کلمه جو
صفحه اصلی

get the ball rolling


(امریکا - عامیانه) شروع به کار یا فعالیت کردن، ادامه دادن

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) get started; begin, commence

پیشنهاد کاربران

کار را به چرخش درآوردن، راه انداختن ( باعث شروع کار، فعالیت، فرایند، پروژه، . . . شدن )

دست به کار شدن

We have to get the ball rolling on this project soon

ادامه فعالیت

Start/set/get the ball rolling
شروع کردن، دست به کار شدن

Keep the ball rolling
ادامه دادن ( به یک فعالیت )

to get started

I must get some rest and feel better soon and that we can get the ball rolling on this
باید یکم استراحت کنم تا بهتر شم. بعد میتونیم اینکارو ادامه بدیم


کلمات دیگر: