کلمه جو
صفحه اصلی

get a handle on


(عامیانه) از پس چیزی یا کاری برآمدن، درک کردن، سر از (کاری) درآوردن

پیشنهاد کاربران

( اصطلاح ) : پی بردن، سردرآوردن، تشخیص دادن

https://idioms. thefreedictionary. com/get a handle on

ادراک

:Also
Get a fix on
Have/get a grasp of
۱ - شناخت حاصل کردن، به خوبی متوجه شدن و فهمیدن، درک کردن
To understand well, clearly
۲ - یافتن راهی برای انجام کاری یا حل و فصل مسئله ای
To find a means of dealing with something

. No one had a handle on the whole situation

درک کردن یک موقعیت و تسلط بر آن.
تو باید عصبانیتت رو کنترل کنی.
You need to get handle on your anger


کلمات دیگر: