1. There has been no official pronouncement yet on the state of the president's health.
[ترجمه ترگمان]هنوز هیچ اظهار رسمی در مورد وضعیت سلامتی رئیس جمهور وجود نداشته است
[ترجمه گوگل]هنوز وضعیت رسمی در مورد وضعیت سلامت رییس جمهور وجود ندارد
2. She made an official pronouncement on changes in government policy.
[ترجمه ترگمان]او یک بیانیه رسمی در مورد تغییرات در سیاست دولت اعلام کرد
[ترجمه گوگل]او اعلام رسمی در مورد تغییرات در سیاست دولتی کرد
3. However, Mr Hurd's pronouncement yesterday removes that incentive, leaving the Labour move almost certain to fail.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بیانیه آقای هرد دیروز این انگیزه را حذف کرد و حرکت حزب کارگر را تقریبا قطعی کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، اعلامیه آقای هاورد روز گذشته این انگیزه را حذف می کند، و حرکت کارگر تقریبا قطعا به شکست می انجامد
4. He made a public pronouncement that the Philharmonie was impossible to record in.
[ترجمه ترگمان]او یک اعلامیه عمومی داد که ثبت در آن غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل]او اعلام عمومی کرد که فیلارمونیه برای ثبت نام غیرممکن بود
5. Of course, he could make no pronouncement.
[ترجمه ترگمان]البته او نمی توانست اظهار نظر کند
[ترجمه گوگل]البته، او نمیتوانست بیانیه ای بگوید
6. Two centuries after Hale's pronouncement, Pollock B. unequivocally expressed his support for the marital rape exemption in similar terms.
[ترجمه ترگمان]دو قرن بعد از اظهار نظر هیل B صراحتا حمایت خود از معافیت زناشویی را با شرایط مشابه اعلام کرد
[ترجمه گوگل]پس از دو قرن پس از اعلام هیل، پولاک B بی تردید حمایت خود را از معافیت تجاوز به ازدواج در شرایط مشابه ابراز کرد
7. A recent pronouncement by a former Education Minister serves to remind us of the kind of thinking we must guard against.
[ترجمه ترگمان]یک اعلامیه اخیر از سوی وزیر سابق آموزش و پرورش برای یادآوری نوعی تفکر است که باید در مقابل آن محافظت کنیم
[ترجمه گوگل]بیانیه اخیر وزیر سابق آموزش، به ما یادآوری نوعی تفکر را که باید از آن دفاع کنیم، یادآوری کنیم
8. The official pronouncement was that they intended to fight fire with fire.
[ترجمه ترگمان]اعلام رسمی این بود که آن ها قصد دارند با آتش با آتش مبارزه کنند
[ترجمه گوگل]اعلام رسمی این بود که آنها قصد داشتند آتش سوزی کنند
9. Until last week's pronouncement on school desegregation, he had not addressed himself directly to the problem at all—and he still has not spoken out on the broader aspects of civil rights.
[ترجمه ترگمان]تا هفته گذشته در مورد لغو تبعیض نژادی در مدارس، او مستقیما خود را به این مساله نپرداخته بود - و هنوز در مورد جنبه های وسیع تر حقوق مدنی صحبت نکرده است
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر هفته گذشته در مورد عدم تقسیم بندی مدرسه، او به طور مستقیم به این مسئله توجه نکرد و هنوز در مورد جنبه های گسترده حقوق مدنی صحبت نکرده است
10. That is what is implied by O'Regan's pronouncement that today it is impossible to follow Bohme, i. e., Gnostic life is closed to man.
[ترجمه ترگمان]با اظهار عقیده او به این نکته اشاره کرد که امروز غیر ممکن است که من از آن پیروی کنم E زندگی gnostic برای انسان بسته اس
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که از سوی اوریگن بیان شده است که امروزه Bohme، I، غیرممکن است الف, زندگی عرفانی به مرد بسته است
11. Pronouncement: The company operates completely independently and hasn't any branch.
[ترجمه ترگمان]pronouncement: شرکت کاملا مستقل عمل می کند و هیچ شاخه ندارد
[ترجمه گوگل]بیانیه شرکت کاملا مستقل عمل می کند و هیچ شاخه ای ندارد
12. Broad pronouncement of the week: We are entitled brats.
[ترجمه ترگمان]اعلامیه گسترده هفته: ما entitled
[ترجمه گوگل]سخنرانی گسترده هفته
13. Occasionally, Paulson would make a bold policy pronouncement.
[ترجمه ترگمان]گهگاه، Paulson یک بیانیه سیاست جسورانه را اعلام می کرد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات پائولسون یک بیانیه سیاسی دشوار می آورد
14. However, Woodruff's pronouncement, theManifesto, forbade polygamy only in the United States, and for a decade or so it continued in Mexico and other places outside the U. S. government's jurisdiction.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اعلامیه Woodruff، theManifesto، چند همسری را تنها در آمریکا ممنوع کرد و برای یک دهه در مکزیک و دیگر مناطق خارج از ایالات ادامه یافت اس اختیارات دولت
[ترجمه گوگل]با این حال، اعلام شد وودراف، TheManifesto، تنها چند جانبه در ایالات متحده را ممنوع کرد و برای یک دهه یا بیشتر در مکزیک و سایر اماکن خارج از حوزه حکومت ایالات متحده ادامه یافت
15. A source of moral or ethical judgment or pronouncement.
[ترجمه ترگمان]منبع قضاوت اخلاقی یا اخلاقی
[ترجمه گوگل]منبع داوری یا اعلام اخلاقی یا اخلاقی