تاکید دارد که وظیفه او دلقک بازی نیست، بلکه تدریس (یا حتی موعظه)است
[ترجمه گوگل]او تاکید دارد که وظیفه او فانتزی نیست، بلکه آموزش (یا حتی موعظه) است

11. Originating from the Chinese funny tradition, from the Chinese optimistic mind, the aim of buffoonery is to make use of the art lightness to lighten the life heaviness.
[ترجمه ترگمان]با توجه به سنت مضحک چین، از ذهن خوش بینانه چینی ها، هدف دلقک بازی، استفاده از سبک هنری برای روشن کردن the زندگی است
[ترجمه گوگل]هدف از بنیادینگی از سنت خنده دار چینی، از چشمان خوش بینانه چینی، استفاده از سبک های هنری برای تسکین سنگین زندگی است

12. Look at me is one of the most fundamental desires of the human heart. It can take innumerable forms, from buffoonery to the pursuit of posthumous fame.
[ترجمه ترگمان]به من نگاه کنید، یکی از اساسی ترین نیازهای قلب انسان است این کار می تواند اشکال بی شماری داشته باشد، از دلقک بازی تا رسیدن به شهرت
[ترجمه گوگل]نگاهی به من یکی از بنیادی ترین خواسته های قلب انسان است این می تواند اشکال بی شماری، از بوفون به دنبال رسیدن به شهرت پس از مرگ

13. In a television studio politicians of all stripes entertain viewers with mudslinging, shouting and buffoonery.
[ترجمه ترگمان]در یک استودیوی تلویزیونی، سیاستمداران از همه stripes بیننده را با mudslinging، فریاد زدن و دلقک بازی، سرگرم می کنند
[ترجمه گوگل]در یک استودیوی تلویزیونی سیاستمداران همه نوارها تماشاگران را با خشونت، فریاد و فریاد زدن سرگرم می کنند

پیشنهاد کاربران

خنده دار و سرگرم کننده

buffoonery ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: لوده گری
تعریف: انجام حرکات و رفتار مضحک


کلمات دیگر: