1. humanity has judged these books and found them worthy of eternal fame
بشریت این کتاب ها را مورد قضاوت قرار داده و آنها را شایسته ی شهرت ابدی شناخته است.
2. crimes against humanity
جنایات ضد بشری
3. a habitat for humanity
زیستگاه برای انسان ها
4. love improves man's humanity
عشق محسنات انسان را والاتر می کند.
5. an enormous crime against humanity
جنایتی شنیع بر ضد بشریت
6. we must treat animals with humanity
بایستی نسبت به حیوانات مروت داشته باشیم.
7. john bunyan allegorized the story of humanity
جان بانیا داستان بشریت را به صورت تمثیل بیان کرد.
8. he spent himself in the service of humanity
خودش را وقف خدمت به بشریت کرد.
9. in his view, the end of life is to serve humanity
در نظر او آماج زندگی خدمت به بشریت است.
10. in this world there is nothing better than acts of humanity
به گیتی به از مردمی کار نیست
11. In the name of humanity I ask the government to reappraise this important issue.
[ترجمه ترگمان]من به نام انسانیت از دولت می خواهم که این مساله مهم را حل کند
[ترجمه گوگل]به نام بشریت، از دولت می خواهم که این مسئله مهم را دوباره ارزیابی کند
12. A certain humanity is wanting in big cities.
[ترجمه ترگمان]یک انسان خاص در شهرهای بزرگ خواهان آن است
[ترجمه گوگل]بشریت خاصی در شهرهای بزرگ میخواهد
13. He spent himself in the service of humanity.
[ترجمه ترگمان]او خود را در خدمت بشریت به سر می برد
[ترجمه گوگل]او خود را در خدمت بشریت صرف کرد
14. We must never forget our common humanity.
[ترجمه ترگمان]ما نباید بشریت را فراموش کنیم
[ترجمه گوگل]ما هرگز نباید انسانیت مشترکمان را فراموش کنیم
15. Guilt and a sense of common humanity make people less harsh.
[ترجمه ترگمان]گناه و حس انسانیت مشترک، مردم را کم تر خشن می کند
[ترجمه گوگل]گناه و احساس انسانیت مشترک باعث می شود مردم کمتر خشن شوند
16. We should treat animals with humanity.
[ترجمه ترگمان]ما باید با حیوانات با بشریت رفتار کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید حیوانات را با بشریت درمان کنیم