خط قدرت
power line
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• a power line is a cable, especially above ground, along which electricity is conveyed to an area or building.
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] خط نیرو دو یا چند سیم رسانای توان الکترکی از محلی به محل دیگر . - خط فشار قوی
جملات نمونه
1. Scientists say there is no convincing evidence that power lines have anything to do with cancer.
[ترجمه محمد رسولی] دانشمندان میگویند مدرک قانع کننده ای دال بر اینکه خطوط برق به سرطان مرتبط است وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می گویند هیچ مدرکی دال بر این که خطوط برق ارتباطی با سرطان ندارند وجود ندارد[ترجمه گوگل]دانشمندان می گویند هیچ شواهد قانع کننده ای وجود ندارد که خطوط برق چیزی برای سرطان دارند
2. Power lines were blown down and we had a blackout of several hours.
[ترجمه ترگمان]خطوط برق از بین رفت و ما چند ساعت بی هوش شدیم
[ترجمه گوگل]خطوط برق منفجر شدند و ما چند ساعت به حالت خاموش خاموش شدیم
[ترجمه گوگل]خطوط برق منفجر شدند و ما چند ساعت به حالت خاموش خاموش شدیم
3. The wind snapped branches and power lines.
[ترجمه ترگمان]باد شاخه و شاخه های قدرت را به هم می زد
[ترجمه گوگل]باد شاخه ها و خطوط برق را فشرده می کند
[ترجمه گوگل]باد شاخه ها و خطوط برق را فشرده می کند
4. Falling trees blacked out several electric power lines.
[ترجمه ترگمان]افتادن درختان به چندین خط انتقال برق
[ترجمه گوگل]درختان در حال سقوط از چندین خطوط برق خالی شده است
[ترجمه گوگل]درختان در حال سقوط از چندین خطوط برق خالی شده است
5. The ice storm has downed trees and power lines all over the region.
[ترجمه ترگمان]طوفان یخ درختان و خطوط برق را در سراسر منطقه قطع کرده است
[ترجمه گوگل]طوفان یخ درختان و خطوط برق در سراسر منطقه را از بین می برد
[ترجمه گوگل]طوفان یخ درختان و خطوط برق در سراسر منطقه را از بین می برد
6. The helicopter burst into flames after hitting a power line.
[ترجمه ترگمان]بعد از ضربه زدن به یک خط قدرت، هلیکوپتر به شعله های آتش تبدیل شد
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر پس از برخورد با یک خط قدرت، به شعله های آتش تبدیل شد
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر پس از برخورد با یک خط قدرت، به شعله های آتش تبدیل شد
7. Winds brought down power lines, sparking a fire.
[ترجمه ترگمان]باد خطوط برق را پایین می آورد و آتش روشن می کند
[ترجمه گوگل]باد موجب بروز خطوط برق شد، آتش زد
[ترجمه گوگل]باد موجب بروز خطوط برق شد، آتش زد
8. Storms downed trees and power lines.
[ترجمه ترگمان]طوفان درختان و خطوط برق را خراب کرد
[ترجمه گوگل]طوفان درختان و خطوط برق فرو ریخت
[ترجمه گوگل]طوفان درختان و خطوط برق فرو ریخت
9. The winds downed power lines.
[ترجمه ترگمان]باد خطوط انتقال را قطع می کرد
[ترجمه گوگل]بادها خطوط برق را از بین می برد
[ترجمه گوگل]بادها خطوط برق را از بین می برد
10. They were undergrounding power lines.
[ترجمه ترگمان] اونا خطوط برق رو دستکاری کرده بودن
[ترجمه گوگل]آنها خطوط برق زیر زمینی بودند
[ترجمه گوگل]آنها خطوط برق زیر زمینی بودند
11. Concern about the link between power lines and cancer first arose in 197
[ترجمه ترگمان]نگرانی در مورد ارتباط بین خطوط برق و سرطان اولین بار در ۱۹۷ حاصل شد
[ترجمه گوگل]نگرانی در مورد ارتباط بین خطوط برق و سرطان در سال 197 به وجود آمد
[ترجمه گوگل]نگرانی در مورد ارتباط بین خطوط برق و سرطان در سال 197 به وجود آمد
12. They also destroyed roads, power lines, and sugar and cotton mills over a wide area.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین جاده ها، خطوط برق و کارخانه های نخ ریسی و پنبه را در منطقه ای وسیع تخریب کردند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین جاده ها، خطوط برق و کارخانه های شکر و پنبه را در یک منطقه وسیع تخریب کردند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین جاده ها، خطوط برق و کارخانه های شکر و پنبه را در یک منطقه وسیع تخریب کردند
13. Living close to overhead electric power lines causes health hazards.
[ترجمه ترگمان]زندگی نزدیک به خطوط برق بالای سر باعث ایجاد خطرات سلامتی می شود
[ترجمه گوگل]زندگی نزدیک به خطوط برق اضطراری سبب خطرات بهداشتی می شود
[ترجمه گوگل]زندگی نزدیک به خطوط برق اضطراری سبب خطرات بهداشتی می شود
14. Used for hanging, cradling, communication cable, overhead power line and fixing etc.
[ترجمه ترگمان]برای آویزان کردن، طناب دار، کابل ارتباطی، خط قدرت بالای سر و تعمیر و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]مورد استفاده برای حلق آویز، کلاچ، کابل ارتباطی، خطوط برق سربار و تعمیرات و غیره
[ترجمه گوگل]مورد استفاده برای حلق آویز، کلاچ، کابل ارتباطی، خطوط برق سربار و تعمیرات و غیره
پیشنهاد کاربران
خط ( خطوط ) فشار قوی برق
کابل برق
کلمات دیگر: