به هرچه که بیارزد، به هر بهایی، به هر قیمتی
for what it's worth
به هرچه که بیارزد، به هر بهایی، به هر قیمتی
انگلیسی به انگلیسی
• for whatever help it may provide; for whatever its value may be
پیشنهاد کاربران
اگر کمکی میکند . . . . ، حداکثر کاری که از دستم بر می آید . . .
وقتی گفته میشه که شما میخواهیدحرفی بزنید یا اطلاعاتی در مورد موضوعی به کسی بگویید و مطمئن نیستید که اطلاعاتی که دارید میدید مهم یا مفید هستن یا نه و یا اصلا طرف حرف شمارو قبول داره یا نه
. . ( تقریبا معادل فارسیش میشه : محض اطلاع )
. . . . .
For what it's worth, I think he may be right.
. . . . .
Hey, for what it's worth, I think you're a good guy.
. . ( تقریبا معادل فارسیش میشه : محض اطلاع )
. . . . .
For what it's worth, I think he may be right.
. . . . .
Hey, for what it's worth, I think you're a good guy.
صحت و سقم خبری را ندونستن در کنار پیشنهاد یا صحبتی را داری مثلا for what s worth , I think Jack had an accident درست و غلط خبر رو نمی دونم ولی فکر کنم جک تصادف کرده
هر چی باشه
- اگه نظر منو بخواهی. . .
- حالا این نظر منه ؛نمیدونم مفیده یا نه!
- حالا این نظر منه ؛نمیدونم مفیده یا نه!
کلمات دیگر: