1. brazen cups
فنجان های برنجی
2. brazen it out
پررویی کردن،رو را سفت کردن
3. a brazen whore
فاحشه ی بی حیا
4. he made brazen accusations against my father
او تهمت های بیشرمانه ای به پدرم می زد.
5. There were instances of brazen cheating in the exams.
[ترجمه ترگمان]مواردی از تقلب بی شرمانه در امتحانات وجود داشت
[ترجمه گوگل]در موارد امتحان، نمونه هایی از تقلب درهم شکسته وجود داشت
6. The brazen woman laughed loudly at the judge who sentenced her.
[ترجمه ترگمان]زن گستاخ با صدای بلند به قاضی که او را محکوم کرده بود خندید
[ترجمه گوگل]زن پرتغالی با صدای بلند در قاضی که او را محکوم کرد، خندید
7. They showed a brazen disregard for user's privacy.
[ترجمه ترگمان]آن ها بی احترامی علنی به حریم خصوصی کاربر را نشان دادند
[ترجمه گوگل]آنها بی توجهی بی نظیر به حریم خصوصی کاربر نشان دادند
8. They're quite brazen about their bisexuality, it doesn't worry them.
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد their کاملا brazen، اما نگران آن ها نیستند
[ترجمه گوگل]آنها در مورد دوجنسگرایانشان کاملا برانگیخته میشوند، آنها آنها را نگران نکنند
9. She had become brazen about the whole affair.
[ترجمه ترگمان]از همه این ماجرا گستاخ شده بود
[ترجمه گوگل]او در مورد تمام امور بی پروا شده بود
10. His wife could no longer tolerate his brazen love affairs.
[ترجمه ترگمان]همسرش دیگر نمی توانست کاره ای عاشقانه خود را تحمل کند
[ترجمه گوگل]همسر او دیگر نمی تواند تحمل امور عشق و عطش خود را
11. So what on earth should she do? Brazen it out?
[ترجمه ترگمان]پس چه باید کرد؟ خاموشش کنی؟
[ترجمه گوگل]پس چه چیزی باید بر روی زمین انجام دهد؟ بی زحمتش؟
12. It was a perfect example of sheer brazen cheek.
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه کامل از گونه صاف و گستاخانه بود
[ترجمه گوگل]این یک مثال کامل از گونه پر از شکم بود
13. She could either turn round, or brazen her way past the pressmen to the lower reaches of the parkland.
[ترجمه ترگمان]او هم می توانست به دور خودش می چرخید و به او اجازه می داد که از the و lower به پایین پارک برسد
[ترجمه گوگل]او می تواند یا دور گردن، یا راه خود را از طریق pressmen به پایین ترین نقطه از پارک
14. He met Agnes, the brazen lady-in-waiting, whom he had met on his last visit to Kinghorn.
[ترجمه ترگمان]او اگنس را دید که در انتظار آخرین دیدارش با Kinghorn بود
[ترجمه گوگل]او ملاقات کرد آگنز، بانوی پرتلاطم در انتظار، که او در آخرین بازدید خود را به Kinghorn ملاقات کرد