کلمه جو
صفحه اصلی

agelong


وابسته به اعصار، طولانی، بی انتها

انگلیسی به فارسی

agelong، طولانی


بی‌انتها، طولانی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: lasting for an age or ages.
متضاد: momentary, short-lived

• lasting for ages

جملات نمونه

1. the agelong sufferings of the slaves
رنج های چند قرنی بردگان

2. Agelong Hindu cruelty to his unhappy brethren filled Ambedkar with anger and spite.
[ترجمه ترگمان]بی رحمی Hindu نسبت به برادران اندوهگین او پر از خشم و کینه بود
[ترجمه گوگل]ظلم و ستیزه جویانه هندو به برادران ناراضی خود، Ambedkar را با خشم و خشم پر کرد

3. Celebrating Spring Festival is an agelong tradition for Chinese people.
[ترجمه ترگمان]جشن گرفتن جشن بهار سنت agelong برای مردم چین است
[ترجمه گوگل]جشن جشنواره بهار یک سنت طولانی مدت برای مردم چینی است

4. "Integrity and Credibility gains the world! "as our agelong Business Goal, supplying more perfect and high-quality service for customers!
[ترجمه ترگمان]\"یکپارچگی و اعتبار داشتن دنیا!\" به عنوان هدف کسب وکار agelong، فراهم کردن خدمات بهتر و با کیفیت بالا برای مشتریان!
[ترجمه گوگل]'یکپارچگی و اعتماد به نفس جهان را به دست می آورد! 'به عنوان هدف ما agelong کسب و کار، ارائه خدمات کامل و با کیفیت بالا برای مشتریان!

5. Celebrate spring festival is an agelong tradition for Chinese people.
[ترجمه ترگمان]جشنواره بهار یک سنت agelong برای مردم چین است
[ترجمه گوگل]جشن جشنواره بهار یک سنت طولانی مدت برای مردم چینی است

6. Clear dynasty metaphase, just have independence gradually, of agelong production burn boiler.
[ترجمه ترگمان]این روش در مرحله متافاز روشن شد و به تدریج استقلال خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]پاک کردن سلسله متافاز، فقط استقلال به تدریج، از تولید agelong سوزاندن دیگ بخار

7. Research on information behavior is far-flung and agelong, its domains are increasingly abundant, its methods and measures are more and more diversified.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد رفتار اطلاعات به دور از دسترس است و agelong، حوزه آن به طور فزاینده ای فراوان است، روش ها و اندازه های آن به طور فزاینده ای متنوع هستند
[ترجمه گوگل]تحقیقات در مورد رفتار اطلاعاتی دور از ذهن و دوران طولانی است، دامنه آن به طور فزاینده ای فراوان است، روش ها و اقدامات آن بیشتر و متنوع تر است

8. The agelong use of resources and favorable environment is the important symbol of sustainable development.
[ترجمه ترگمان]استفاده بهینه از منابع و محیط مطلوب، نماد مهمی از توسعه پایدار است
[ترجمه گوگل]استفاده طولانی مدت از منابع و محیط مطلوب نماد مهم توسعه پایدار است

9. That sounds like an agelong story.
[ترجمه ترگمان] به نظر یه داستان بی انتها میاد
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد یک داستان طولانی است

10. Li Shanyou is to be in what afore-mentioned opinion on public affairs publish when website of the 3rd 2008 China makes a speech on agelong meeting.
[ترجمه ترگمان]لی Shanyou باید در همان چیزی باشد که در هنگام انتشار وب سایت از سوم سال ۲۰۰۸ که چین در جلسه agelong سخنرانی می کند، نظرات ذکر شده در مورد امور عمومی منتشر شود
[ترجمه گوگل]لی شانیو در مورد آنچه که در مورد امور عمومی منتشر شده است، زمانی منتشر می شود که وب سایت سومین سال 2008 چین سخنرانی در نشست طولانی مدت انجام دهد

11. So the managing to person, especially to intelligentsia will be the key for enterprise's living and agelong developing.
[ترجمه ترگمان]بنابراین مدیریت به فرد، به ویژه برای طبقه روشنفکر، کلید زندگی و توسعه پایدار کسب وکار خواهد بود
[ترجمه گوگل]بنابراین مدیریت به فرد، به ویژه برای روشنفکران، کلید رشد و توسعه درازمدت شرکت خواهد بود

12. Desultory in, he slowly the deposit in speaking him heart: Poor of him family circumstances, the little brother is agelong and outer work fend, the mother of old relies on one of person provide for.
[ترجمه ترگمان]او که در آنجا زندگی می کند، آهسته آهسته گفت: بی چاره از شرایط خانوادگی، برادر کوچک agelong و کار بیرونی است، مادر پیر به شخصی که به او خدمت می کند تکیه می کند
[ترجمه گوگل]او به آرامی سپرده را در صحبت کردن او قلب: فقیر از او شرایط خانواده، برادر کوچک است agelong و کار خارج از منزل، مادر قدیمی متکی به یکی از شخص را فراهم می کند

the agelong sufferings of the slaves

رنجهای چند قرنی بردگان


پیشنهاد کاربران

بسیار دیرین، طولانی و کهن


کلمات دیگر: