1. in my youth, i was a disciple of sartre
من در جوانی پیرو (تعالیم) سارتر بودم.
2. She was an ardent disciple of Freud.
[ترجمه ترگمان]او یکی از مریدان سرسخت فروید بود
[ترجمه گوگل]او شاگرد مشتاق فروید بود
3. Your disciple failed to welcome you.
[ترجمه کشاورز] شاگردتان موفق به خوش آمدگویی به شما نشد
[ترجمه ترگمان] شاگرد تو موفق نشد که به تو خوش آمد بگه
[ترجمه گوگل]شاگرد شما موفق به پذیرفتن شما نشد
4. Adversity is a good disciple.
[ترجمه ترگمان]Adversity یک شاگرد خوب است
[ترجمه گوگل]آزار و اذیت یک شاگرد خوب است
5. He was also an avid reader and a disciple of Tolstoy.
[ترجمه ترگمان]همچنین یک خواننده مشتاق و شاگرد تولستوی بود
[ترجمه گوگل]او همچنین خواننده مشتاق و شاگرد تولستوی بود
6. Frazer's disciple, Malinowski, was of a very different mettle.
[ترجمه ترگمان]شاگرد فریزر، مالینفسکی، از یک استعداد بسیار متفاوت استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]شاگرد فریزر، مالینوفسکی، از لحاظ بسیار متفاوتی بود
7. Disciple Zhi Xuan had added a 4-page epilog to this ritual text for group offerings. The final version attached.
[ترجمه ترگمان](ونگ ژی)یک مرید ۴ صفحه ای به این مضمون اضافه کرده بود تا این متن را برای ارائه خدمات گروهی به این مراسم اضافه کند نسخه نهایی ضمیمه شده است
[ترجمه گوگل]شاگردی ژی سوان، یک صفحه 4 صفحه ای را به این متن آیینی برای ارائه گروه ها اضافه کرده است نسخه نهایی پیوست شده است
8. This is how a disciple of the noble ones lives heedlessly.
[ترجمه ترگمان]این طور است که یکی از مریدان نجیب زادگان heedlessly زندگی می کند
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که یک شاگرد از اعضای نجیب بدون هیچ زحمتی زندگی می کند
9. As a disciple, one must regard one's guru as an enlightened being.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شاگرد، آدم باید یک معلم مذهبی باشد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شاگرد، باید گورو را به عنوان یک موجود روشنگر مورد توجه قرار دهیم
10. I think a different disciple came around, knew about the letter to the Colossians, used Colossians as a model,and then wrote the letter to the Ephesians as another pseudonymous letter.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که یک شاگرد دیگر به این سو و آن سو آمده بود، از نامه به the اطلاع داشت، از Colossians به عنوان یک مدل استفاده می کرد، و سپس نامه را به the به عنوان یک نامه pseudonymous دیگر نوشت
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم یک شاگرد مختلف در اطراف آمده بود، در مورد نامه ای به کولسیان ها می دانست، از کولسیان ها به عنوان یک مدل استفاده می کرد، و سپس نامه ای به افسسی ها را به عنوان نامه ای با نام مستعار نوشت
11. Luo: Jesus is to wash feet for disciple in those years.
[ترجمه ترگمان]لو: مسیح در آن سال ها باید پاهایش را برای شاگرد شستشو دهد
[ترجمه گوگل]لو: عیسی این است که در آن سالها پا را برای شاگردان بپوشاند
12. He is thus a disciple of the noble ones undertaking the virtue - Uposatha.
[ترجمه ترگمان]او به این ترتیب یکی از پیروان شریف و نجیب زادگان است
[ترجمه گوگل]بنابراین او شاگردی از اشخاص شریف است که فضیلت می کنند - Uposatha
13. He was an ardent disciple of Gandhi.
[ترجمه ترگمان]یک مرید شور و شور از گاندی بود
[ترجمه گوگل]او یک شاگرد مشتاق گاندی بود
14. He is a devout disciple of the Episcopal Church.
[ترجمه ترگمان]او یکی از مریدان devout کلیسای اسقفی است
[ترجمه گوگل]او یک شاگرد مقدس کلیسای اسقفی است